مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 29. آذر 1397 - 8:33   |   کد مطلب: 23524
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی می‌گوید سه برادر در مملکت 100 هزار میلیارد ثروت دارند!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو،به نقل از مرآت، پس از انتشار اظهارات چالش‌برانگیز ابوالفضل حسن‌بیگی نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی، مرآت با ترتیب دادن گفتگویی صریح با وی تلاش کرد تا ابعاد بیش‌تری از سخنان وی را مورد واکاوی قرار دهد. حسن‌بیگی در بخش نخست این گفتگو، توضیحاتی را پیرامون علت بیان جملاتی همچون «من ژنرال بین‌المللی هستم» ارائه کرد. او همچنین علت ادامه حصر کروبی را نطق ناجوانمردانه برخی از نمایندگان عنوان کرد. این نماینده مجلس در بخش دیگری از سخنانش ماجرای آغاز تغییر الگوی کشت در دامغان را نیز با مخاطبان مرآت به اشتراک گذاشت. حسن‌بیگی در گفتگوی نخست بار دیگر بر خطرآفرین بودن تصویب CFT برای کشور پای فشرد و موافقان را به مناظره در این باب دعوت کرد. بخش نخست گفتگو را می‌توانید اینجا بخوانید.

در بخش دوم گفتگو به طرح پرسش‌هایی دیگر درباره اظهارات حاشیه‌ساز ابوالفضل حسن‌بیگی خواهیم پرداخت.

مرآت- شما فرموده‌اید که نرخ واقعی دلار با هر فرمولی که محاسبه شود، هزار تومان است. مبنای اقتصادی سخن شما چیست؟

من یقین دارم؛ یقین و اطمینان دارم کاری که در دو دهه اول انقلاب صورت گرفت(اگر ادامه می‌یافت) امروز درآمد ارزی ما بالای 100 میلیارد دلار بود. در شرایطی که مصرف ما 50 میلیارد دلار است، اگر این 100 میلیارد دلار به خزانه می‌آمد، نرخ دلار ما بالاتر از هزار تومان نبود. برنامه‌های غلطی که در دو دهه دوم انقلاب انجام شد باعث شد که تحت عنوان عمل به اصل 44 قانون اساسی، ثروت ملی را به حراج بگذارند.

این مسائل باعث شده که امروز پول ملت، به خزانه دولت و ملت نیاید. کمبود دلار باعث شد که نرخ آن به 14 هزار تومان برسد. سه برادر در این مملکت هستند که 100 هزار میلیارد ثروت دارند. آن‌ها در گذشته یک قران نداشتند؛ با زد و بند بالا آمده‌اند و ثروت‌ها را گرفته‌اند و همه‌چیز را تعطیل کرده‌اند. آیا پس از آن که کسانی تحت عنوان خصوصی‌سازی ثروت مملکت را گرفتند، اکنون می‌توان گفت که ثروت مملکت دارد کار می‌کند یا هپکو و شرکت‌های بزرگ خوابیده‌اند؟

چرا شرکت‌های بزرگ خوابیده‌اند؟ من احساس می‌کنم که در آینده شرایط به مراتب بدتر خواهد شد. پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها را نابود می‌کنند و تحویل جمهوری اسلامی می‌دهند و جماعتی را بیکار می‌کنند. آن‌ها دارند خوراک ارزان می‌گیرند، به دلار تبدیل می‌کنند و دلارها را به خارج می‌فرستند و به داخل کشور نمی‌آورند.

تمام شرکت‌های خصولتی ورشکسته هستند

کشاورزی و صنعت کشور دست بخش خصوصی است و بهترین راندمان را دارد اما تمام شرکت‌های خصولتی ورشکسته هستند و در این شرکت‌ها بخوربخور و ببرببر است! جلادهای اقتصادی به نام خصوصی‌سازی به جان اموال بیت‌المال و مملکت افتاده‌اند. هیچکدام از آن‌ها پاسخی ندارند و روز به روز دارند اوضاع را بدتر می‌کنند. ببینید بخش خصوصی آمد و استخر دامغان را گرفت؛ چند سال سودش را برد و کارش که تمام شد، استخر هم ویران شد! ما تا این لحظه یک میلیارد هزینه کرده‌ایم اما باز هم استخر دامغان راه نیفتاده است و یکسال است که مردم دامغان استخر ندارند.

