رژیم صهیونیستی در سال 1947 میلادی در منطقه ای استراتژیک و در بین کشورهای عرب مسلمان بوجود آمد. اگر بتوان پازل پیدایش چنین رژیمی در آن مقطع زمانی و مکانی را به درستی تکمیل کرد، می توان ارتباط بین این رژیم و داعش را بهتر تحلیل نمود.
مهمترین ویژگی کشورهای عربی در این مقطع زمانی را می توان توجه ویژه به نژاد عرب و گسترش پان عربیسم در اغلب کشورهای خاورمیانه عنوان کرد. این خصوصیت تا جایی گسترش پیدا کرد که یکی از دلایل فروپاشی عثمانی پس از جنگ جهانی اول را تقابل اندیشه ی پان ترکیسم و پان عربیسم در این امپراطوری دانسته اند. پان عربیسم در کنار همه ی مضرات، یک مزیت عمده داشت و آن ایجاد ارتباط و وحدت در بین کشورهای عرب زبان بوده است، وحدتی که می توانست با توجه به در اختیار داشتن عمده ذخایر انرژی جهان، کشورهای غربی و به عبارتی دولت های استعمار گر را با مشکلات بزرگی مواجه سازد.
در چنین شرایطی و با ورود انگلستان جهت تامین منافع غرب، رژیمی ساخته می شود که مهمترین ویژگی آن نیز نژاد پرستی است. در واقع غرب با این کار چند هدف عمده را دنبال می کند، اولا تشکیل حکومتی با خصوصیتی کاملا متضاد با کشورهای عربی و درست در بین آنها جهت ایجاد جنگ و نا امنی در منطقه، ثانیا ایجاد رژیمی دست نشانده در محل اتصال سه قاره و در نزدیکی کانال سوئز به عنوان گلوگاه تجارت دریایی اروپا به آسیا و ثالثا جلوگیری از پیشرفت خاورمیانه و تبدیل شدن آن به رقیبی جدی برای اروپا با ایجاد جنگ های قومی مذهبی میان مسلمانان و یهودیان.
امروز نیز با گذشت حدود 65 سال از این واقعه، رژیم سازی آمریکا و انگلستان در خاورمیانه مجددا فعال شده و برای جلوگیری از گسترش تفکر شیعه ی انقلابی (ایران، عراق، بحرین، یمن، سوریه) که مهمترین تفکر مبارزه جو با غرب تلقی می شود، گروه های سلفی افراطی را برای مشغول کردن مسلمانان به خود و درگیری های قومی و قبیله ای و غفلت از دشمن واقعی در این منطقه بوجود آورده است.
بنابراین آنچه که ایران می بایست جهت ادامه ی مبارزه ی خود با ظلم جهانی در نظر بگیرد و هرگز از آن غافل نشود این است که داعش و حتی صهیونیسم خاکریزهای اول و دوم این جبهه هستند و دشمن اصلی که خود را پشت این اختلافات قومی مذهبی پنهان نموده است، همانا آمریکا و انگلستان هستند و از این دشمنان هرگز نباید غافل شد.
دیدگاه شما