پرده اول:

در حدود سی و شش سال از انقلاب اسلامی ایران می گذرد و در همه این سال ها حقوق بشر به عنوان اهرم فشار علیه ایران از سوی آمریکا محسوب می شد.استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا همواره کوچکترین مسئله در ایران را به چشم یک فرصت نگاه می کنند و برای تبدیل آن به تهدید، پیوسته در تلاشند.مسئله حقوق بشر در ایران در حالی از سوی کشورهای غربی زیر سوال می رود که همیشه پدیده برده داری و تبعیض نژادی یکی از درد آورترین مسائل جهانی در این کشورها بوده است.

پرده دوم:

سرخ ‌پوستانی که مالکان اصلی این سرزمین بودند و تا سال‌ ها مورد انواع تحقیر، تبعیض، تجاوز و کشتار قرار گرفتند و نهایتاً مجبور به مهاجرت اجباری شدند و سیاه ‌پوستانی که به قصد بهره‌ کشی از قاره ‌‌ای دیگر به این کشور آورده شدند و تحت همه‌ گونه ظلم و ستمی قرار گرفتند.

حکایت این روزهای فرگوسن، این شهر کوچک در حومه‌ «سنت لوئیس» در آمریکا، حکایت همیشگی سیاهان در تاریخ دو قرن اخیر است. حکایتی که بیانگر همه‌ تبعیض ‌ها و نابرابری ‌هایی است که این کشور مدعی حقوق بشر و دموکراسی، علیه سیاه ‌پوستان در طول تاریخ تأسیس خود روا داشته است.

طغیان مردم آمریکا در شهرهای مختلف این کشور بیش از اینکه در اعتراض به تبرئه پلیس سفید پوستی باشد که سه ماه پیش یک نوجوان سیاه پوست غیرمسلح را کشت، واکنش به بی‌عدالتی و تبعیض نژادی گسترده‌ای است که تاریخ طولانی در این کشور دارد.

پرده سوم:

سنای آمریکا هفته گذشته بعد از مدت‌ها گزارشی را منتشر کرد که هرچند به شدت خلاصه شده، اما در عین حال گوشه‌ای از اقدامات غیرانسانی سازمان سیا را برملا کرده است.گزارش سنای آمریکا در برابر این فعالیت های غیرقانونی و غیر مجاز نشان می دهد که حقیقت به اندازه فیلم «سی دقیقه بامداد» ساده و سطحی نبوده است. گزارش 499 صفحه ای که در اختیار رسانه ها قرار داده شده، خلاصه‌ای از تحقیقات ۶ هزار صفحه‌ای است. به هر حال، اعتراف به شکنجه چیزی نیست که بتواند در حد چند کاغذ بماند و باید دید که حاکمیت آمریکایی حاضر می شود به عواقب قضایی آن گردن بنهد یا اینکه با تمام ادعاهای حقوق بشری از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کند.

اما جای یک سئوال باقی می ماندکه آیا کشوری که قوانین حاکم بر آن دارای اشکالات زیادی است، می تواند برای دیگر کشورها تعیین تکلیف کرده و دیگران را متهم به نقض قوانین بین المللی کند؟!

پرده چهارم:

بسیار  ساده لوحانه است اگر به حوادث پیش آمده در منطقه کاملا اتفاقی نگاه کنیم وقتی که کشورهای حامی مقاومت هریک به نوعی درگیر تروریسم می شوند.از سوریه،عراق،لبنان و فلسطین با جنگ سخت گرفته تا ج.ا.ا که در همه ابعاد سخت(پروژه نا امن کردن مرزهاو…)،نرم(پروژه ناامن کردن افکار شیعیان و…) ،اقتصادی(انواع پروژه های تحریمی بر علیه ج.ا.ا و….) و امنیتی(پروژه هایی که توسط مزدوران داخلی کلید می خورد مانند پروژه اسید پاشی در آستانه محرم و…) در میدان در گیری با دشمن حضور دارد.

اما سوریه و به طرز بسیار وحشتناکی عراق علی الظاهر  بیشتر درگیر در عرصه تروریسم هستند.

پرده پنجم:

پس از اعتراف هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا، در کتاب خاطرات خود با عنوان “گزینه های سخت” مبنی بر این که آمریکا در پس پرده تاسیس گروهک داعش است؛ این بار رسوایی دیگری با اسناد منتشر شده ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان امنیت ملی آمریکا(سیا) به بار آمد؛ این اسناد نشان می دهد که سازمان های جاسوسی رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس برای تاسیس گروهک داعش با رمز لانه زنبورها با یکدیگر همکاری کردند.

و بازهم به طور بسیار وحشتناکی خیلی ساده لوحانه است اگر به این موضوع فکر نکنیم که یکی از اهداف تاسیس داعش توسط سرویس های جاسوسی غربی ایجاد رعب وحشت در میان جهانیان نسبت به اسلام است تا بتواند طالبانیسم را به عنوان اسلام به مردم دنیا بقبولاند.

پرده ششم:

اجتماع بیش از ۲۰ میلیون نفر از عاشقان دلسوخته سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین در اربعین شهادت آن امام بزرگ در کربلای معلی، صحنه‌های بی‌نظیری از عشق و ارادت و دلدادگی به بزرگ پرچمدار حق و حقیقت در جهان را رقم زد.مراسم اربعین حسینی -علیه‌السلام- امسال با حضور بیش از 20 میلیون زائر از داخل و خارج عراق در کربلای معلی در فضایی امن برگزار شد. این اجتماع در کربلا بزرگ‌ترین تجمع بشری است که بعد از سقوط رژیم سابق عراق، هر ساله، باشکوه‌تر از سال گذشته برگزار می‌شود.مردم یک پارچه شعار لبیک یا حسین(ع)سر می دهند شعاری که مفهوم ظلم ستیزی و صلح طلبی را از اسلام به سراسر جهان مخابره می کند.

