به گزارش صدای دانشجو به نقل از خبرگزاری دانشجو، استارتاپ، کارآفرینی، دانشگاه نسل سوم، شتابدهنده، مرکز رشد و واژگانی شبیه اینها؛ برآمده از داستان جدیدی در متن دانشگاههای کشور است. داستانی که، برخلاف آنچه این روزها در دانشگاهها جاری است، به جای اساتید توسط دانشجویان روایت میشود. داستانی که میتوان آن را «داستان کارآفرینی» نامید.
در این داستان، نقش اول متعلق به دانشجوی جسور و البته خلّاقی است که «ایده» دارد و میخواهد ایدهاش را تبدیل به یک شرکت تجاری و یا محصولی سودآور کند. داستان کارآفرینی بر مدار دو چیز شکل میگیرد: ایده و رؤیا. از اینجا به بعد است که پای نهاد دیگری به قصه باز میشود. شتاب دهنده، چیزی شبیه یک گلخانه است که ایده دانشجوی رؤیاپرداز را به خود میگیرد، به پرورش آن کمک میکند، امکانات لازم را برای بزرگ شدن در اختیارش میگذارد و ایده را، از تولد به مرحلهای میرساند که بتواند روی پای خودش بایستد. دانشجو، ایدهاش را به شتاب دهنده عرضه میکند و از حمایتهای آن برخوردار میشود. برخی از شتاب دهندهها، مثل شتاب دهنده دانشگاه شریف، بدون نگاه مادی و به عنوان بخشی از وظایف دانشگاه، حمایت از طرحهای دانشجویی را به عهده میگیرند و برخی دیگر، مثل آواتک و نوتک، در ازای حمایتهای اولیه از این ایدهها، بخشی از سهام شرکت نوپا را مال خود خواهند کرد. هر دو نوع شتاب دهندگی اما در اصل کمک به شکل گیری شرکتهای نوپای دانش بنیان و ایده محور، مشترکاند.
گام بعدی چیست؟ تیم سازی و جذب سرمایه. ایده، که حالا قوام یافته، بهبود پیدا کرده و در آستانه تبدیل به یک محصول تجاری است، با استفاده از مشاورهها و خدمات مراکز شتاب دهنده، تبدیل به شرکتی نوپا و تحت حمایت شتاب دهنده میشود و آرام آرام با جذب سرمایه گذار، باید آماده ورود به بازار شود. سرمایه گذار که پیدا شود، ایده روز اول دانشجو، تبدیل به یک شرکت تجاری میشود و باید راه خود را در بازار مورد نظرش، پیدا کند. مثل خود دانشجوی صاحب ایده، که با طی کردن دورههای مختلف و کسب تجربیات متفاوت در حوزههای مدیریت، اقتصاد، بازاریابی و جذب سرمایه، حالا آدم متفاوتی شده است.
فرآیند تبدیل ایده به محصول البته زمانی در حدود دست کم دوسال را نیاز دارد. مدتی که صرف رشد و قوام ایده، تشکیل هسته اولیه شرکت، آموزش و آماده سازی برای ورود به بازار میشود. در تمام این فرآیند، موسسه شتاب دهنده خود را موظف میداند که از ایده و هسته کارآفرینی نوپا حمایت کند.
اینکه چه تعداد از ایدهها، تبدیل به شرکتهای تجاری میشوند و اینکه چه تعداد از آنها شکست میخورند، سؤال مهمی است اما آنچه از این سیر و روند کارآفرینانه برای دانشگاهها مهم است، تقویت یک روحیه و گسترش یک فرهنگ در میان دانشجویان است. فرهنگی که بیش از علاقه به پشت میز نشینی و استخدام دولتی،؛ به ریسک، حضور در بازار و کار اقتصادی مولد باور داشته باشد. اگر دانشجو، با این نگاه رشد کند و برای رسیدن به ایدههای نو وخلاقانه به تکاپو بیفتد، در آینده میتواند مدیری خلاق، اهل ریسک و احتمالاً موفق برای کشور باشد. مدیری که هم دانش فنی خود را به خوبی آموخته است و هم توان مواجهه با چالشها را دارد. این چارچوبی نوینی است که میتواند نظام تربیتی جدیدی برای دانشگاهها بسازد.
در این چارچوب، اولویت دانشگاه پرورش دانشجویانی است که در آینده کارآفرینهای کشور خواهند بود. قرار است خروجیهای دانشگاه، خاصه دانشگاههای صنعتی، مدیر-مهندس هایی باشند که چرخ دندههای نظام تولید و توزیع را با مدیریت خودشان به گردش در آورند. دانش مدیریت و اقتصاد، در این نظام برای دانشگاهها دارای اولویت هستند و مهندس ایده آل، مهندسی خواهد بود که تجربههای کارآفرینانه را از سر گذرانده و توسعهی کسب و کار را تجربه کرده باشد. این، چیزی است که از آن به «دانشگاه نسل سوم» یا «دانشگاه کارآفرین» تعبیر میشود. در مقابل دانشگاه نسل اول، که بر محوریت آموزش و تعلیم نیروهایی با دانش تخصصی بالا برنامه ریزی شده بود، و دانشگاه نسل دوم، که برپایه پژوهش و تعداد مقالات ISI ارزش مییافت. توضیحات رئیس پارک علم و فناوری دانشگاه تهران، برای شناخت مفهوم دانشگاه نسل اول و دوم بیشتر به ما کمک می کند: «دانشگاه نسل اول، دانشگاه های آموزش محور هستند، كه تا دهه اول انقلاب ادامه داشته به نام دانشگاههاي آموزشمحور يا دانشگاههاي آموزشي شناخته ميشود كه هدف و وظيفه آن دانشگاه، ارائه آموزش و صدور مدرك تحصيلي از ويژگيهاي آن بوده و براي توسعه كشور فقط به تربيت نيروهاي مجرب آموزشديده پرداخته كه اين از محورهاي اصلي دانشگاه نسل اول بوده است و فارغالتحصيلان آن براي امر تدريس در دانشگاهها يا مراكز علمي و براي پر كردن پستهاي مديريتي در صنعت كشور آماده ميشوند و آموزش نيروهاي انساني جامعه جهت آگاهيبخشي و افزايش سطح آگاهي جامعه و تربيت نيروي انساني براي انجام امور صنعتي و مديريتي كشور صرف ميشد.
دانشگاه نسل دوم، نیز دانشگاه های پژوهش محور هستند که با توسعه مرزهاي دانش و پژوهشهاي بنياني و تربيت نيروهاي متخصص، نسل دوم دانشگاههاي كشور پديدار شدهاند كه اين نسل از دانشگاه ضمن فعاليتهاي آموزشي مختص دانشگاه نسل اول توجه بيشتري به مباحث پژوهشي و كاربردي داشته و خروجي آن افزايش تعداد مقالات ايران در ميان كشورهاي پيشرفته بود.»
اما آنچه بیش از هرچیز در دانشگاه نسل سوم، حائز اهمیت میشود، توجه به کارآفرینی و تلاش برای حمایت از ایدههای کارآفرینانه دانشجویان است.در واقع آنچه دانشگاه را به مفاهیم کارآفرینی پیوند می دهد، همین کلیدواژه «نسل سوم» است که این روزها زیاد از زبان مسئولین آموزش عالی کشور شنیده می شود. دانشگاه نسل سوم قرار است به جای مهندس، مدیر-مهندس هایی تربیت کند که علاوه بر ارتقای ابعاد فنی صنعت کشور، مسئولیت های مدیریتی را نیز خود به عهده بگیرند. دکتر محمدمهدی نایبی، استاد دانشگاه شریف درباره گذار دانشگاه های کشور به نسل سه می گوید:« یک فرهنگی از گذشته وجود داشته است که شاید مثلاً با فرض اینکه کارخانجات مختلفی هست و صنعتی وجود دارد و تشنه تعداد زیادی مهندس هستند ، پس یک عالمه مهندس تربیت می کنیم و مثلاً مهندس ما در یک جایی مشغول به کار م یشود. واقعیت کشور ما این نیست! یعنی ما در برهوت صنعتی به سر می بریم. در بسیاری از زمینه ها اصلاً صنعتی نداریم، فقط واردات داریم. پس این همه مهندس می پروریم برای چه؟ اگر قرار نباشد که همینها(دانشجویان) چر خهای اقتصاد کشور را به چرخش درآورند، پس چه کسانی این کاررا می کنند ؟»
دانشگاه صنعتی شریف، به عنوان نخستین دانشگاه کشور که قدم در راه نسل سومی شدن گذاشته است، با تأسیس «شتاب دهنده شریف»، بی آن که سهمی از ایدههای تحت حمایتش بخواهد، از ایدههای خلاقانه دانشجویان حمایت میکند. اینکه بقیه دانشگاهها چطور گام در مسیر نسل سومی شدن خواهند گذاشت، موضوعی است که در آینده مشخص خواهد شد اما تردیدی نیست که با رشد سرسام آور فناوریهای نوین و شیوههای جدید جذب سرمایه بر روی پلتفرمهای فضای مجازی که در نهایت منجر به رشد و شکل گیری هستههای کارآفرینی خواهد شد؛ ورود به عصر دانشگاههای نسل سومی امری گریزناپذیر است. دیر یا زود، سونامی کارآفرینی، استارتاپ، ایده و مدلهای نوین کسب و کار، بیشتر دانشگاههای کشور را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
«گفتمان کارآفرینی»، در دانشگاه های صنعتی تهران شکل گرفته و به زودی به سایر دانشگاه های کشور نیز ورود خواهد کرد. گفتمانی که در آینده ای دور یا نزدیک، مراکز شتاب دهنده و مجموعه های کارآفرینی زیادی را به اکوسیستم کارآفرینی کشور اضافه خواهد کرد.
دیدگاه شما