آیا این نوع تجربه‌ها باز هم باید تکرار شود؟ این چه طرح و برنامه‌ای است؟ با چه مبنای اقتصادی می‌توانیم این بلا را بر مردم کشور تحمیل کنیم؟ نکته دیگر این که آمریکایی‌ها به بن‌بست رسیده‌اند و پایان آمریکا و سرمایه‌داری فرارسیده است؛ در چنین شرایطی عده‌ای با مستمسک قرار دادن اصل 44 قانون اساسی دارند در کشور سرمایه‌داری ایجاد می‌کنند.

مگر سرمایه‌دار دلش به حال ملت و نظام می‌سوزد؟ اگر می‌سوخت دلارها به کشور برمی‌گرداندند. یک فرد 5 میلیارد دلار صادرات پتروشیمی دارد و این مبالغ را به کشور برنگردانده است. این آدم با سنکنجبین هم طهارت می‌گیرد و به زعم خود بسیار هم متدین است! تا کی نگاه کنیم و ببینیم که مردم ما ذلیل می‌شوند؟ تا کی ببینیم که آینده روشن نیست، امور اصلاح نمی‌شود و ثروت ملی به باد می‌رود؟

در چنین شرایطی می‌نشینیم و حرف‌هایی می‌زنیم که فقط مردم را سرگرم کنیم و نگذاریم به حقشان برسند.

تکثرگرایی سیاسی برای جلوگیری از دیکتاتوری

مرآت- فرموده بودید در جناح چپ هم عناصر وطن‌دوست وجود دارند. شخص یا جریان خاصی مدنظر شماست؟

من نمی‌توانم هیچ اسمی را بیان کنم چراکه انسان‌ها دائم در حال تغییر هستند. من در پاسخ به سوالی که آن آقایان داشتند گفتم همه عناصر زیر چتر جامعه روحانیت بودند و بعدا دوصدایی ایجاد شد. حضرت امام(ره) هم به حزب جمهوری کمک کرد و هم به مجمع روحانیون؛ برای این که در کشور تک‌صدایی نباشد. وقتی در کشور تک‌صدایی نیست، معنای آن این است که رهبری هم همین‌ نکته را مدنظر دارند برای این که احزاب گوناگون فعالیت و تضارب آراء کنند و در این تکثرگرایی، کشور ما به سمت دیکتاتوری نرود؛ لذا همه افراد جناح چپ انسان‌های بدی نیستند و اگر انسان‌های بدی بودند در جامعه و دولت حضور نداشتند.

نوع افرادی که امروز مخالف‌خوانی می‌کنند تا فردا بتوانند خود را (در سیاست) جا بدهند -مثل افرادی که در مجلس ششم بودند و اکنون در آمریکا و جاهای دیگر پناهندگی گرفته‌اند- در مجلس کنونی نیز وجود دارند. در مجلس آدم‌های خوب و بد داریم. در جریان اصولگرایی هم همین‌گونه است. برخی از عناصر شعار اصولگرایی می‌دهند اما متأسفانه شعارشان اصولگرایانه نیست.

اصولگرا یعنی پیرو و مطیع ولایت. اصولگرایی چیزی نیست که هرکسی بخواهد خودش آن را تعبیر و تفسیر کند. برخی از آدم‌ها از ولایت عبور می‌کنند و می‌گویند ما اصولگرا هستیم! این حرف، حرف غلطی است. در مجموع باید گفت در جناح چپ هم آدم‌هایی هستند که رهبری و کشور را دوست دارند. رهبری هم به این افراد در دولت‌ها و مقاطع مختلف احترام گذاشته است.

در مجلس افرادی هستند که وقتی با آن‌ها صحبت می‌کنید، منصفانه تصمیم می‌گیرند؛ همان کسانی که به CFT رأی ندادند و مورد تهاجم شدید برخی از اصلاح‌طلبان قرار گرفتند.