پرده هفتم:

 آمریکا طی دهه های گذشته با عناوین مختلف ضمن لشکرکشی به منطقه تلاش کرد تا با بیان شعارهای جذاب، هژمونی ارزشی خود را به این منطقه بیاورد. جورج بوش در بامداد 20 مارس 2003 دلیل اصلی حمله به عراق را ایجاد دموکراسی در عراق دانست. دموکراسی که قرار بود با موشک های کروز و بمب های چندتنی و… به عراق وارد شود با کشته شدن بیش از نیم میلیون انسان بی گناه و استفاده از بمب های شیمیایی علیه زنان و کودکان عراقی، رنگ باخت و البته هندسه قدرتی که آمریکا برای منطقه قائل بود.در این هندسه جدید سهم انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) از همه بیشتر و تاثیرگذارتر است. مردی که از یک حجره کوچک در قم نهضتی تاریخ ساز را بنا کرد و پس از سال ها، در اتاق کوچک خود در تهران جنگی 8 ساله را مدیریت کرد تا حالا راهیان اربعین همان شعار سربازان مظلوم خمینی را سر دهند که «کربلا کربلا ما داریم می آییم…» و «را قدس از کربلا می گذرد»

پرده هشتم:

در  حالی که بسیاری از رسانه‌های دیداری و شنیداری جهان که پیش از این ،مراسمات تشیع انگلیسی را برای تخریب چهره اسلام به نمایش می گذاشتند امروز با سکوت خود از کنار باشکوهترین اجتماع بشری به راحتی عبور کردند.قابل ذکر است مسئولان گینس هنوز هم رکورد ماراتن هل دادن کالسکه، گشاد ترین دهان دنیا، پوشیدن  245 تی شرت، بلندترین گوش سگ دنیا، شکستن کاسه با یک انگشت، بلندترین ریش و سبیل و ناخن و … را همچنان ثبت می کنند.

پرده نهم:

حادثه گروگانگیری‌ سیدنی روز سه‌شنبه در ایالت نیوساوت ولز در استرالیا به وقوع پیوست و کمتر از ۲۴ ساعت پایان یافت. در این حادثه یک فرد مسلح وارد یک کافه‌ متعلق به شرکت سازنده شکلات «لیند‌اند اشپرونگلی» در مرکز سیدنی شد و تعدادی از کارکنان و مشتریان درون کافه را به گروگان گرفت. فرد گروگانگیر کمی بعد به نام «شیخ هارون» که پناهنده‌ای ایرانی‌الاصل بود به سرعت کشته شد. عکس هایی از وی به با لباس یک روحانی شیعی به سرعت در روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت.

ساعاتی پس از این رویداد، انتشار خبر حمله به یک ساختمان مسکونی در خنت بلژیک مورد توجه خاص رسانه‌های بین‌المللی قرار گرفته است.  سپس فاجعه حمله طالبان پاکستان به مدرسه غیرانتفاعی آکادمی ارتش در پیشاور مخصوص فرزندان مقامات ارتش رخ داد که به قتل‌عام ۱۴۱ دانش‌آموز، معلم و کارمند انجامید.

پرده دهم:

اگر از حوادث دیگر با غفلت بگذریم حادثه سیدنی قابل گذشت نیست. چند سوال وجود دارد که پاسخ آن‌ها نمایشی بودن گروگان‌گیری را محتمل‌تر می‌سازد:چطور می‌شود توجیه کرد که یک نفر گروگان‌گیر پشت پنجره آمده، فیلم‌بردارها او را دیده‌اند اما تک‌تیراندازها او را ندیده‌اند یا از خیر زدن او گذشته‌اند؟چرا رسانه‌های غربی تصاویر او را با لباس روحانیت شیعه نشان می‌دهند؟و چرا این اتفاق برخلاف روند به یک ایرانی الاصل نسبت داده شود؟ چرا غرب به شدت علاقه مند به تکرار نمایش مضحک یازده سپتامبر است؟چرا این نمایش رسانه‌ای درباره تروریست نشان دادن مسلمانان، شیعیان و ایرانیان باید تنها یک روز پس از پایان راهپیمایی عظیم اربعین به وقوع بپیوندد؟چرا رسانه‌ها اینقدر که طی ۲ روز به ماجرای گروگانگیری می‌پردازند به تجمع و راهپیمایی میلیونی کربلا نپرداختند؟ و حتی در ماجرای گروگانگیری باز هم پای اسلام و مسلمان به وسط کشیده شد تا یک مسلمان را عامل به هم زدن امنیت و آسایش مردم در نقطه‌ای از جهان معرفی کنند؟

حوادثی که برای مدتی باعث به فراموشی سپردن فریاد ظلم ستیزی مردم فرگوسن و اسناد ضد حقوق بشری جنایات سازمان سیا و جنایات داعش می شود آنهم بعد از مواجه شدن با چهره رحمانی اسلام در پیاده روی اربعین که فریاد صلح طلبی و ظلم ستیزی سر می دهد.

گنه کرد درکربلا آهنگری       به سیدنی زدن گردن مسگری