مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 3. شهريور 1391 - 14:09   |   کد مطلب: 1907
دغدغه‌های یک فعال دانشجویی درباره "جذب نیرو"

کار سپردن در مجموعه خیلی مهم است برای نیرو سازی برای آینده‌ی مجموعه، بر این اساس است نیرو رشد پیدا می‌کند. یک عده می‌گویند رشد همه جانبه، بعد بچه ها را در یک سری حوزه ی فردی محدود می کنند، بچه ها را می‌گذارند سر کار. بخش عمده‌ای از رشد طرف، در انجام کارها و مدیریت آن‌ها و درگیر شدن در مشکلات جامعه پدید می‌آید.

از حلقه‌ی مطالعاتی که نیرو در نمی‌آید. بروید حلقه‌های مطالعاتی دانشگاه‌ها را ببنید، اگر این آدم‌ها فعال تشکیلاتی نمی‌شوند، چرا چون هم روند مطالعات درست انتخاب نشده، بحث‌های انگیزشی در ان نیست ،۲۰۰ تا کتاب به طرف معرفی می‌کنند طرف از این کتاب می‌رود به آن کتاب. یا در حوزه‌ای که تکلیفشان نیست عمیق می‌شوند.

نیرو در کار ساخته و جذب می‌شود باید یک سر و صدایی کرد یک دودی از دودکش مجموعه بیرون آید تا بچه ها بفهمند این جا هم خبری است. یکسری مجموعه‌ی دانشجویی درون گرا داریم که مثلاً در یک دانشگاه مدعی‌اند ما ۷۰ نفر آدم خفن داریم و کار بیرونی ندارند  هی برای رشد این آدم‌ها سرمایه گذاری می‌کنند و هی حلقه‌ی مطالعاتی دارند و …. اما خروجی ندارند، اصلاً می‌روید دانشگاه احساس می‌کنید این دفتر تشکل یا دفتر فلان مجموعه را حذف کنند هیچ اتفاقی نمی‌افتد هیچ کس هم خبردار نمی‌شود، بعد هم توهم رشد همه جانبه دارند.

این به معنای نفی کار تربیتی و مطالعاتی نیست، اما به این معنی هست که انتظار بیجا نداشته باشیم از حلقه. دانشگاه هایی همین الآن هست که کل اعضای تشکل یک دور آثار غیر تخصصی شهید مطهری یا آقای مصباح را خوانده‌اند در طرح ولایت شرکت کرده اند اما فتیله پایین  است. چرا چون انتظار داشته‌اند از کار آموزشی صرفاً نیرو در بیاید، یا هی کلاس آموزشی برگزار می‌کنند.

نتیجه‌اش یک مشت آدم سخنرانی گوش کن است که همیشه منتظر است، یکی برایش سخنرانی کند یا بگوید چه بکن! این تیپ آدم‌ها هیچ وقت به تولید و دادن زکات علمشان که نشر است و گرفتن دست دیگران نمی‌رسند. هی از  این طرح آموزشی به طرح آموزشی بعدی جا به جا می‌شوند. اول انقلاب این طوری نبود، بچه‌ها چون چنین چیزهایی در دست دستشان نبود خودشان به دنبال رشد کردن و نشر دادن بودند، سخنران‌های اول انقلاب اکثراً سنشان از سن پامنبری‌هایشان کم‌تر بود. ولو یک دانش آموز بودند، از این نمونه‌ها در خاطرات شهدا به وفور هست، این به معنای کنار گذاشتن متخصص و عدم استفاده‌ی از عالم نیست این که خودش انحراف است، این به معنای اولویت روی کرد تربیتی به آموزشی است.

حالا بروید پیش بعضی از این اساتید فکری می‌گویند کلاس اصول عقاید بگذارید یا می‌گویند بنشینید این کاتب‌های کلامی را بخوانید، دانشجو فهم‌هایشان می‌گویند مثلاً بنشینید فلان مجموعه را  یک دور بخوانید، یا این که مدام از فلانی خط بگیرید، هیچ یک اقتضائات یک محیط دانشگاهی و چیزهایی که بر عهده یک دانشجو و مجموعه‌ی دانشجویی است را خوب ندیده‌اند.

 

علی رضا شهبازی مسئول سابق بازرسی بسیج دانشجویی دانشگاه ملایر

دیدگاه شما

آخرین اخبار