چرا در جلسه رأی‌گیری درباره CFT غایب بودم؟

مرآت- شما فرموده‌اید که من حق را می‌گویم اما برخی نمی‌گذارند که حرف حق به مردم برسد. مقصودتان چه کسانی هستند؟

مقصود من ملی بود و نه استانی و شهرستانی. درباره CFT سوالی شد و من گفتم حرفم را زده‌ام اما متأسفانه برخی برنتافتند. من در دستور کار مجلس دیدم که یک یا دو هفته بعد نوبت بررسی و رأی‌گیری درباره CFT است به همین خاطر وقت عمل چشم گرفتم. بعد گفتند که رأی‌گیری درباره CFT در روز یکشنبه انجام می‌شود. گفتم مگر قرار نبود هفته بعد این کار صورت بگیرد؟ گفتند آقای مطهری رئیس جلسه بوده و از نمایندگان رأی گرفته و دستور را یک هفته جلو کشیده است. آقای ذوالنور، حاجی‌بابایی و دهقان نظر خود را اعلام کردند با همه این تفاسیر برخی گفتند فلانی چرا در فلان روز به مجلس نیامده است؟ گفتم من حرفم را می‌زنم اما دیگران نظر خودشان را می‌دهند برای این که سیاسی فکر می‌کنند.

وقتی سرمایه‌گذاری توسط دولت و شرکت نفت ممنوع شد

نکته دیگر درباره فرار سرمایه‌ها از کشور بود. متأسفانه نمی‌گذارند این حرف به گوش جامعه و ملت برسد. عده‌ای حاضر نیستند بپذیرند که برخی دارند کشور را ذلیل می‌زنند. در مقطعی هر نوع سرمایه‌گذاری توسط دولت و شرکت نفت را ممنوع کردیم. بفرمایید از آن مقطع تا کنون چه سرمایه‌گذاری قابل توجهی در کشور انجام شده؟ در حالی که ولی فقیه اعلام می‌کند که خام‌فروشی نکنید، آیا شرکت ملی نفت نمی‌توانست امروز ده پالایشگاه دیگر بسازد تا یک قطره نفت خام صادر نکنیم و مورد تحریم قرار نگیریم؟ من معتقدم ما می‌توانستیم این کار را بکنیم.

برخی در جامعه ما هستند که نمی‌گذارند حرف حق به گوش مردم برسد.

مرآت- ما تقریبا تمام موارد مرتبط با اظهارات چالش‌برانگیز شما را مورد پرسش قرار دادیم. درباره یکی از پرسش‌ها همچنان ابهاماتی وجود دارد. مایلید قدری روشن‌تر بفرمایید که سخن رهبر انقلاب مبنی بر این که گوشت و پوست و استخوان آقای حسن‌بیگی با ولایت فقیه عجین شده است را از چه کسی شنیده‌اید؟

این موضوع به مجلس چهارم مربوط می‌شود که عده‌ای در جاهای مختلف علم برداشته بودند که فلانی ضد ولایت فقیه است. اینطور نبود و پاسخ خود را هم گرفتند. اگر لازم باشد جای دیگری خواهم گفت. دلم می‌خواهد که حداقل ده خبرنگار باشند که خدای ناکرده لطمه‌ای وارد نشود. جمله‌ای که گفته می‌شود تا بخواهید آن را ثابت کنید زمان می‌برد.

مرآت- جناب حسن‌بیگی! برخی از مردم این نقد را به شما داشتند که اظهارات اخیرتان رنگ و بوی انتخاباتی دارد و در واقع تبلیغاتی است برای سال 98. پاسخ شما را نسبت به این ادعا می‌شنوم.

برخی فکر می‌کنند که انتخابات هفته آینده است! ما تازه دو سال و نیم است که نماینده هستیم. نکته دیگر آن که دیگران شروع کرده‌اند و حرف‌هایی می‌زنند و من هم دارم پاسخ می‌دهم. اگر پاسخ هم ندهم که عده‌ای می‌گویند پاسخی ندارد! بنابراین سخنی که به آن اشاره کردید متأسفانه غیرمعقول و غیرمنصفانه است.

مرآت- بابت وقتی که در اختیار ما قرار دادید سپاسگزارم.

چند نکته مهم دیگر هم هست که ان‌شاءالله در فرصتی دیگر آن‌ها را بیان خواهم کرد.

انتهای پیام/

 

دیدگاه شما

آخرین اخبار