به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از دانا؛ رئیسجمهور روز گذشته بعد از ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری، سخنانی ایراد کردند که بیشتر شبیه افسانه ها بود تا واقعیت و این رسم همیشگی ایشان در طول این چهارسال است که همه واقعیت ها را در زبان، معکوس به نمایش می گذارد بدون اینکه قوه عاقله ای را برای مخاطب خود درنظر بگیرد. روحانی در بخشی از اظهارات خود از «ایجاد اشتغال» در دولت یاد کرده است.گفتنی است دولت رسما اعلام کرده است، کسانی را که فقط یک ساعت در هفته کار میکنند نیز در فهرست افراد شاغل جای داده است! و یا وزیر محترم کار اعلام کرده بود که هر پنج دقیقه یک نفر به خیل بیکاران اضافه میشود و... در واکنش به آمار بیکاری که توسط مرکز آمار اعلام شده است، برخی از نمایندگان مجلس اعلام کرده اند که میزان بیکاری در کشور بالای 30 درصد است و این خود می تواند یک فاجعه باشد.
اگر همه این تحلیل ها و آمارها را کنار بگذاریم و به واقعیت های موجود در جامعه بنگریم، قطع به یقین در میابیم که چگونه برخی اظهارنظرها معکوس واقعیت های جامعه مطرح می شوند. کسانی که از طریق مترو در تهران رفت و آمد می کنند حتماً به پدیده ای جالب برخورده اند که شاید در سالهای اخیر به این شکل وجود نداشته است. در مبادی ورودی ایستگاههای مترو، جوانان خوش سیما و قامتی را میبینیم که با گرفتن گیتاری در دست و گذاشتن وسیله ای برای جمع آوری پول از رهگذران و مسافران، اقدام به نواختن می کنند. این پدیده که در سالهای گذشته بیشتر توسط افراد مسن و یا متکدیان افغانی صورت می گرفت جای خود را به جوانهای تازه نفس که می توانستند در یک کار تولیدی، موثرترین عامل بهره وری باشند، داده است.
با یکی از این جوانان باب صحبت را باز کردیم و آنچه که حدث و پیش بینی ما بود از زبان او شنیدیم. او می گفت که با اینکه دانشجو کارشناسی ارشد یکی از دانشگاههای مطرح تهران است ولی توان تامین خرج و مخارج تحصیل و زندگی خود را ندارد و مجبور شده تا در این سطح با آموزش گیتار در عرض 3 ماه، شغلی به نام گیتارزنی در مترو را ایجاد کند و از عبران و رهگذران پولی دریافت کند. او می گفت هر چند هیچگاه در مخیله اش چنین چیزی متصور نبوده است ولی سوء عملکرد دولت در حوزه اشتغال، امثال وی را واردار به این کار کرده است.
متاسفانه بیکاری، جوانان پرانرژی را سوق به سمت اقداماتی کرده که زیبنده یک نیروی پرانرژی نیست و این چیزی جزء جبر برای تامین ارتزاق نخواهد بود و اگر این مووضع را بخواهیم کتمان کنیم قطعا ظلم بزرگی را متوجه اجتماع خواهیم کرد.همین یک نشانه کافی است تا به این درک برسیم که اوضاع اشتغال در دولت یازدهم بسیار وخیم تر از آن است که بخواهیم پیرامون آن اغماضی کنیم دیگر چه برسد آنکه بخواهیم اقعیت را معکوس نشان دهیم.
به نظر در انتخابات آینده کسی برد میدان رقابت را از آن خود می کند که برنامه خوبی برای اشتغال ارائه دهد و قدرت اقناع عمومی را در این زمینه داشته باشد.
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما