به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو،ه نقل از گلستان ما؛ حسن بیارجمندی فارغ التحصیل دانشگاه وزارت خارجه روسیه و تحلیلگر انقلاب های رنگی و کارشناس حوزه کودتا و براندازی در قسمت سوم این یادداشت به بررسی محتوای سند پاریس – که کالج دارتموث و اندیشکده ویلسون بر راهبرد کلی این سند صحه گذاشته اند - و تطبیق آن با اقدامات و برنامه های جریان اصلاح طلب افراطی و تندرو متمایل به فتنه پرداخته است.
کودتای رنگی در ایران ، واجد اولویت ترین برنامه براندازان
یادآور می شود که این سند توسط وی در سال ۱۳۹۱ افشا شده است و بعد از گذشت حدود ۷ سال از انتشار آن ، می توان عمق نفوذ سیاسی را لمس نمود !
« شورای دموکراسی » آمریکا (Democracy Council) در همکاری تنگاتنگ با اندیشکده های واشنگتن و امریکن اینترپرایز – که از مجرایی پوششی، رهبری معنوی عناصر مخالف و تمامی سازمانهای جامعه مدنی سراسر غرب آسیا و تشویق به رشد عملگرایی جامعه مدنی و اصلاحات از طریق ایجاد اپوزیسیون های نوین را بر عهده دارد - کودتای رنگی ناموفق سال ۱۳۸۸در ایران را جزو واجد اولویت ترین برنامه های کاری خود قرار داد .
برآیند همکاری های یاد شده گذشته از مشکلات زیر ساختی - که پروژه "شبکه ارتباطی تاش" (TCN) برای رفع آن پیشنهاد می گردد - عدم یکپارچگی داخلی و خارجی عناصر اپوزیسیون از مهمترین دلایل ناکامی براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران معرفی می گردد؛ از این رو « شبکهسازی سیاسی واحد » از نیروهای اپوزیسیون داخلی و خارجی در ایران تحت مدیریت چمدان[آپ] اینترنتی تعیین می گردد.
انتخابات بدون نظارت استصوابی ؛ غایت استراتژی براندازان
از مجموع تمامی تحلیل های موجود « براندازی حکومت اسلامی » بعنوان هدف اصلی و « ائتلاف فراگیر داخلی و خارجی برای ایجاد یک آلترناتیو سکولار تحت پوشش اتحاد برای دموکراسی در ایران » بعنوان هدف پوشش – که در واقع تامین کننده راهبرد اصلی شورای دموکراسی و تسهیل کننده هدف اصلی است - می باشد .
و نیز «انتخابات آزاد» ( انتخابات بدون نظارت استصوابی ) بعنوان مؤثرترین و هوشمند ترین استراتژی جهانی با توجه به مولفه هایی چون فراگیری و موسع بودن برای تفسیر و شمول پذیری بالا، قابلیت تجمیع نیروهای اپوزیسیون داخلی و خارجی با بار مثبت ( بار منفی ناشی از شعارهای سال 88 را نداشته و تداعی کننده آن شعارها نباشد و...) حتی جذب بخشی از بدنه حاکمیت، قدرت ساختار شکنی بالا،گنجاندن در تعهدات طبیعی دولت ها جهت طبیعی جلوه دادن مطالبات کاذب اپوزیسیون و نیز تسهیل در جلب حمایت های بین المللی و اعمال فشار های داخلی و خارجی، کاستن از امکان تدافع حاکمیت بجهت حقانیت آن و... تعیین می گردد.
حسن شریعتمداری از عناصر ضد انقلاب بعدها در کنفرانس پراگ طرح شعار انتخاب آزاد را یک استراتژی جهانی (غرب) برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی خوانده و به صراحت می گوید: « انتخابات آزاد به عنوان استراتژی ، یکی از استراتژیهای جهانی برای گذار به دموکراسی است »
بطور کلی در راستای اجرای پروژه مذکور بطور خاص « شورای جعلی هماهنگی راه سبز امید » و « جبهه منحله مشارکت » - که البته بخش خارجی جبهه مشارکت نقش عمده ای را ایفا می کند- در دو سطح خارجی و داخلی از اواخر سال ۱۳۸۹فعالیتهای رسمی خود را آغاز می کنند.
* الف : سطح خارجی پروژه " ایران چنج "
در کنفرانس های استکهلم ، بروکسل ، پراگ ؛ شکل دادن به « اتحاد برای دموکراسی در ایران » در دستور کار قرار می گیرد و جهت زمینه سازی و تبیین استراتژی پروژه ، همایش هایی از جمله همایشی به منظور بررسی برگزاری « انتخابات آزاد ! » در ایران در دانشگاه فلسفه هامبورگ در تاریخ 17/6/2011 که نتایج عملی این همایش ، اعلام موجودیت ارگان مدیریت هوشمند استراتژی «انتخابات آزاد» یعنی کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران در تاریخ 6 آپریل 2011 در مجلس ملی فرانسه دانست.
از نکات بسیار جالب که در واقع تعیین کننده ابعاد مختلف و مشی عملی این جریان در راستای تاکتیک مذکور می باشد ؛ عبارت است از تصریح به فاکتورهای مذکور در منشور سیاسی خود می باشد : « هدف اصلی و محوری ما برای گذار به سکولار دموکراسی در ایران ، از طریق برگزاری انتخابات آزاد برای آحاد ملت ایران بر اساس ماده 21 بیانیه ی جهانی حقوق بشر و اعلامیه 154 نشست شورای بین المجالس ، مصوب 26 مارس 1994، تحت نظارت نهادهای جهانی بی طرف مانند سازمان ملل متحد و... بر همین اساس ، اعضای این مجموعه تکثرگرا با هم اندیشی و اتحاد فعالیت خود را آغاز نموده اند. »
بکارگیری آزمایشی ظرفیت شبکه های اجتماعی در ایجاد تحرک جامعه مدنی !
