جمعیتی از جوانان با چهره های مختلف مقابل درب ورودی مجلس قدیم تجمع کرده اند و خوش و بش و سلام و علیک بچه های تشکلها با یکدیگر همراه با خنده های دوستانه، گرمای تابستان و روزه داری را از یاد آنان برده است.
بچه ها یکی یکی با نشان دادن کارت از درب ورودی وارد شده و به سمت محل برگزاری مراسم می روند. داخل راهروی مجلس دکتر الهام با همان تواضع و لبخند همیشگی روی یک صندلی کهنه و رنگ و رو رفته نشسته و منتظر رییس جمهور است تا با هم وارد مراسم شوند.
سالن مراسم کم کم پر می شود و همه منتظر ورود رئیس جمهور هستند. تا رئیس جمهور بیاید، بعضی دانشجویان از فرصت استفاده کرده و با قرآنهای جیبی همراه خود، یک جزء قرآن روزانه ماه مبارک رمضان را می خوانند.
رئیس جمهور بطورناگهانی به همراه دکتر الهام وارد مراسم می شود و همه دانشجویان ناخودآگاه از جا بلند شده و صلوات می فرستند. پس از آنکه به تمام مجلس رو می کند و سلام می کند، در صندلی خود می نشیند و قاری شروع به خواندن قرآن می کند.
مجری اعلام می کند که هر سخنران فقط 5 دقیقه فرصت دارد و سخنرانان باید زمان در نظر گرفته شده را رعایت کنند. البته در جمله بندی ها و ادای بعضی کلمات تپق می زند و بچه ها به هم نگاه می کنند و زیر لب می خندند، اما هنوز یخ مراسم شکسته نشده و همه خنده خود را مخفی می کنند.
اولین سخنران، نماینده دفتر تحکیم وحدت است که سخنان خود را با انتقادات تیز و تندی شروع می کند. برخی قند در دلشان آب می شود و برخی هم اخمهایشان در هم کشیده می شود. زمان سخنران که تمام می شود مجری به وی تذکر می دهد اما سخنران بدون توجه، به ادامه صحبتهای خود می پردازد. پس از چند بار تذکر مجری و بی توجهی نماینده دفتر تحکیم وحدت، دانشجویان به اعتراض آمده و با فرستادن صلوات، خاتمه صحبتهای دفتر تحکیم وحدت را می خواهند. اما او باز هم بدون توجه به جمعیت به صحبتهای خود ادامه می دهد. کار به جایی می رسد که صلواتها ممتد می شود و بدون وقفه صدای صلوات در سالن می پیچد. بعضی هم شروع به اعتراض می کنند. یک نفر از انتهای سالن صدا می زند که " خواهرم، کار شما بی احترامی به حاضرین است، لطفا حق الناس را ضایع نکنید". اما سخنران دفتر تحکیم به سخنان خود ادامه می دهد. تا بالاخره بعد از حدود بیست دقیقه میکروفن را رها می کند.
نماینده شورای صنفی پردیس قم دانشگاه تهران در ابتدای صحبتهای خود می گوید: آقای رئیس جمهور، اگرچه انتقاداتی به شما داریم، اما هنوز هم شما را از آقایان مجلس نشین و شهرداری بهتر می دانیم. این حرف وی با تشویق شدید حاضران روبرو می شود و انتقادات خود را دلنشین و با حسی که نشان از دلسوزی مشفقانه داردد بیان می کند و در آخر صحبتهایش می گوید: قرار ما با احمدی نژاد 84 اینها نبود... بعد از صحبتهای خود به سمت احمدی نژاد رفته و او را در آغوش می کشد و می گوید: "دکتر جان، کارهای اجرایی و سیاست به کنار، بخدا خودت رو عشق است".
نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی پشت تریبون آمده و می گوید: به اندازه هفت سال حرف در سینه ماست که فرصت بیان آنها در پنج دقیقه بسیار کم است و بجای صحبت رسمی، به بیان یک خاطره از روزهای اول ریاست جمهوری احمدی نژاد و دیدارش با اعضای محلس دانش آموزی می پردازد و می گوید: آقای رئیس جمهور! هفت سال قبل من بعنوان یک دانش آموز با شما درباره عدالت آموزشی صحبت کردم ولی انگار امروز هم همان مسائل باقیست و اگر می خواستم حرفی بزنم، باید درباره همان مسائل حرف می زدم.
سایر دانشجویان هم یکی بعد از دیگری صحبتهای خود را بیان می کنند سخنران آخر، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه تهران است که از فعالان ستاد میرحسین بوده. هنگامی که صحبت از دولت وحدت ملی و عبور از بحث انرژی هسته ای می کند، یکی از دانشجویان از طبقه بالا فریاد می زند: این صدای کارگزاران است که از جلسه احمدی نژاد شنیده می شود! متأسفیم!
