انتخابات همزمان پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی با همه فراز و نشیب هایش به پایان رسید و اینک، نوبت به تحلیل آنچه که طی دوران انتخابات تجربه شد، رسیده است.
یکی از پدیده هایی که در انتخابات اخیر تجربه شد و البته موجبات شگفتی را نیز فراهم آورد، نقش جدی و اثرگذار شبکه های اجتماعی تلفن همراه فعال در کشورمان بود به نحوی که هم کاندیداها و هم عموم مردم، در کنار تبلیغات میدانی و چاپ و توزیع پوستر و بنر، به استفاده بهینه از این شبکه ها روی آوردند تا جایی که برای نخستین بار در شعب اخذ رای، علاوه بر تراکت هایی که نام کاندیداها را تبلیغ نموده بودند، تلفن های همراه رای دهندگان نیز در دست آنان بود تا با استفاده از آن، اسامی داوطلبان مدنظر در برگه های رای نوشته شوند.
در میان همه شبکه های اجتماعی فعال در کشور، طبق واقعیات میدانی و نظرسنجی ها و اخبار رسمی مسئولان، "تلگرام" بیشترین و اثرگذارترین نقش را در جامعه ایرانی برعهده گرفته است؛ اتفاق تلخی که نیاز به آسب شناسی جدی و حتی ملی گرایانه دارد.
آنچه که مایه تاسف هست، آن است که چگونه یک اپلیکیشن موبایلی غربی به نام "تلگرام" با این مشخصات عجیب که نرمافزارش در آلمان ثبت شده، سرور آن در انگلستان است و دفتر طراح آن در داخل سرزمین های اشغالی قرار دارد، اینگونه آزادانه می تواند در موضوع مهم و سرنوشت سازی مانند انتخابات، به یکی از مراکز ثقل این واقعه مهم و سیاسی تبدیل شود؟!
نگران کننده تر آنکه، وقتی خبردار شویم طراح و یکی از سرمایه گذاران "تلگرام" پیش از این مورد تفقد، حمایت و تقدیر نخست وزیر رژیم صهیونیستی قرار گرفته است به نحوی که "بنیامین نتانیاهو"، او را برادر خود معرفی کرد.
جالب اینجاست مدیر فعلی "تلگرام" ، پاوِل والِریویچ دورُف، خود صراحتا معترف است که: تلگرام بهعنوان یک شرکت انگلیسی و همینطور آمریکایی ثبت شده و تضمین می نماید که نظارت بر خدماتش غیرممکن است!
هرگز بنای آن نداریم تا درصدد پیشنهاد اعمال محدودیت برای کاربران فضای مجازی در دنیای ارتباطات امروز باشیم و نمی خواهیم فارغ از توجه نیازمندی های جدی امروزه جوامع به انواع وسایل ارتباطی، مطالبی غیرواقعبینانه را مطرح کنیم اما مگر می توانیم در برابر تحولاتی که در نزدیکی مان می گذرد، بی تفاوت باشیم؟ آیا نباید نسبت به آنچه که به عنوان "مانور شبکه اجتماعی غربی در حیات خلوت جامعه شرقی ما" می گذرد، حساس شویم و به فکر ایمن سازی، نظارت و جهت دهی بر آن برآییم؟
طبق اعلام مراکز رسمی، هم اکنون بیش از 22 میلیون نفر در کشور عضو تلگرام هستند و از این تعداد، 50 درصد بیش از روزانه یک ساعت زمان را برای حضور در این فضاها اختصاص می دهند. آیا نباید برای این حجم بزرگ و غیرقابل باور افرادی که از لحاظ کمی و کیفی خود را وابسته به یک اپلیکیشن غربی نموده اند، برنامه دقیق و منسجمی طراحی کرد؟
در همین تهرانی که زمانی لقب "ام القرای جهان اسلام" را با خود به همراه داشت، 65 درصد جوانان 18 تا 29 ساله عضو شبکه اجتماعی "تلگرام" هستند. با توجه به توصیفاتی که در سطور فوق از "تلگرام" مطرح شد، آیا نمی توان این فرضیه را محتمل دانست که کشورهای دخیل در "تلگرام" (آلمان، انگلیس و رژیم صهیونیستی) به راحتی می توانند با برنامه ریزی های مختلف، بر روی فکر و ذهن جوانانی ایرانی و تهرانی تاثیر نرم و غیرمحسوس خود را بگذارند و به آرامی، بی آنکه خود افراد وابسته به تلگرام متوجه آن شوند، سبک زندگی و فکر آنان را تغییر داده و براساس خواست و میل خود هدایت نمایند؟ آیا در برابر این موضوع بسیار مهم باید بی توجه بود؟
سخنن درباره نقش شبکه های اجتماعی جدید و نوین در جامعه ایرانی و برنامه هایی که آنان برای القای مدل موردنظر خود در کشورمان طراحی نموده اند، بسیار است اما به جهت رعایت اصل اختصار، در پایان، فقط به یکی از مصاحبه های "پاول دوروف"، مدیر اجرایی تلگرام بسنده می کنیم و همگان را به تعمیق در این سخنان و خروجی ناشی از آنها در شبکه ای که در اختیار دارد، دعوت می نماییم.
این فرد روسی الاصل که دین یهودی دارد، چندی قبل، در مصاحبه با یک رسانه غربی، در پاسخ به سوالی پیرامون مشکلات شبکه اجتماعی اش برای فعالیت در روسیه، به صراحت گفته است: "قوانین احمقانهای هم وجود داشت؛ البته میتوان با کمک از نیروهای فاسد این قوانین را دور زد که اصولا کار زیاد جالبی نیست. اما وقتی قوانین واقعا احمقانه و عقبافتاده هستند و نوآوری را محدود میکنند، دور زدن آنها کار چندان بدی نیست"!
آیا مجموع مسایلی که مطرح شد و بسیاری دیگر که حتی از درج آنها نیز خودداری نمودیم، نباید زنگ خطر را برای مردم و مسئولان انقلاب اسلامی به صدا در آورد؟ آیا فضای فعالیت برای یک شبکه به ظاهر اجتماعی که دفتر و مکان و سرور و حامی مالی و برادرش در کشورهای متخاصم نسبت به ملت ایران هست، باید همچنان آزادانه باشد؟ با این حساب، آیا نباید منتظر اتفاقات ناگوار بسیاری برای جامعه اسلامی – ایرانی خود باشیم؟...
میثم نادی
دیدگاه شما