به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از آناج، سفر سرلشکر باقری به عنوان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به دعوت همتای ترک خود همه نگاهها را چه در داخل ترکیه و چه در رسانههای منطقه و جهان به خود معطوف کرده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این اولین باری است که رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به طور رسمی و برای انجام دیدار و گفتگوهای دیپلماتیک وارد یک کشور دیگر شده است و این موضوع خود به نوعی بر اهمیت این سفر سه روزه و دیدارهای صورت گرفته میافزاید.
در این دیدار سه روزه که قرار است بین سرلشکر باقری و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ترکیه، ارتشبد خلوصی آکار، وزیر دفاع ترکیه نورالدین جانیکلی و رئیس جمهور این کشور رجب طیب اردوغان صورت بگیرد.
عمده مسائل مورد مذاکره در نگاه اول، گفتوگو در مورد وضعیت فعلی سوریه و تلاش برای رسیدن به توافق در مورد ادلب به عنوان چهارمین منطقه عاری از درگیری، گفتوگو پیرامون اقلیم کردستان عراق و رفراندوم پیشنهادی بارزانی و چگونگی رویارویی دو کشور با این مسئله، و احتمالا بررسی موضوع قطر و تنشهای به وجود آمده در خلیج فارس در پی تحریمهای یک جانبه اعمال شده از سوی چهار کشور عربی خواهد بود.
اما آنچه در این دیدار بیش از همه مسائل و موضوعات مورد مذاکره با اهمیت به نظر میآید. نفس سفر سرلشکر باقری به ترکیه با دعوت رسمی آنکارا از عالی ترین مقام نظامی ایران است. به نظر میرسد پس از تحولات چند سال اخیر در سوریه و عراق، غربیها به دنبال تامین منافع خود شریک شرقی خود را کاملا از نظر دور داشتهاند.
در موضوع ساقط کردن هواپیمای روسی، تشکیل کریدور تروریستی در شمال ترکیه و عدم توجه به مسائل امنیتی داخل ترکیه در مبارزه با "پ.ک.ک"، نه تنها پشت ترکیه را خالی کردهاند بلکه حتی با همکاری سازمانهای ترویستی شاخه سوری "پ.ک.ک" عملا در حال وارد کردن فشار مضاعف به ترکیه میباشند.
با وجود عضویت ترکیه در پیمان آتلانتیک شمالی غربیها و علی الخصوص آمریکا نه در هنگام سقوط هواپیمای روسی و نه در هنگام درگیری با نیروهای "پ.ک.ک" در داخل و در خارج مرزهای ترکیه نه تنها هیچ حمایتی از متحد خود به عمل نیاورده اند. بلکه با کشف غارها و انبار مهمات "پ.ک.ک" سلاح های ساخت آمریکا بیشترین میزان سلاح های کشف شده را به خود اختصاص میدهند.
در عملیات برون مرزی و هنگام واکنش در برابر کریدور تروریستی شکل یافته در شمال سوریه هم در منبیج و هم در تل ابیض آمریکایی ها با اعزام نظامیان خود مانع در هم شکستن نیروهای "پ.ی.د" شاخه سوری "پ.ک.ک" شده اند.
در ارتباط با کودتای نافرجام 15 جولای نیز شرکای غربی ترکیه اعم از آمریکا ، آلمان ، فرانسه و بلژیک نه تنها کودتا را محکوم ننمودند بلکه تا لحظات آخر منتظر سقوط دولت قانونی ترکیه و تبریک به کودتاگران ماندند که با اقدامات به موقع مردم ترکیه و حمایت همسایگانی همچون ایران از دقایق اولیه کودتا، حکومت موفق به شکست کودتاگران شدند.
ایجاد کمپین های "نه" متوالی در اروپا علیه رفراندوم تغییر قانون اساسی این کشور و عدم اجازه به طرفداران تغییر قانون اساسی و دولت حاکم در ترکیه، عدم اجازه سخنرانی به مقامات رسمی ترکیه در پایتختهای کشورهای اروپایی در کنار مهیا کردن تله کنفرانسهای پی در پی برای رهبران "پ.ک.ک" از کوه های قندیل و شمال سوریه.
فاش شدن پرونده دست داشتن سفیر امارات در ایالات متحده در موضوع کودتا و روابط پنهانی وی با مقامات رژیم صهیونیستی و پشتبند این مسئله اقدامات یک جانبه حلقه به گوشان آمریکا علیه قطر و اتهامات وارد شده به این کشور که غیر مستقیم تمامی این اتهامات را متوجه ترکیه نیز می کردند.
ترکیهای که تا قبل از تحولات پارک گزی نرخ بهره بانکی خود را به 4 درصد رسانده بود. تمامی بدهی های خود را با صندوق بین المللی پول تسویه کرده بود. بعد از این تحولات شاهد ضربات سنگنی به اقتصاد خود شده است. تظاهرات هایی که مستقیما با هدایت رسانههای غربی صورت می گرفت.
تمامی این تحولات دولت ترکیه را در طول این چند سال و پس از تظاهرات ها پارک گزی متقاعد کرده است که غربی بیش از 5 دهه پشت در های آن مانده است گرگی در لباس میش بوده است. ترکیه به نظر میرسد پس از پارک گزی و علی الخصوص کودتای 15 جولای خطر را در بیخ گوش خود احساس کرده و به نوعی به ضرورت تغییر مواضع و چرخش به سمت شرق پی برده است.
نمود این تصمیم ترکیه و تغییر در سیاست خارجی این کشور رفتار های سیاسی پس از کودتا می باشند. سفر به چین و شرکت در نشست اجلاس شانگهای به عنوان شریک گفتگوی این اجلاس. دیدار با رهبران روسیه و همچنین خرید سامانه اس 400 از این کشور که واکنش های تندی را از سوی ناتو مبنی بر منطبق نبودن این سامانه با سامانه های دفاعی ناتو داشته است.
حمایت همه جانبه از قطر در موضوع تحریمهای پیش آمده و همکاری با ایران در این موضوع و دست آخر دعوت از رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران و گفتوگو پیرامون مسائل منطقه ای نوید بخش تحولات جدیدی هم در سیاست خارجی ترکیه و هم در مسائل مربوط به اوضاع منطقه ای میباشد.
این تحولات به نظر میرسد صف بندی های موجود در منطقه و حتی جهان را درگرگون خواهد کرد و اگر از سوی قدرت های منطقه ای از جمله ایران و قدرت های بزرگی همچون چین و روسیه مورد ارزیابی دقیق قرار بگیرد می تواند موجب افزایش همگرایی در سیاست های منطقه گرایانه کشورهای موجود و موجب شکاف در صف وابستگان غربی در منطقه شده و منافع منطقه ای را تامین نماید.
یادداشت از مرتضی جعفرپور مقدم
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما