ه گزارش افکارنیوز به نقل از «خبرگزاري دانشجو»، حجت الاسلام محسن قرائتي صبح امروز در ششمين گردهمايي دانشجويان فعال خارج از كشور در خصوص مسائل مختلف ديني از قبيل حكم قتل مرتد، اهميت علم، امام زمان(عج)، دردسرهاي مومنين، ازدواج با كافر، حجاب و ساير سئوالات دانشجويان به ايراد سخنراني پرداخت كه مشروح آن در ادامه آمده است:
چرا مرتد را می کشند؟
چرا مُرتد را ميكشند؟ حق فرد مهمتر است يا حق جامعه. پياز و سير شايد براي فرد مفيد باشد، اما موقعي كه کسی ميخواهد به مسجد برود نبايد پياز و سير بخورد.
حق خانه متعلق به انسان است، اما موقعي كه در مسير راه سازي باشد، بايد خراب شود.
مرتد را هم زماني اعدام ميكنند که تضعيف امت و مكتب ميكند و گرنه ميتوان مرتد بود و به كسي نگفت.
چرا خداوند خودش امام زمان را حفظ نكرده است؟
قرار نيست خداوند كارهايش را با غيب انجام دهد، خدا در مورد قرآن هم ميگويد آن را حفظ مي كند، اما چگونه حفظ كرده است با فرمول و حساب و كتاب.
مثلاً آيه مربوط به امام علي(ع) را بين دو آيه منع خوردن گوشت الاغ و خوك گذاشته است. در مشهد قديم صحن هاي اطراف حرم بازار بود، كفاشها يك لنگه كفش را بيرون ميگذاشتند و مي گفتند هر كس خوشش آمد و مناسبش بود سراغ لنگه ديگر كفش ميآيد.
اگر هم دزد بود كه يك لنگه كفش به دردش نميخورد، خدا آيه تطهير را در ميان آيات زنهاي پيغمبر گذاشته است.
يوسف مي دانست آن ليوان در كدام خورجين است، ميتوانست مستقيم آدرس بدهد و به سراغش برود. اما گفت: همه خورجينهاي برادرانش را بگردند. رد گم كردن يك روش است و يكي از راههاي حفظ امام زمان(عج) همين غيبت است.
اهميت علم در قرآن
علم به قدري ارزش دارد، اگر سگ نجس آموزش داده شود، شكاري كه ميآورد حلال است.
پيامبران با ارزشترين موجودات جهان هستند. علم آنقدر ارزش دارد كه يك پيامبر ميميرد و زنده ميشود تا معاد را ياد بگيرد.
سه گونه علم داريم: علم مفيد، مثل كاري كه حضرت موسي (ع) در بيابانها دنبال يك بنده صالح ميگشت تا آن را كشف كند. علم مفيد ميارزد به اينكه پيامبر(ص) در بيابانها راه را گم كند.
اينكه حرف را بدانيم بهتر است، غلط است. دانستن به اسم اطلاع رساني غلط است. اين شعار از كجا آمده؟ آيا مبناي عقلي و يا وحي دارد؟ اينكه بگوييم تا سه روز ديگر، ديگر گندمي در كشور وجود ندارد، اطلاع رساني مفيد است. پس علم مضر هم داريم.
نوع سوم علم، علمي است كه نه مفيد است و نه مضر، مثل دانستن تعداد اصحاب كهف.
چرا زندگي بعضي از مومنين پردردسر است؟
يكي از وزرا در سخنراني گفته بود كه اين قرائتي سخنران خوبي است، اما ساده است، ميگويد زكات ندادهايد براي همين باران نميآيد.
پس كشورهایي مثل كانادا که اين همه باران دارند و محصولات كشاورزي دارند، اينها چه كار ميكنند.
اين حرف را زده بود و همه خنديده بودند. به او گفتم با آخوند جماعت طرف نشو، يك بار گفتم فيلم مارمولك اشكالي ندارد، در سمنان يك عده آخوند سرم ريختند و گفتند چرا اين را گفتي.
جواب دادم: ببنيد مارمولك يك حيوان كوچك است و به ما كاري ندارد، نهنگ با آن بزرگيش يك آخوند حضرت يونس را خورد، اما بعدش او را پس داد.
قرآن سه تا آيه دارد در مورد زكات که يكي در مورد خوبان است، كه تا زكات ميدهند باران ميبارد.
خدا بعضيها را كاری ندارد، سي سال مبارك، رئيس جمهور بود و خداوند ميگويد صبر كنيد او را در قفس هم ميبينيد.
در قرآن ميگويد به بعضي از افراد مهلت دادهايم تا زمان هلاكتشان.
يك عده را هم خدا تا لحظه آخر كار ندارد، حساب اين افراد خيلي سختتر است. گروه اول مثل شيشه عينكاند و اگر كثيف شوند با دستمال كاغذي سريع پاك ميشوند. گروه دوم مثل يك لباساند كه اگر كثيف شوند، چند روز بعد ميشوييم. گروه سوم هم مثل فرشاند كه اگر كثيف شوند، براي آخر سال ميگذاريم و با مشت و دين سركار دارند.
علت اينكه بعضي از مومنين مشكل دارند اين است كه خداوند آنها را دوست دارد، چرا اول بايد مسلمان بود و بعد ازدواج كرد.
عمده هدف ازدواج لذت جنسي كه نيست كه بگوييم حال اجازه بدهيد با هم باشيم.
هدف تربيت نسل است. خداوند ميگويد در كفار راهي براي مسلط شدن بر مسلمانان نيست، اما با اين يك لحظه لذت جنسي شما، يك نسل را در معرض كفر قرار ميدهيد.
اسلام اجازه نميدهد يك نسل به خاطر يك لحظه شهوت خراب شود.
چرا ديه زن نصف مرد است؟
شايد زنها در كسب درآمد و اثرگذاري از مردان بيشتر باشند، اما نصف بودن ديه زن يك قانون كلي است.
با دكتر بهشتي بوديم كه ايشان پشت چراغ قرمز ايستاد. پرسيدم چرا شما رد نميشويد. چون آن زمان قبل از انقلاب بود و ايشان نظام را قبول نداشت.
شهيد بهشتي گفت: نظام را قبول ندارم اما نظم را بله.
زماني كه امام در پاريس بودند، گوسفندي كشتند و كبابي درست كردند. وقتي امام فهميد كه اين كار را كردند، گفت: طبق قانون فرانسه چنين حقي نداريد.
پس من اين گوشت را نميخورم. قانون قانون كلي است و بايد همه را اجرا كنند.
چگونه به بچهها از خداوند بگوييم؟
سئوال بچهها معمولاً اين است كه خدا كجاست؟ با چند سئوال و جواب ميشود به بچه گفت كه خدا كجاست.
اگر بچه معني راست و دروغ را ميفهمد، ميتوانيم از او بپرسيم دروغ كجاست، راست كجاست و بعد بگوييم راست و دروغ مكان نميخواهد، پس خدا هم اينچنين است.
يا اينكه بگوييم اگر عكس خروس، نقاش ميخواهد، پس خود خروس هم خالق ميخواهد. يا اينكه بپرسيم دوست داشتن بين من و تو كجاست، دوستي بين من و تو در رفتارمان نشان داده ميشود. خداوند را هم از اثرات حضورش ميتوان فهميد.
نكتهاي را هم در مورد مساله حجاب بگوييم. شما نميتوانيد يك زن را با حرف دين و مرامي در جهان پيدا كنيد كه بگوييد من ميخواهم همسرم ۹۵ درصد به من علاقه داشته باشد و ۵ درصد هم به زنهاي ديگر علاقه داشته باشد. اين را هيچ كدام از زنهاي دنيا قبول نميكنند، چرا كه مي خواهند صددرصد علاقه همسرشان متعلق به خودشان باشند.
اگر اينگونه است پس چرا بعضي از زنها فوكل و آرايش ميكنند و بيرون ميآيند.
چرا چيزي را كه خودشان براي خود نميپسندند و نميخواهند براي ديگران انجام ميدهند.
اگر اسلام حتي بگويد، حجاب آزاد است باز هم زنها اين كار را نميكنند، البته مردها هم نبايد نگاه كنند.
براي جدا كردن دختر و پسر در دانشگاه مسئولان نميخواهند اين كار را انجام بدهند، چرا كه بچهها كه در كودكي شهوت ندارند جدا هستند.
در دبيرستان هم كه هنوز اين شهوت زياد نشده، دختر و پسر جدا هستند، اما در اوج شهوت در دانشگاه يكي ميشوند.
حالا يك اتاق هم دارند به اسم اسلامي كردن دانشگاهها، با اين اتاق و موزخوردن كه دانشگاه اسلامي نميشود، صبحها دخترها به دانشگاه بيايند و بعدازظهر پسرها، اين شدني نيست.
مردم وارد جمهوري اسلامي شدهاند، اما هنوز دين وارد آنها نشده است.
چشمچراني شايد شش ماه ازدواج را عقب بياندازد .خدا ميگويد از رزق حلال هم بايد به اندازه خورد، مگر چقدر لذت جنسي ميخواهند.
رزق ما دو نوع است يكي محاسبات خودمان و ديگري اهداي بيحساب و كتاب خداوند.
اگر بيتقوايي كردي، راه اهداء خداوند قطع ميشود و تنها ميماند محاسبات خودمان كه يا درست است يا غلط.
ما مجبوريم يا آزاد؟
چهار دليل براي آزادي انسان در يك دقيقه ميتوان بيان كرد كه دلايل فطري هستند، بدون استفاده از قرآن و روايت،
شك: شک دليل آزادي انسان است و همه انسانها شك ميكنند.
پشيمان شدن: پيشمان شدن يعني ميتوانستند كار را انجام ندهم.
انتقاد كردن: يعني از چيزي ناراضيام.
نصيحت كردن: ما بچههايمان را به مدرسه ميفرستيم و نصيحت ميكنيم.
با اين چهار دليل انسان آزاد است، اما جايگاه خدا كجاست، خدا بالاي سر ماست، مثل كسي كه ميرود تعليم رانندگي. كلاژ و گاز دست شماست، اما ترمز دست استاد است،
چند نمونه تفسير بگوييم. «قال لابيه و قومهي ما هذه التماثيل»، ابراهيم به عمويش گفت: كه اين تماثيل چيست؟
در تفسير نور به مسائل تاريخي و كل داستان حضرت ابراهيم(ع) كار نداشتند، بلكه پيامش را گفتند. در اصلاح و ارشاد، سن شرط نيست. در اصلاح و ارشاد از خوديها بايد شروع كرد، در اصلاح و ارشاد اولويت را بايد در نظر گرفت.
دختري بيحجاب است و نماز نميخواند. اول بايد به نمازش پرداخت و نه حجاب، هر چند هر دو آنها معروف هستند.
در اصلاح و ارشاد بايد به طور غيرمستقيم بگوييم، در تفسير نور برخلاف ساير تفاسير، پيامهاي قرآن را ميگويند.
نصف تفسير نور به ۲۲ زبان ترجمه شده است و پرفروشترين كتاب در اين زمينه است.
اگر يك دوره تفسير بينيد، خيلي بينياز ميشويد. سفارش من اين است كه در بين كتابها قرآن و بعد نهج البلاغه را جدي بگيريد.
خاصيت قرآن اين است كه هر چقدر نگاه كنيد بيشتر از آن اطلاعات بيرون ميآيد.
در بعضي كشورها شنيده و ديدهام كه جلساتي داريد و در آن دعاي كميل ميخوانيد. قبل از آن ۱۰ دقيقه تفسير بگوييد.
سهم قرآن در جمهوري اسلامي داده نشده است، با اينكه شب قدر، شب قرآن است، اما كمتر از تفسير قرآن ميگويند.
۵ رمز موفقیت قرائتی
رمز موفقيت من اين است كه اين چيزها را به هم ريختم.
آخوندها ميگريانند، من هم روز عاشورا روضه ميخوانم، اما در غير آن مگر آخوند بمب اشكآور است پس بايد خنداند.
همه از منبر استفاده ميكنند، منبر يك وسيله است، اما من از تخته سياه و گچ استفاده ميكنم.
تبليغ آخوندها فقط شده محرم و صفر اما من همه جا تبليغ ميكنم.
حوزه پنج شنبه و جمعه تعطيل بود، اما تفسير نور را از همين تعطيلات، پيش آيت الله مكارم نوشتم.
ديدم آخوندها براي بزرگترها صحبت ميكنند، رفتم و آخوند بچهها شدم.
دیدگاه شما