اتفاقات سال 88 و سال 78، نکته ای کلیدی و اساسی برای شناخت دوست و دشمن انقلاب اسلامی بود، برای آن که بشناسیم چه کسانی تا کجا با انقلاب اسلامی باقی خواهند ماند. اتفاقاتی که طراحی آن ها در بیرون این مرزها و توسط مراکز اطلاعاتی و امنیتی غربی انجام شده بود، تا بنیاد نظام اسلامی را از جا برکند، که با هوشیاری مردم و حمایت آن ها از انقلابشان مانع از به ثمر رسیدن توطئه غربی ها شد.
بارها شنیده ایم ماندن در زیر پرچم حضرت محمد به مراتب ساده تر از ماندن در زیر پرچم حضرت علی بود و همان گونه گفته اند ماندن در زیر پرچم انقلاب در زمان امام خمینی(ره) بسیار راحت تر از ماندن در زیر پرچم مقام معظم رهبری است، در این دوره ماندن در زیر پرچم اسلام و ماندن کنار عمود خیمه نظام بسیار سخت بود و بسیاری در آزمون ولایتمداری مردود شدند. افراد در برابر اتفاقات این سال ها چندین دسته شدند، عده ای فتنه گر، عده ای فتنه زده، عده ای ساکت فتنه و عده ای عمار در این فتنه ها بودند، سه دسته ی اول در آزمون ولایتمداری مردود شدند و تنها دسته ی آخر در آزمون ولایتمداری موفق و پیروز شدند.
فتنه های 78 و 88 مهمترین سنگ محک برای تشخیص آن است که چه کسی لایق آن است در نظام اسلامی مسئولیت بر عهده داشته باشند و یا آنکه از وی در نظام اسلامی خلع مسئولیت گردد. یقیناً فتنه گران و فتنه زدگان نمی توانند مسئول نظام اسلامی باشند ولو این مسئولیت به اندازه ی جا به جا کردن یک ارزن باشد چرا که اینان نشان داده اند از عمق وجود به نظام اسلامی اعتقاد ندارند و در هر لحظه ای که مجدد کوچکترین خطری برای نظام اسلامی پدید آید، اینان در صف اول کسانی خواهند بود که به این نظام که حاصل خون بسیاری شهید است ضربه خواهند زد و خیانت خواهند کرد.
دو سوال اینجا مطرح است آیا کسانی که در دادگاه محاکمه شده اند و جرم آنها فتنه گری و فتنه زدگی بوده و محکوم شده اند بعد از اتمام محکومیت و یا محدودیت، شایستگی پذیرش مسئولیت در نظام اسلامی را دارند؟ سوال بعدی این است که کسانی به هر دلیل فرصت محاکمه آن ها در دادگاه پیدا نشده است ولی فتنه گری یا فتنه زدگی وی محرز است آیا شایستگی پذیرش مسئولیت در درون نظام اسلامی را دارد؟
در پاسخ به سوال اول می توان گفت که اگر کفش دزد، توبه کرد او را مسجد راه می دهند اما یقیناً در صفوف اول و در جایگاه امام جماعت راه نمی دهند، حکایت فتنه گران هم همین است اگر اینها حتی پس از تحمل حبس، توبه نکنند جایی در درون نظام اسلامی ندراند و اگر توبه کنند و در جهت جبران برآیند حداکثر در حد همان کفش دزد تواب، با آن ها رفتار خواهد شد، چرا که بسیاری از صدماتی که اینان به نظام اسلامی زدند قابل جبران نیست و اینان نشان داده اند قابل اطمینان نیستند و ناکارامدی و بی لیاقتی خود را برای اعتماد نشان داده اند و در پاسخ سوال دوم باید گفت اینان یقیناً صلاحیت ندارند حال به هر دلیلی اینها قابل محاکمه نبوده اند و یا فرصت محامه پیدا نشده، کلاً به هر دلیلی اینها محاکمه نشده اند و محدودیت و جرمی برای آن ها لحاظ نشده، اینها هم صلاحیت حضور در نظام را ندارند چرا که ثابت کرده اند مخاطرات، ضرباتی خواهند زد که قابل جبران نیست.
سپردن مسئولیت به کسی به این بهانه که مدت جرمش تمام شده یا آنکه در دادگاه محاکمه نشده، معیار خوبی برای تشخیص صلاحیت یک نفر برای تصدی پست نیست و اساساً بازی با آتش است که هر لحظه احتمال دارد فتنه ای دیگر به پا کنند.
دیدگاه شما