1-تحریم
در صلح حدیبیه، مسلمانان با توجه به اختلافات قبلی با مشرکین مکه حق حج و زیارت کعبه را نداشتند و کعبه در تحریم قرار داشت. ماجرا خوابی بود که پیامبر(ص) دیدند که به زیارت خانه خدا رفته اند و به همین جهت اذن حج داده و تعداد بسیاری از مسلمانان، شمشیر در نیام کرده، به سمت مکه به راه افتادند. پیامبر(ص) دستور دادند که شترهایی را به منزله قربانی از پیش برانند تا سران قریش بفهمند که قصد، زیارت خانه خداست نه جنگ. اما در صلح امام حسن(ع) تحریمی مطرح نبود و جنگ ابتدا با نامه نگاری امام حسن (ع) با معاویه بر سر غصب حکومت شام توسط معاویه شروع شد و معاویه که می دانست امام(ع) همچون پدر گرامی اش حضرت علی(ع) قصد کوتاه آمدن در برابر وی را ندارد، سپاه به راه انداخت و جنگ را آغاز کرد.
شرایط امروز نیز شرایطی است که از پس تحریم های سنگین غرب به وجود آمده است. پس در زمینه "تحریم" می توان گفت بین توافق هسته ای و صلح حدیبیه مشترکاتی وجود دارد.
2- پرهیز از نبرد نظامی
صلح حدیبیه همانطور که گفته شد به بهانه جنگ صورت نگرفت اما صلح امام حسن(ع) در جنگ با معاویه رخ داد و در حین جنگ مبنا بر این شد که صلح صورت گیرد.
درحال حاضر اگرچه تحریم های اقتصادی را می توان نوعی جنگ اقتصادی فرض کرد و تهاجم فرهنگی نیز جنگی تمام عیار با ابزار فرهنگ است که از سوی غرب هدایت می شود و البته بسیار شدید تر از تهاجم نظامی است اما می توان گفت که نبرد نظامی رخ نداده است که پس از آن صلح صورت گیرد. البته در زمان صلح حدیبیه نیز مسلمانان تحت فشار قریش و مشرکین مکه از جهات اقتصادی و فرهنگی(تبلیغ برای عدم پیوستن به مسلمانان) قرار داشتند.
جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده است که قصد استفاده نظامی از تجهیزات هسته ای ندارد و فقط استفاده صلح آمیز را مجاز می داند. امریکا نیز از درِ مذاکره جلو آمده اگرچه بارها توافق اولیه را نقض کرده و علیه آن صحبت کرده اما کلیت آن است که هنوز نبرد نظامی صورت نگرفته است.
پس در زمینه "نبرد نظامی" می توان گفت بین توافق هسته ای و صلح حدیبیه مشترکاتی وجود دارد.
3- عملیات روانی دشمن
در زمان صلح حدیبیه (سال ششم هجری) بحث عملیات روانی مشرکین برای مسلمانان وجود داشت. قریش از ابتدا با القاب ناپسندی که به پیامبر(ص) می دادند سعی داشتند از ایشان چهره ای مخدوش به مردم ارائه دهند اما از آنجا که مردم خود شاهد رفتار ایشان بودند آنچنان این کارها موثر نبود. در جریان صلح حدیبیه نیز که پیامبر(ص) پس از سر باز زدن عمر، عثمان را به مکه فرستاد و برای چندمین بار مکیان را از قصد خود (زیارت خانه خدا و بازگشت به مدینه) مطّلع کرد، مشرکان اجازه بازگشت را به عثمان ندادند و در پی آن، شایع شد که قریش وی را به قتل رساندهاند. پس از مدتی معلوم شد که عثمان کشته نشده و در مکه محبوس بوده است.
اما ترفندهای معاویه برای تزلزل در سپاه امام شباهت بسیاری با عملیات روانی غرب در مواجهه با ایران دارد. معاویه چه در جنگ با امام علی(ع) در صفین و چه درجنگ با امام حسن(ع) همیشه برخلاف رویه عملی خود که آغازگر جنگ بود، دنبال این بود که القا کند دنبال جنگ نیست و قصد سازش دارد. امریکا نیز همیشه برخلاف رویه عملی خود که جنگ افروزی و تهدید است دنبال این است که عنوان کند قصد مذاکره و صلح دارد و طرف مقابل سر باز می زند.
معاویه با ساختن شایعه های دروغین همیشه سعی در هدایت افکار و اذهان به نفع مصالح خود می کرد؛ نکته بارز این مساله که بسیار در جریان صلح امام حسن(ع) موثر بود این بود که معاویه تعدادی از افراد را مامور کرد که به خیمه امام حسن(ع) بروند و نامه اهل کوفه که گفته بودند امام را دست بسته تحویل معاویه خواهند داد نزد ایشان برند. این افراد پس از اینکه از خیمه امام بازگشتند شایع کردند که امام صلح را پذیرفته و از آن طرف نیز این شایعه را در خط مقدم سپاه امام انداختند و شایعه این را که قیس بن سعد فرمانده سپاه خط مقدم به معاویه پیوسته را در اردوگاه امام انداختند تا با این جنگ روانی سپاه را متزلزل کنند. سپاهی که پس از فرار عبیدالله بن عباس پسر عموی امام به سوی معاویه دیگر قوامی نداشت.
امروز نیز امریکا و غرب با شایعه هایی نظیر توافق با ایران برای دست برداشتن از حقوق خود و یا قصد ایران برای توقف برنامه صلح آمیز هسته ای، این عملیات روانی مشابه را برای متزلزل ساختن انسجام داخلی انجام می دهد که معمولا با تکذیب مقامات ایران مواجه شده است. البته رسانه های داخلی باید توجه داشته باشند که در دام امپراطوری رسانه ای دروغ که توسط غرب هدایت می شود و با منافع آنها سازگار است قرار نگیرند. با توجه به اینکه متن مذاکرات محرمانه است طرف مقابل همیشه سعی کرده است با بیان قسمتی از حقایق مذاکرات و نه همه آن، به نوعی غیر مستقیم تیم مذاکره ایران را به چالش بکشد و آنها را سازشکار جلوده دهد که این هوشمندی رسانه های داخلی را در تحلیل ها می طلبد.
در مورد "عملیات روانی دشمن" نیز می توان گفت شباهتی بین شرایط حاضر و صلح امام حسن(ع) و صلح حدیبیه وجود دارد اما شرایط روز با صلح امام حسن(ع) سنخیت بیشتری دارد.
4- وضعیت خواص
سپاه اسلام و پیامبر(ص) پس از جنگ بدر انسجام پیدا کرده بود اگرچه برخی از همراهی پیامبر(ص) سر باز زدند اما به طور کلی سپاه اسلام با توجه به اینکه انگیزه بالایی پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و جنگها داشت، اکثریت با فرمان پیامبر(ص) حرکت می کردند اما سپاه امام حسن(ع) در زمان جنگ با معاویه بسیار متزلزل و رفتار خواص و مردم سرشار از خیانت و خود فروشی بود؛ نمونه بارز آن عبیدالله بن عباس که پسر عموی امام و از والیان و امیرالحاج حضرت علی (ع) بود و در جنگ با معاویه در آن زمان شکست خورده بود و معاویه سر فرزندانش را بریده بود (و به همین دلایل فرمانده سپاه امام حسن(ع) شد) فریب معاویه را خورد و به درهم و دینار خود را به معاویه فروخت و این مجوزی شد برای خودفروشی دیگر خواص و مردم. دسته ای از سپاه امام نیز متشکل از خوارج و برخی شکست خوردگان صفین بودند که با بغض معاویه و نه متابعت از ولایت به نبرد آمده بودند. همچنین نامه جمعی از مردم کوفه به معاویه برای تحویل دست بسته امام به وی از این موارد است.
اما در حال حاضر انسجام داخلی و متابعت خواص از ولایت در مقابل امریکا به شدت نمایان است البته بعضا گفته هایی نظیر نسبت دادن همه کاستی ها به تحریم ها بیان شده است، اما درایت و هوشمندی رهبر معظم انقلاب و تذکر و مخالفت به موقع ایشان با این گفته ها مانع از شاخه دوانیدن این گفتار و افکار در کشور شد. امروز با وجود اینکه مردم دچار مشکلات اقتصادی در کشور هستند ولی هیچگاه در مقابل امریکا کرنش نخواهند کرد و هیچ گاه وابستگی و تسلط یک دولت خارجی را به حکومت و استقلال نظام داخلی ترجیح نخواهند داد. همچنین نیروهای سپاه و ارتش جمهوری اسلامی از انسجام مناسب و تجهیزات بهروزی برخوردارند و در صورت تهدید نظامی، با قدرت از مرزها دفاع خواهند کرد و می توان گفت بزرگترین تلاش امریکا برای فرار از نبرد تن به تن و جنگ نظامی با ایران است که خود می داند جنگی همراه باشکست و تلفات سنگین برای وی خواهد بود. به همین دلیل با طرح ریزی های مختلف نظیر فتنه 88، تحریم های شدید اقتصادی و تهاجم فرهنگی قصد گسستن انسجام داخلی را داشته که همه اینها به شکست انجامیده و انسجام بیشتر نیروهای مومن به انقلاب را در پی داشته است. امروز به راحتی می توان گفت که تحریم ها شکست خورده است و با توجه به توافق ژنو، ایران نیاز و مایحتاج اصلی خود را از بازار جهانی می تواند تهیه کند و در صورتی که برای مذاکرات بیشتر این توافق تمدید شود این وضع ادامه خواهد داشت و اگر منجر به توافق جدیدی شود وضعیت اقتصادی بهتری برای ایران پیش خواهد آمد و اگر توافقی حاصل نشود ایران مثل گذشته به حرکتش ادامه خواهد داد.
در زمینه "وضعیت خواص" نیز می توان گفت شرایط امروز تا حدی شباهت و البته ارجحیت بسیاری نسبت به زمان صلح حدیبیه دارد.
5- وضعیت فرار از تحقیر
قریش در زمان صلح حدیبیه آنچنان طعم شکست را از مسلمانان نچشیده بود و فتح مکه دو سال بعد در سال هشتم هجری حاصل شد اما در زمان امام حسن (ع) معاویه و اجداد مشرکش با آن خوی استکباری پس از فتح مکه به شدت تحقیر شده بودند و هیچگاه نمی توانست آل امیه را در این تحقیر ببیند و همیشه به دنبال راهی بود که انتقام خود را از بنی هاشم بگیرد. در زمان فتح مکه ابوسفیان پدر معاویه توسط پیامبر(ص) اسیر شد و پیامبر(ص) وی را آزاد کرد و بخشید و این کار شاید از کشتن ابوسفیان برایش سخت تر بود و بنی امیه به شدت تحقیر شد که البته حضرت زینب(س) در خطبه خود در شام و دربار یزید وی را "یابن الطلقاء" پسر آزاد شدگان (برای تحقیر) خطاب کرد.
حال نیز امریکا خود را با شعارهای "مرگ بر امریکا" در پس انقلاب اسلامی ایران به شدت در تحقیر می بیند و خوی استکباری اش اجازه این تحقیر را نمی دهد و حال برسر مذاکرات هسته ای دنبال این است که ایران را به کرنش وا دارد و باز هم بعید نیست با همان خوی ناپسند استکباری اش سنگی در راه این تفاهم بیاندازد.
در این زمینه می توان گفت شباهت بسیاری با زمان صلح امام حسن (ع) موجود است.
6-قصد از صلح
صلح حدیبیه، صلحی خود خواسته برای پیامبر(ص) بود؛ اما در زمان امام حسن (ع) معاویه فضای جنگ را در پیش گرفته بود و نتیجه جنگ دو چیز بود، اسارت یا شهادت امام. اگر امام اسیر می شد، پاسخی بود به فتح مکه در زمان پیامبر(ص). اگر هم امام و تمامی خاندانش به شهادت می رسیدند معاویه عنوان کرده بود که دنبال صلح است و قصد جنگ ندارد و به این ترتیب خود امام خواسته بود که جنگ کند و این تمام آرزوی معاویه بود. و اگر هم امام صلح می کرد که نهایتا باز هم خواسته معاویه بود که حکومت را در دست گیرد.
اما ترفندی که امام برای صلح با شرایط خاص به کار برد برای معاویه بسیار سخت وغیر منتظره بود و این "نرمش قهرمانانه" یعنی صلح توام با شرایط خاص باعث شد تمام نقشه های معاویه برآب شود. امام نامه ای به معاویه نوشت و عنوان کرد که با شرایطی آماده صلح است. معاویه کاغذ سفید امضایی فرستاد و امام شروطی را نوشت (ازجمله عمل معاویه به قرآن و سنت رسول خدا، عدم تعیین جانشین توسط معاویه، خلافت امام حسن و امام حسین(ع) بعد از وی، عدم دشنام دادن به حضرت علی(ع) در منبرها و درامان بودن جان شیعیان) که معاویه با توجه به شرایط سنگین صلح مجبور شد در اولین خطابه اش بعد از خلافت بگوید که شروط را زیر پا می گذارد و چهره واقعی خود را نمایان کند و در نهایت با خلف پیمان معاویه، پیروز میدان در میان مردم و افکار عمومی، امام حسن(ع) شد و از این جهت رهبر معظم انقلاب صلح امام حسن(ع) را در کتابی که از شیخ راضی آل یس ترجمه کردند "پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ" خواندند.
این خصوصیت نیز ممکن است توسط امریکا روی بدهد یعنی امریکا پس از مذاکره با ایران و تعیین شروط دلخواه ایران آن را زیر پا بگذارد و جامعه جهانی بیشتر از پیش از چهره پلید امریکا آگاهی یابد. در این زمینه نیز می توان گفت صلح حدیبیه مشترکات بیشتری با توافقنامه دارد.
7-آمیختگی شرایط
در صلح حدیبیه قصد مشخص بود و آنچنان تفرقه ای بین مسلمانان بر سر صلح نبود اما در زمان صلح امام حسن(ع) برخی موافق و برخی مخالف صلح بودند و با توجه به عملیات روانی معاویه بسیاری از سپاهیان امام(ع) را مقصر می دانستند و البته تفرقه سنگینی با خیانت خواص در بین نیروهای حضرت وجود داشت تا اینکه حتی در قسمتی به امام حمله کردند و سجاده را از زیر پای ایشان کشیدند و یا دیگری در بین راه به امام حمله کرد و پای ایشان را به شدت زخمی کرد. در هر صورت شرایط بسیار شرایط نامناسبی بود و وجود جاسوسانِ بسیار و خیانت خواص و مخالفت و چند دستگی خواص و عوام به شدت مشهود بود.
اما در حال حاضر آنچنان اختلافی بین خواسته ها وجود ندارد و می توان گفت یکپارچگی عمده ای برای رعایت خط قرمزها و اصول مذاکرات وجود دارد که این شرایط مشابه شرایط صلح حدیبیه است.
8-سرزنشگران صلح
پس از صلح حدیبیه با توجه به اینکه آن سال اجازه حضور در حج را نیافتند و سال بعد مسلمانان طبق صلح نامه خود به حج رفتند عده ای این صلح را موجب تحقیر مسلمانان دانستند و فضای بسیار سنگین روانی را برای پیامبر(ص) رقم زدند تا اینکه سوره مبارکه "فتح" نازل شد و خداوند این صلح را "فتح مبین" خواند و این بشارتی بود برای پیامبر(ص). پس از صلح امام حسن(ع) نیز برخی افراد افراطی صلح را موجب تحقیر مومنین دانستند و متاسفانه حضرت را "مذل المومنین" خواندند که جو و شرایط بسیار نامناسبی برای ایشان به وجود آوردند.
در شرایط حاضر نیز با توجه به اینکه خطوط قرمز و شرایطی برای توافق در نظر گرفته شده است در صورت عمل به آن توجیهی برای سرزنش مذاکره کنندگان نخواهد بود با توجه به اینکه مذاکره کنندگان نیز فرزندان انقلاب محسوب می شوند.
9-نقض پیمان
صلح حدیبیه با نقض پیمان مشرکین برهم خورد و سرانجام به فتح مکه انجامید. معاویه نیز پس از صلح با امام حسن(ع) شرایط صلح را زیر پا گذاشت اگرچه دیگر توان بازپس گیری خلافت از معاویه توسط امام حسن(ع) وجود نداشت. امریکا و اروپا نیز پس از توافق اولیه در ژنو با رفتار و گفتار خود توافق را زیر سوال برده اند و اشتراکاتی بین توافق ژنو با صلح حدیبیه و صلح امام حسن(ع) و تشابه روحیه استکباری قریش و معاویه و امریکا وجود دارد.
10-پیچ تاریخی
صلح حدیبیه یک صلح موقت بود با رعایت اصول طرفین که پس از این صلح مشرکین مسلمانان را در مکه و خارج از آن به رسمیت شناختند و یک موفقیت عظیم برای مسلمانان بود و نوعی زور آزمایی بین مسلمان و مشرکین مکه بود. صلح امام حسن(ع) اما تا حدی متفاوت بود، صلحی که در آستانه یک پیچ تاریخی قرار داشت. پیچ تاریخی که در آن زمان با تزلزل و خیانت خواص و مردم روی داد و خلافت دست معاویه افتاد و باعث شد واقعه اسف بار کربلا به وقوع بپیوندد.
حال نیز بر سر یک پیچ تاریخی هستیم البته نه از نوع تغییر بلکه از نوع زورآزمایی گفتمان ها. نبرد بین ایران و امریکا نبرد بین دو کشور نیست بلکه نبرد بین دو گفتمان است. آنچه که در جهان امروز مشاهده می شود به گونه ای جهانی با دو قطب، یکی گفتمان پیشرف اسلامی که نماد آن ایران است و دیگری گفتمان پیشرفت غربی یا لیبرالیسم که نماد آن امریکا است. خیزش های مختلف در کشورهای اسلامی و بیداری اسلامی نشان دهنده این است که مردم خواهان تغییر در وضعیت خویش هستند و همینطور برای این تغییر دو مسیر قرار دارد، یکی مسیر پیشرفت اسلامی و دیگری پیشرفت غربی، که البته انتخاب آن با خود افراد جامعه است و اگر هر کدام از این دو از سوی ملتها انتخاب شوند به مثابه پیروزی آن گفتمان تلقی می شود.
اگر ایران در مواجهه با امریکا از شروط خود دست بردارد و به نوعی به شروط امریکا تن دهد پیچ تاریخی جهان را به سمت گفتمان لیبرال دمکراسی سوق داده و بالعکس اگر آمریکا مجبور به پذیرش شروط ایران برای مذاکره شود این پیچ به سمت گفتمان پیشرفت اسلامی سوق خواهد یافت. اگر نیز با پافشاری ایران بر روی خطوط قرمز خود توافقی حاصل نشود باز می توان گفت پیروزی گفتمان مقاومت در برابر گفتمان سازش خواهد بود که امروزه حتی کشوری مثل روسیه در قبال مساله اوکراین و کریمه به آن اقتدا کرده و از آن درس گرفته است. تاکید همیشگی رهبر معظم انقلاب نیز بر آیه «ولینصرن اللّه من ینصره» به همین دلیل است.
آنچه که مسلم است این است که ایران در شرایط کنونی در موضع ضعف نیست و با توجه به هیمنه کاذب امریکا و صهیونیسم در جهان، باید گفت توافق حاصله با رعایت خطوط قرمز یک پیروزی ایدئولوژیک برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شو و ایران به اهداف خود دست یافته است زیرا قدرت ایدئولوژیکی ایران با قدرت سخت افزاری امریکا برابری کرده است.
در پایان باید گفت شرایط صلح حدیبیه، صلح امام حسن(ع) و شرایط امروز شباهت ها و تفاوتهایی دارد که نمی توان گفت شرایط امروز کاملا شبیه شرایط کدامین آنهاست اگرچه در حال حاضر مشترکات زیادی با صلح حدیبیه دارد اما شرایط جدیدی است که با هوشمندی خاصی باید با آن مواجه بود و بارعایت خطوط قرمز توافق جدیدی ساخت که در تاریخ ایران به نیکی ماندگار بماند.
هادی شریفی نویسنده کتاب غنچه یاس کبود (شرحی بر زندگی امام حسن مجتبی (ع)).