در شرایط کنونی کشور، با نقص و خلل در «حیث اجتماعی» مواجهیم، گرچه نمیتوان ادعا کرد که جامعه «فروپاشیده» است. حیث جمعی حیات ما از یک جهت با دستکم گرفتهشدن وضع روزمره و حیات عادی، آسیب میبیند-گرچه میان امر روزمره و امر اجتماعی فرق است اما این هردو بر هم موثرند- و از سوی دیگر با فقدان تبیین قابلدفاع و مورد اجماع از وضع کنونی یا افق آینده. هرکسی جهتی را که میپسندد، تبلیغ میکند و این تبلیغات، غیر از آنکه بیشتر شعارند تا راهحل، اختلافهایی اساسی دارند و بدون تبیین مبانی خود یا ورود به بحث علمی، هریک بهدنبال جلب هوادار، به حیث اجتماعی حیات ما صدمه میزنند. البته تکثر در مسائل نظری عیب نیست اما نکته آن است که با این نحوه تبلیغات و شعار دادنها، راهی به دهی باز نمیشود و شعارها در بوته فکر و نظر و علم آزموده نمیشود بلکه دقت علمی قربانی بازیها و سلایق و مشتهیات میشود.