حدود بیست روز قبل رییس جمهور محترم اظهار کردند که برقراری توافق در یک ماه آینده امکان پذیر است، اما با گذشت این مدت شرایط به گونه ای رغم خورده است که شاید این پیشبینی چندان درست از آب در نیاید.
برای دستیابی به تحلیلی جامع پیرامون مذاکرات هسته ای و آنچه که احتمالا در آینده اتفاق خواهد افتاد نیازمند برقراری رابطه ای منطقی میان چند مقدمه و نتیجه گیری از این مجموعه مقدمات هستیم.
شکی در این نیست که آمریکا دشمن درجه ی یک خود در دنیا را جمهوری اسلامی دانسته و برای نابودی آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند. جنگ سخت، استحاله، تهاجم فرهنگی، براندازی، تحریم و... همه و همه روش هایی است که غرب و در راس آن ایالات متحده برای رسیدن به این هدف خود به کار برده است و هیچ کس نمی تواند در آن شکی به خود راه دهد. با نگاهی به تاریخ باید بپذیریم که با وجود ولایت فقیه در ایران، آمریکا کمتر راهی را می تواند جهت ضربه زدن به نظام ایران بیابد و شاید بهترین روشی که تا کنون به زعم غرب برای این آسیب رسانی (خصوصا در کوتاه مدت) یافت شده، تحریم ها است. تحلیلی که غرب امروز از مواضع مسئولین دولتی دارد، تقلا کردن ایران برای برداشته شدن تحریم ها است و این یعنی پیدا شدن همان نقطه ضعفی که سال ها غرب به دنبال آن بود. اعمال تحریم ها امروز برای غرب کم هزینه ترین و پر فایده ترین سازوکار جهت ضربه زدن به جمهوری اسلامی است و نباید انتظار داشت که غرب این برگ برنده را با مذاکره و دیدار و گفت و گو کنار بگذارد.
در بده بستان های سیاسی هر طرف باید داشته ای در اختیار داشته باشد که با در اختیار قرار دادن آن به طرف مقابل، آورده ی او را به عنوان امتیاز تحویل بگیرد. حال سوال این جاست که آمریکا به چه داشته ای در ایران چشم دوخته است که خود را ملزم به دادن امتیاز به ایران ببیند؟ شاید پاسخ داده شود که آمریکا این امتیازات را جهت جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح هسته ای به ایران می دهد، اما همگان می دانند (و آمریکا بیش از بقیه) که آنچه باعث تاثیر گذاری و قدرتمندی ایران در منطقه شده است، نه سلاح بلکه قدرت نرم ایران است، قدرت نرمی که با سلاح هسته ای نه تنها تقویت نمی شود بلکه با توجه به فتوای رهبری و ادعای چندین ساله ی نظام مبنی بر صلح آمیز بودن دانش هسته ای اش، تولید سلاح باعث افول آن خواهد شد.
شاید بتوان پاسخ به سوال مطرح شده را در اتفاقات چند سال اخیر ترکیه در رابطه با پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا یافت. حدود بیست و هفت سال است که ترکیه برای پیوستن به اتحادیه ی اروپا، با این اتحادیه مذاکره می کند! اتحادیه ی اروپا هم که این نقطه ی ضعف را از ترکیه یافته است، در این مدت طولانی، مذاکرات را به هدف نمی رساند تا هر جا ترکیه پا از گلیم خود درازتر کرد، پیوستنش به این اتحادیه را همچون پتکی به سرش بکوباند و در جای خود بنشاند.
بنابراین مقدمات می توان پیش آمد های مختلفی را در ادامه ی مذاکرات ایران و پنج به علاوه یک پیش بینی نمود که یکی از محتملترین آن ها این است که آمریکا مذاکرات را تا نزدیکی انتخابات مجلس در ایران طولانی کند و نزدیک انتخابات برای اینکه پیامی به مردم ایران جهت انتخاب اصلاح طلبان در مجلس بدهد، امتیاز کوچکی (چیزی شبیه آبنبات قیچی) به ایران بدهد تا این آبنبات تا چندین هفته تیتر اول روزنامه ها و سایت های زنجیره ای قرار گیرد و فتح الفتوح دولت اعتدال نامیده شود. البته احتمالا پس از انتخابات مجددا شرایط به حالت سابق برگردد و در هر مذاکره تنها چیزی که مورد توافق قرار گیرد تاریخ دور بعدی مذاکرات باشد. با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری هم احتمالا باید منتظر آبنبات های آمریکایی بود تا پیام پیش گفته بیش از پیش به مخاطبان ایرانی ارسال شود.
بنابراین باید به مسئولین دولتی پیشنهاد کرد که برای رسیدن به توافق چندان بی حوصلگی از خود نشان ندهند چرا که علی الحساب ریش و قیچی دست کد خداست و باید به انتظار بازی های جدید غرب با برگ برنده ای که در دست دارد باشیم.
دیدگاه شما