از سوی دیگر، نقدناپذیری از سوی صاحبنظران مختلف بهعنوان منش و خصلتی نامطلوب و ناموجه مورد بحث قرار گرفته است. معمولا همه ما از دولتمردان، سیاستمداران، و مدیران انتظار داریم که نقدپذیر و نیز پاسخگو باشند و برای نقد نظام سیاسی معمولا و البته بهحق، دستی و رویی گشاده داریم. اما پیکان نقد رسانهای فقط معطوف به حکومت و نهادهای سیاسی نیست بلکه نقد رسانهای، فرهنگ عمومی، سازمانهای مدنی، روشنفکران، روحانیون و یکایک اقشار و گروههای اجتماعی را دربر میگیرد. بنابراین مقابله با نقد رسانهای نهفقط زیبنده حکومت و نهادهای سیاسی نیست، زیبنده هیچ سازمان، گروه، قشر یا فردی نیز نیست.
یکی از علل مقابله با نقد رسانهای، منش و خصلت قبیلهگرایانه و ضدمدنی افراد، گروهها، و سازمانهاست. قبیلهگرایی یا به تعبیر فنیتر خاصگرایی، به این معنا است که هر فرد، گروه، یا سازمانی قلمرو و حوزه منافعی را برای خود تعریف میکند و خود را موظف میداند که بهحق یا نابهحق و به هر طریقی از آن قلمرو منافع دفاع کند. بنابراین قبیلهگرایی، منش و رفتاری ضدمدنی است. مدنیت یعنی پذیرش و التزام به قواعد اجتماعی عام. در مقابل، قبیلهگرایی یعنی نفی قواعدِ عام و عدم التزام به آن بهخاطر حفظ منافع قبیله، گروه، فرد یا سازمان.
واکنش سرمربی باشگاه پرسپولیس در موارد اخیر علیه برنامه 90 دقیقا مصداق این نوع قبیلهگرایی است. علی دایی در واکنش به فردوسیپور گفته است: «من متاسفم برای فوتبالمان که یک برنامه تلویزیونی به آن خطوخطوط میدهد و...» همچنین واکنش علی دایی به خطاهای بسیار خشن پیام صادقیان که مورد بررسی برنامههای قبلی90 قرار گرفته بود، مصداق دیگری از این منش و خصلت قبیلهگرایانه است.
امثال علی دایی و مدیران و دستاندرکاران باشگاههای ورزشی و خود ورزشکاران باید با نقش انتقادی رسانهها آشنا شوند و آموزش ببینند که چگونه با خبرنگار، رسانهها و عوامل مربوطه رفتار کنند. آنان باید رفتار مدنی را بیاموزند و در قبال موقعیت و منصبی که برعهده گرفتهاند پاسخگو باشند.
نقد رسانهای که برنامه90 بهخوبی در حوزه فوتبال انجام میدهد، وظیفه ذاتی یک رسانه است و دور از شأن فوتبال ایران است که سرمربی یا دیگر عوامل یکی از معروفترین و پرطرفدارترین باشگاههای فوتبال ایران، قبیلهگرایانه و ضدمدنی رفتار کنند. سرمربی پرسپولیس گفته است: «حالا ما این حرفها را میزنیم و من فقط میخواهم از حق تیم خودم دفاع کنم نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر.» (شبکه خبری تحلیلی تیتر 1، 20 دی 1392).
اما قبیلهگرایی است که قانون و ضوابط فقط آنجا که به نفع ماست اجرا شود و هر جا که علیه ما بود، مورد حمله و هجوم ما قرار گیرد. تکرار چنین واکنشهایی باعث تاسف است و نشان میدهد که رشد فرهنگی و مدنی چقدر در حوزه ورزش ضعیف و ناچیز است. وقتی عوامل و نیروهای دستاندرکار باشگاههای ورزشی ما اینچنین از رفتارهای ناهنجار بازیکنان دفاع میکنند، طبیعی است که ماحصل این عملکرد وقوع همان نوع رفتارهای زشتی باشد که چندی پیش توسط دو نفر از بازیکنان پرسپولیس رخ داد و خوراکی برای خبررسانی رسانههای بینالمللی فراهم شد.