تاریخ : 1. خرداد 1393 - 12:39   |   کد مطلب: 12026
مردانی که پس از قرن‌ها از دل نمک سر بر آوردند
زمستان سال ۷۲ بود که معدن نمک چهرآباد زنجان، نگاه‌های مات و مبهوت همه دنیا را به سمت خود کشاند و این معدن بی‌نام و نشان اما تاریخی را به بهشت باستان‌شناسان بدل کرد.
مردانی که پس از قرن‌ها از دل نمک سر بر آوردند

 

به گزارش  تسنیم، زمستان سال 72 بود که معدن نمک چهرآباد زنجان، نگاه‌های مات و مبهوت همه دنیا را به سمت خود کشاند و این معدن بی‌نام و نشان اما تاریخی را به بهشت باستان‌شناسان بدل کرد، بهشتی که هنوز هم چشم‌های باستان‌شناسان را به خود خیره می‌کند و گروه گروه راهی می‌شوند تا دیدن یکی از آثار شگفت را از دست ندهند. گروه‌هایی مانند هیأت باستان‌شناسی دانشگاه بوخوم آلمان که بزودی فصل جدید کاوش‌ها را در این معدن آغاز می‌کنند.

21 سال پیش بود که معدنکاران وقتی مشغول کار بودند با صحنه‌ای عجیب روبه رو شدند. بیل کارگران به شیء سختی برخورد کرده بود که وقتی از دل خاک بیرون آمد همه را حیران کرد، جسد مردی با موها و ریش‌های بلند و گوشواره طلا در گوش چپ... مردی از دوران هخامنشیان که جواهرات همراهش،  کاوشگران را به این نتیجه رساند که از طبقه اشراف و شاهزادگان بوده و گویا از چیزی فرار می‌کرده که به این غار نمکی پناه آورده و بعد از مرگ هم نمک او را به شکل طبیعی، مومیایی می‌کند.
این موضوع کاوشگران را به کنکاش در آن حوالی واداشت که در پی آن اشیای جدیدی از دل خاک بیرون کشیده شد. با این حال معدنچیان همچنان مشغول به کار بودند و این معدن با وجود کشف جسدی از دوران پیش از میلاد مورد بی‌توجهی بود. اما 11 سال بعد دومین مرد نمکی با بولدوزر کارگران از دل خاک سر بر آورد، جسدی که با برخورد بلدوزر تقریباً متلاشی شد اما کاوشگران را به سمت خود کشاند.
با این حال کار در معدن ادامه داشت تا این‌که  مرد نمکی شماره 3 هم با برخورد بلدوزر پدیدار شد و تقریباً چیزی از جسد به دست آمده باقی نماند. برخورد بلدوزر از یک سو و سقوط صخره نمک روی جسدی باستانی که به جای باستان‌شناسان توسط کارگران کشف شده بود کافی بود تا آن را متلاشی کند.
اما کشف جسد سوم رقم خوردن فصل جدیدی از کاوش‌های باستانی در این منطقه را در پی داشت. در پی اکتشافات تازه، مرد نمکی شماره 4 از دل معدن بیرون آمد. مرد شماره 4 سالم‌ترین و کامل‌ترین جسد نمکی بود تا جایی که علاوه بر استخوان‌ها بافت بدن را هم حفظ کرده بود و پژوهشگران آن را متعلق به نوجوانی16ساله دانستند که  موهایش کوتاه و خرمایی بوده و چاقوی فلزی در یک غلاف چرمی و چند کوزه سفالی هم به همراه داشته. کاوش‌های جدید باستان‌شناسان را با مرد نمکی شماره 5 رو به رو کرد که بر خلاف مرد نمکی 16 ساله
چندان سالم نبود.
ششمین مرد نمکی متعلق به دوران ساسانی هم در سال 86 به لطف بارندگی‌ها و شسته‌شدن نمک در حوالی محل کاوش کشف شد و به دلیل نداشتن مجوز حفاری در محدوده کشف، تا مدت‌ها درون نمک باقی ماند.
حالا اما مردان نمکی به جز مرد نمکی اول در موزه ذوالفقاری زنجان  نگهداری می‌شوند. عمارتی که در یکی از محلات قدیمی شهر زنجان واقع شده. نام محله دالان آلتی است و در سمت شمالی سبزه میدان و مسجد جامع قرار دارد.
این عمارت زمانی  ساختمان مسکونی و اداری حکمران زنجان بوده و از مجموعه بناهای اندرونی و بیرونی تشکیل شده است، اما این بنا تا قبل از آن‌که به ثبت تاریخی برسد بسیار مورد بی‌توجهی قرار داشت و از گزند آسیب‌های تعریض خیابان  و  ساخت و سازهای شهری  در سال‌های اخیر هم  در امان نماند و همین هم باعث شد که حالا از این عمارت، تنها بخش بیرونی باقی مانده که به عمارت محمود خان ذوالفقاری معروف است.
مومیایی‌های نمکی از سال 86 در این موزه آرام گرفته‌اند و مرد نمکی شماره یک هم در موزه ملی کشور نگهداری می‌شود. مومیایی‌هایی که حکایت زندگی شان حالا به یکی از موضوع‌های دوست داشتنی پژوهشگران تبدیل شده و برایش داستان‌هایی نقل کرده‌اند. مطالعاتی که  پژوهشگران فرانسوی را حتی تا جایی پیش برد که در یافتند مردان نمکی کباب خور بوده‌اند و استفاده از گوشت کبابی نیمه پز باعث انگلی بودن آنها شده است.
پیش از کاوش‌های دو فصل 83 و 84  و براساس یافته‌های سال 72 همه فکر می‌کردند  که معدن، محل کشته شدن شاهزاده ساسانی یا نماینده هیأت حاکمه اقوام سکایی در سده 8 پیش از میلاد بوده. اما کاوش‌های بعدی  نشان داد  که همه مومیایی‌ها معدنکارانی بودند که در نتیجه ریزش معدن و فرو ریختن دیواره‌ها و سقف و تونل‌ها کشته و مدفون شدند. بیرون آمدن مردان نمکی معدنکار از معدن چهرآباد این را هم مشخص کرد که این معدن تاریخی از نیمه‌های هزاره اول شناسایی و بهره‌برداری می‌شده است.
کشف این مومیایی‌ها علاوه بر این، قدمت صنعت نساجی ایرانیان را هم به رخ جهانیان کشاند چرا که منسوجات و پارچه‌هایی که همراه با این اجساد از دل معدن کشف شد نشان داد که پیشینه این صنعت در ایران به هزاران سال قبل باز می‌گردد.
پارچه‌ها چند روز قبل در موزه ذوالفقاری رونمایی شد؛ پارچه‌هایی که تارو پودشان با دست‌هایی در دوران هخامنشیان و ساسانیان به هم تنیده شده است و در بافت آنها از تکنیک‏های متفاوت آن دوره استفاده شده است. پارچه‌هایی از جنس‏ مو، پشم و نمد که نقوش مختلف هم  در بافت آنها به کار رفته است و به گفته مسئولان در روز جهانی موزه این پارچه‌ها برای نخستین بار در موزه ایران باستان در برابر دید همگان قرار گرفت.