نوبت به سخنرانی رئیس جمهور می رسد. دکتر احمدی نژاد پست تریبون رئیس مجلس قرار می گیرد و دکتر الهام با همان چهره آرام و دوست داشتنی همیشگی در کنارش. احمدی نژاد مثل همیشه آرام و صمیمی شروع به صحبت می کند و فضای جلسه را مدیریت می کند.
احمدی نژاد اندکی از عملکرد دولت می گوید و به بحث پاکدستی دولت که می رسد می گوید: اگر پسر من نیز یک ریال تخلف کند، با او شدیدتر از همه برخورد می کنم و خود پسرم نیز این را می داند. این حرف احمدی نژاد با تشویقهای گسترده دانشجویان روبرو می شود.
وسط صحبتهای احمدی نژاد و دقیقا در زمانی که صحبت از حضورش در مجمع تشخیص می شود، سیستم صوتی و تصویری سالن قطع می شود و بیش از بیست دقیقه طول می کشد. دانشجویی از عقب سالن می گوید: کار آدمهای هاشمی بود و همه می خندند. در این بین، احمدی نژاد چند بار قصد دارد بدون میکروفن شروع به صحبت کند که برخی حاضرین بدلیل نرسیدن صدا به آنها از رئیس جمهور می خواهند که تا درست شدن سیستم صوتی صبر کند. اما نهایتاً افراد انتهایی به جلوی سالن آمده و روی موکتها می نشینند و رئیس جمهور به صحبتهای خود تا درست شدن سیستم صوتی ادامه می دهد.
احمدی نژادر درباره حضورش در مجمع تشخیص گفت: بنده مدتی در جلسات مجمع شرکت نمیکردم که بعد از اینکه در مشهد خدمت رهبری رسیدم، ایشان توصیه کردند که همه شرکت کنند و من هم شرکت کردم. وی افزود: مظلومیت دولت را ببینید که زمانی که بنده در جلسات شرکت نمیکردم می گفتند با نظام مقابله می کند و زمانی هم که شرکت کردم همان افراد گفتند با فلانی هم کاسه شده اند. اینها اگر یک جو عقل سیاسی برای ما قایل باشند می دانند که ما با مهره های سوخته نمی بندیم. اصلا فلانی سایه ی ما را با تیر می زند.
رئیس جمهور گفت: البته من اهل گلایه نیستم و همیشه نگاه به آینده دارم، اما شما مظلومیت ما را ببینید که به مادر پیر و تنهای من تماس بگیرند و هر حرفی را بزنند و بعدش هم در رسانه ها بگویند مادر فلانی عاقش کرده است. از آن روز مادر من با این سن و سال زیادش مشغول نفرین کردن اینهاست. حتی گفتند خانواده فلانی علیه او هستند، تمام خانواده ما منهای یک جمع شدند که بیاینه بدهند و دهان اینها را ببندند اما گفتم این کارها به صلاح نیست.
احمدی نژاد گفت: یک آقایی رفته بود جایی صحبت کرده بود که معاون اول فلان تخلف را انجام داده است. بعد آمدند پیش ما و گفتند اسنادی هست که فلانی تخلف کرده باید محاکمه اش کنیم. من گفتم شما که آبرویش را برده اید و مجازاتش هم کرده اید حالا می خواهید محاکمه کنید؟ گفتند بالاخره باید محاکمه شود. گفتم محاکمه اش کنید و اگر یک ریال تخلف اثبات شد، ما تمکین می کنیم اما اگر اثبات نشد و فقط اتهام بود، باید کسی که آبروی وی را برده محاکمه شود. اما قبول نکردند و این کار را نکردند ولی در عوض در رسانه ها گفتند که احمدی نژاد جلوی محاکمه اطرافیانش را می گیرد!
رئیس جمهور یکی از اشکالات وارده به دولت خود را ضعف در اطلاع رسانی دانست و گفت: ما فکر می کردیم که وظیفه دولت کار کردن است و رسانه ها نیز انعکاس آن را بخوبی انجام خواهند داد اما حالا فهمیدیم که اینطوری نبوده که ما فکر می کردیم.
احمدی نژاد در پایان سخنانش گفت: این روزها مد شده است که همه می گویند ما در آرزوی احمدی نژاد 84 هستیم، اما حالا من به شما می گویم که من هم در آرزوی یاران 84 هستم.
در نظر نگرفتن محلی برای اقامه نماز مغرب و عشا، باعث شد که بسیاری از دانشجویان روی سنگفرشهای راهروها به نماز ایستاده و سپس روزه خود را افطار کنند.
جلال عباسیان
دیدگاه شما