تاریخ : 25. فروردين 1393 - 9:30   |   کد مطلب: 11453
سرمقاله سیاست روز/سیاوش کاویانی
عذرخواهی می‌کنیم پس هستیم
انقلابیون دیروز که اقدام خود را در تسخیر لانه جاسوسی عملکردی مثبت می دانستند اکنون نفی می کنند و حاضرند بابت آن عذرخواهی کنند و اکنون نگران آن هستند که تندروها نباید منافع ملی را تعیین کنند.
عذرخواهی می‌کنیم پس هستیم

 

به گزارش صدای دانشجو به نقل از تسنیم، شگفت آور و شک برانگیز است که هنوز برخی اصلاح طلبان، برای نزدیک شدن به آمریکا تلاش می کنند و برای این که این اتفاق بیفتد حاضرند دست به هر کاری بزنند.

این بارقه امید که پس از انتخابات ریاست جمهوری 92 در دل آنها روشن شد، پس از گذشت بیش از 8 ماه از ادامه دشمنی ها، زیاده خواهی ها و کارشکنی های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، تصور می شد، ناامیدی از این سیاست سراغ اصلاح طلبان بیاید و دیگر پی گیر این موضوع به خاطر همه اتفاقاتی که در این چند ماهه از سوی آمریکا علیه ایران تدارک دیده شد، نباشند، اما علیرغم همه آنها، اصلاح طلبان نرمش های بیشتری از خود نشان می دهند.

این رفتار سیاسی که از سوی آنها سر می زند، چیزی جز مرعوب شدن و تن دادن به خواسته های آمریکا نیست. تصورش را بکنید اگر، دولت در دست اصلاح طلبان بود، اکنون مردم ایران باید در خیابان های شهرشان شاهد حضور آمریکایی ها می بودند! و هر آنچه که آنها دیکته می کردند، ما نیز باید آن را می نوشتیم. اصلاح طلبان سیاست پاک کردن دشمنی های آمریکا علیه ایران در ذهن و افکار مردم را همچنان دنبال می کند. این رفتارها با اقداماتی که آنها انجام داده و اکنون نیز می دهند، همراه است.

برخی از آنها، مخالفت و انتقاد از سیاست های گفت وگو و ارتباط با آمریکا را، نوعی کاسبی برای افراد و گروه هایی نام نهادند که آمریکا را دشمن می دانند.

13 آبان سال گذشته از سوی اصلاح طلبان و رسانه های آنها تلاش بسیاری شد تا این مراسم که یادآور 3 رویداد مهم تاریخی است، کمرنگ شود و شعار مرگ بر آمریکا در این مراسم ضد آمریکایی سر داده نشود.
حتی از سوی یکی از اصلاح طلبان نامه ای به رئیس جمهور نوشته شد که در آن خواهان تحریم 13 آبان شده بود!
تغییر ذائقه سیاسی مردم ایران نسبت به آمریکا و همه جنایاتی که علیه ایران اسلامی انجام شده است، یکی از اهدافی است که اصلاح طلبان آن را به جد دنبال می کنند.

حال این سیاست می تواند از سر ترس و وحشتی باشد که در دل آنها افتاده است و نگران آن هستند که آمریکا دست از پا خطا کند، یا وابستگی و دلبستگی سیاسی آنها به آمریکاست. اما هر چه هست، تفکری اشتباه، به دور از خرد، دوراندیشی و عقلانیت سیاسی است که تصور شود رابطه با آمریکا حلال مشکلات خواهد بود.

آیا واقعاً این جمله آقای روحانی که گفته بود؛ آمریکا کدخدای دنیاست و باید با او گفت وگو کرد، با اقبال مواجه شد؟!
اگر چنین اقبالی که اصلاح طلبان ادعا می کنند صحت داشته باشد، پس حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بهمن ماه سال گذشته علیرغم همه تلاشی که طیف اصلاح طلب برای تطهیر آمریکا انجام داد، نشان چیست؟ آیا نشان اقبال مردم از برقراری ارتباط و انجام گفت وگو با آمریکا است؟

و اکنون آنها (اصلاح طلبان) کار را به جایی رسانده اند که ضعف تئوریک و تحلیل خود را بیشتر آشکار می کنند.

13 آبان 57 عده ای از دانشجویان، سفارت آمریکا را تسخیر کردند و به فرموده حضرت امام(ره) انقلاب دوم را رقم زدند. لانه جاسوسی آمریکا پس از تسخیر آن، بسیاری از اسناد و مدارک را رو کرد و نشان از توطئه ها و اقداماتی داشت که علیه ایران انجام شده و قرار بود انجام شود. این اقدام، آمریکا را در سطح جهان تحقیر کرد، تحقیری که هیچگاه از یاد سردمداران آمریکایی نخواهد رفت و اکنون برخی دانشجویان پیرو خط امام(ره) که در تسخیر سفارت آمریکا نقش داشتند، در یک گذار سیاسی شدید، حاضرند بابت اقدام انقلابی خود از آمریکا عذرخواهی کنند، تا شاید طناب پاره شده ارتباط ایران و آمریکا با از یاد بردن گذشته و تاریخ، باز هم بر پای ایران اسلامی گره بخورد.

انقلابیون دیروز که اقدام خود را در تسخیر لانه جاسوسی عملکردی مثبت می دانستند اکنون نفی می کنند و حاضرند بابت آن عذرخواهی کنند و اکنون نگران آن هستند که تندروها نباید منافع ملی را تعیین کنند، چرا که به گفته آنها، در هیچ کجای دنیا این گروه ها، حق تصمیم گیری ندارند.

پرسشی در این زمینه از اصلاح طلبان پشیمان از اقدام انقلابی مطرح می شود که در آن زمان شما هنگامی که اقدام به این کار کردید، به این جمله و تحلیل خود اعتقاد داشتید که، «این که چه کسی منافع ملی را در کشور تعیین می کند، افراد، جناح ها و گروه ها نیستند، بلکه یک مساله ملی است که همه در اداره حاکمیت سهیم هستند و منافع ملی باید از طرف همه گروه های اجتماعی رعایت شود.»

فراموش کردن جنایات آمریکا که در گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران انجام شده است و نسیان درباره توطئه ها و تهدیدات و تحریم هایی که اکنون علیه ایران جریان دارد، یا نشان از تحلیل غلط و برداشت نادرست از تحولاتی است که در ایران، منطقه و دنیا در حال وقوع است، یا نشان دهنده دلبستگی بیهوده یا وابستگی سرسپرده به کدخدایی است که اکنون با چالش های بسیاری روبروست که حتی توان حل آنها را ندارد.

اصلاح طلبان نمی توانند تفکر خود را برای غلبه بر افکار عمومی حاکم سازند چون جایگاه اجتماعی و اعتماد عمومی جامعه را از دست داده اند. راه برون رفت از چنین وضعیتی همراه و همگام شدن با واقعیاتی است که در جریان است. مقاومت نه وادادگی. این که به دولت توصیه شود حتی از معرفی نماینده جمهوری اسلامی ایران به سازمان ملل به خاطر مخالفت آمریکا اصرالر نکند و کوتاه بیاید، مقاومت در برابر زیاده خواهی و زورگویی های آمریکا نیست، وادادگی سیاسی است.