به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از خاورستان، مرداد ماه سال 1373 بود که محسن دلدار به علت اوضاع بد پاهایش از سربازی معاف شد. کمی بعد از آن برادرانش ناصر و محمد حسن دلدار که به ترتیب از او کوچکتر و بزرگتر بودند، دردهایی مشابه محسن پیدا میکنند. دردهایی که پس از گذشت 23 سال هنوز کلاف آن به دست پزشکان خراسانجنوبی باز نشده است.
محسن، ناصر و محمدحسن برادرانی از روستای زول شهرستان قاین که از جوانی درگیر بیماری نادر و سختی از ناحیه پا شدند به طوریکه این بیماری ابتدا از عفونت و ورم از ناحیه ناخنهای انگشتان هردو پا آغاز شد و اکنون بعد از گذشتن 23سال به قطع انگشتان و حدود نیمی از استخوان کف پا منجرشده است که ورم و عفونت هیچگاه پاهایشان را تنها نمیگذارند و زخم هایی که هر روز عمیقتر شده و دیگر حتی حسی در پاهایشان باقی نگذاشتهاست.
سال 73 بود که محسن به دلیل شرایط وخیم پاهایش توسط آمبولانس به بیمارستان منتقل میشود و تا امروز هر پزشکی با دیدن اوضاع پاهای او و برادرانش به آن ها دستور بستری میدهد؛ اما تاکی آنها میتواند در بیمارستان بستری بوده ودور از خانه و خانواده خود روی تخت بیمارستان منتظر معجزه باشند.
محسن، ناصر و محمد حسن در خانواده ای 11نفره بزرگ شدند که هفت برادر و دو خواهر هستند و از میان آنها تنها این سه برادر هستند که درگیر این بیماری سخت و طاقت فرسا شده اند. به گفته مادرآنها حتی در دو یا سه نسل قبل چیزی از این بیماری در خانواده ی آنها وجود نداشته تا به این سه نفر برسد.
در این میان، ناصر فردی بود که حتی از نعمت داشتن انگشتان یک دست محروم ماند و در دوران سربازی از ناحیه انگشتان دست راست دچار نقص عضو میشود. محمد حسن نیز از ناحیه ی چشمانش به شدت رنج میبرد.
شرایط پاها و زخم های آنها به گونه ای است که از شش سال گذشته توانایی کار کردن را به طور کامل از آنها گرفته و آنها کار خودشان که کارگر ساختمان بود را به ناچار کنار میگذارند و زندگیشان تنها با پول اندکی که از بهزیستی و دولت میگیرند، میگذرد. آنها با وجود اینکه تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند اما به دلیل مشکلات مالی حدود شش سال است توانایی پرداخت حق بیمه خود را ندارند و هزینهی درمان برعهدهی خودشان است.
اکنون محسن در روستای زول زندگی میکند و دو فرزند دارد قرار است تا چند روز آینده دوباره پدر شود. اما او خسته است از این همه هزینه. درآمد او حتی کفاف درمان عفونت پاهایش را نمیکند چه رسد به تشخیص و درمان قطعی بیماری و جلوگیری از پیشرفت آن و مخارج خانواده و معیشت زندگیش. ناصر نیز سه فرزند دارد و در قاین زندگی میکند.
محسن، ناصر و محمد حسن آرزوهایی دارند؛ آرزوهایی که هرکدام از ما با داشتن آنها قدرش را نمیدانیم. آرزوی سلامتی و بهبود بیماری که پزشکان حتی با ارسال آزمایشات به مشهد و تهران هنوز قادر به تشخیص آن نشده اند. آرزوی کارکردن برای گذراندن زندگیشان.
و در پایان محسن کمک میخواهد از مردم سرزمینش و از مسئولان کشورش که برای تشخیص این بیماری یاریشان کنند شاید این سه برادر روزی بتوانند دوباره کارکنند اما بی درد زندگی کنند اما آسان تر.
طبق این گزارش، با توجه به درد و رنج این سه برادر از این بیماری ناشناخته و درماندگی آنها از تامین هزینه های درمان و حتی هزینه های جاری زندگی، این رسانه به نیابت از این سه خانواده، از خیران و پزشکانی که در این خصوص می توانند یاری رسان باشند در خواست می کند در صورت تمایل به کمک با شمار 056-32211228 تماس بگیرند.
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما