«آرایش غلیظ» فیلم آبرومندی ست که می تواند در بستر فانتزی داستان مخاطب را حسابی بخنداند بدون اینکه از شوخی های مبتذل و رکیک این روزهای سینما و یا لودگی و مسخرگی در آن خبری باشد. این خنده نه البته در فضای بی خیالی؛ که به بهانه ی نقد معضلات اجتماع و دغدغه های کارگردان قرار می گیرد، به عبارت دیگر فیلم توانسته « طنز » موفقی برای بیان دردها و دغدغه های اجتماعی کارگردان ایجاد کند. من اصلاً خیال می کنم.
رونق دوباره ی این دست فیلم ها _ یعنی فیلم های فانتزی احتمالاً اتفاق مبارکی ست در سینمای ایران که می توان به فال نیک گرفت، از مدرسه ی موش ها تا آرایش غلیظ!
بازیگران فیلم در حد قابل قبولی ظاهر شده اند، از حامد بهداد تا طناز طباطبایی. این وسط اما نقش متفاوت جبیب احمدزاده حتماً به پیشبرُد فیلمنامه و موفقیت فیلم کمک نمایانی کرده است. گفتنی ست البته بازی های گل درشت و اغراق آمیز بازیگران به نظرم کمتر از فیلم بیرون زده و بیشتر در همان حال و هوای فانتزی داستان جا می گیرد.
داستان اگر چه به شکل فانتزی، ولی در فضای اجتماع و معضلات اجتماعی این روزهای جوانترها شکل می گیرد، و اصلاً به نظرم همین نقدها و دغدغه های کارگردان است که توانسته فیلم را از یک کُمدی سرخوشانه ی دورهمی تا یک اثر قابل قبول و آبرومند اجتماعی ارتقا دهد. نقطه ی گنگ و مبهمی هم در داستان فیلم وجود ندارد و فیلمنامه توانسته آخر و عاقبت همه ی شخصیت های داستان را به نحو قابل قبولی توضیح دهد. هرچند ضربآهنگ گاهی تُند فیلم شاید برای بعضی ها دلچسب نبوده و از تعقیب ماجراها دور بمانند. « طنز » آبرومند و نقاد فیلم هم از دیگر نقاط برجسته ی آن است، اصلاً همین که کارگردان توانسته بدون عطاران و دستشویی رفتن هایش تماشاچی را بخنداند نکته ی مثبتی ست، تا این که این فانتزی توانسته در خدمت بیان و هجو معضلات اجتماعی هم قرار بگیرد.
فیلم البته فضای جوان پسندی دارد، اصلاً دغدغه هایش از جنس جوانترهاست، و این طوری ست که دیگران شاید کمتر در فضای فیلم و موقعیت شخصیت هایش قرار بگیرند، از ماجرای آتش بازیهای چهارشنبه سوری گرفته تا فیسبوک بازی های شخصیت لادن، و البته ماجرای بَنگ و حشیش و اعتیاد، که فیلم به خوبی توانسته با ماجرای پیرمرد و « قلعه ی پرتقالی ها »یش به خوبی آن را هجو کند و آخر عاقبت اعتیاد و این دست خاک بر سریها! را نشان دهد.
دیگر این که اما کیفیت فیلمبرداری فیلم پایین بود و چندان به دل نمی نشست، بالأخره در روزهایی که تماشاچی ها به تماشای فیلم های اچ دی بر پرده ی سینما و یا سریالهای تلویزیونی عادت کرده اند نمی شود انتظار داشت کیفیت پایین فیلمبرداری نسل گذشته ی دوربین ها آنها را راضی کند.
به این که ترانه ی آخر فیلم با صدای همایون شجریان ابداع و ابتکار اوست و یا تقلید از خواننده های خارجی، و این که در چه ژانری از موسیقی قرار می گیرد _ پاپ یا سنتی، کاری ندارم، ولی در مجموع توانسته به نحو گوشنوازی در فضای فانتزی فیلم قرار بگیرد.
در آخر این که فکر می کنم آرایش غلیظ توانسته بعد از بوتیک و هم چنین سریال درخشان وضعیت سفید اثر قابل قبول دیگری در کارنامه ی حمید نعمت الله خلق کند.
دیدگاه شما