همچنین کارگروه رسانه و ارتباطات آنان نیز، در راستای مرتفع نمودن مشکلات زیر ساختی پروژه بطور خاص تحت پوشش موسسه ای مجازی به نام « شهروند یار »- که مدیریت آن در فرانسه می باشد - از ابتدای سال 2012 یعنی حدودا هفته اول بهمن ماه سال ۱۳۹۰ فاز مقدماتی فعالیت های خود را جهت بهره گیری از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در فضای شبکه های اجتماعی و مجازی تحت تاکتیک « انتخابات آزاد و عادلانه » و آزمایش بکارگیری ظرفیت شبکه های اجتماعی در ایجاد تحرک جامعه مدنی تحت پوشش معرفی محصولات آموزشی مرتبط با انتخابات، تولید محتوای برای شبکه های اجتماعی و بیان تجربیات و عضو گیری داخلی و... آغاز می نماید.
شرکت مهندسی شده و هدفمند خاتمی در انتخابات
از نکات بسیار برجسته در این مرحله مقدماتی – که همراهی و هماهنگی جریان خارجی و داخلی را به نمایش می گذارد- شرکت مهندسی شده و هدفمند خاتمی در انتخابات است.
در واقع این خاتمی است که ضد انقلابی ترین پروژه در موج سوم براندازی نظام جمهوری اسلامی را از طریق صندوق آرا در ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ و از روستای وادان شهرستان دماوند کلید می زند !
که به نظر می رسد مصطفی تاج زاده در سلسله جلسات انجام شده در خلال سفر مخفی ، طولانی و خانوادگی اخیر خود به استان گلستان به تحلیل نقش خاتمی در تحولات سیاسی کشور در دوره اصلاحات و بعد از آن پرداخته باشد و ابعاد پنهانی از مسایل مختلف مربوط به وی را رمزگشایی کرده باشد .
راهبرد کلان مندرج در سند پاریس
در مقدمه و در متن سند پاریس، چندین بار بر عبارت « بلند مدت بودن » این پروژه تاکید می شود! از منظر تدوین کنندگان این سند ، انتخابات در نظام جمهوری اسلامی یکی از مهمترین و موثرترین مولفه ثبات سیاسی و ضامن امنیت ملی نظام تعبیر می شود ؛ که همواره نظام از آن بالاخص با برگزاری میانگین هر سال یک انتخابات ، بعنوان یک فرصت داخلی و خارجی خود بهره برده است.
ضمن اینکه با توجه به فتنه سال 88 دیگر همچون دوره های قبل امکان نفوذ از طریق چارچوب انتخاباتی مذکور برای اپوزیسیون میسر نیست از این رو تدوین کنندگان سند پیشنهاد می کنند در یک فرآیند منطقی با تبدیل این فرصت به تهدید ، نظام را دچار چالش سیاسی و امنیتی کنند.
استراتژی « انتخابات آزاد » ؛ زمینه تغییر نرم نظام از درون
به باور آنان ایجاد شائبه تقلب در انتخابات سال 88 و وقایع ساختار شکن متاثر از آن از منظر وسعت، عمق، دخالت عناصری از درون حاکمیت، بعد زمانی، ابعاد بین المللی و... بی سابقه و بزرگترین سرمایه اجتماعی جریان اپوزیسیون محسوب می شود از این رو بر حفظ و تقویت این سرمایه و خودداری از هرگونه عمل و اظهار نظر رسمی و غیر رسمی که منتهی به تضعیف چنین سرمایه ای شود بالاخص از سوی سران داخلی جنبش!! تاکید و از آن به خط قرمز جریان یاد می شود !!
در انتهای این مقدمه ، آنان ابراز امیدواری می کنند که در این فرآیند با عنایت به وضوح ، تاثیر انگیزشی ، سازگاری داخلی و خارجی ، تناسب با سرمایه اجتماعی موجود! ، درجه ی پائین خطرپذیری (برخورد امنیتی و قضایی و...) ، تطابق با ارزش های تمامی جریانات اپوزیسیون و حتی بخشی از جریانات داخل حاکمیت، امکان جلب حمایت شخصیت های سرشناس درون حاکمیت! تمرکز گرایی بر ایجاد آلترناتیو سیاسی ، اثربخشی منابع در چارچوب استراتژی « انتخابات آزاد » با بسط و عمق دادن این شکاف، در افق برنامه یاد شده بتوانند زمینه برای تغییر نرم از درون را فراهم نمایند .
سند پاریس - سیاست ها و برنامه های عملیاتی
در سند مذکور در جهت اهداف اصلی پروژه ایران چنج ، سیاست های کلی و اجرایی و نیز برنامه هایی تدوین شده است. سیاست های کلی مذکور در این سند با تاکید بر استاندارد های پیش گفته - که در اساسنامه کنگره نیز مذکور است - در راستای استراتژی « انتخابات آزاد » بر موارد ذیل تاکید شده است:
الف: فعالیت آزادانه احزاب و سازمان های مدنی و صنفی مستقل از نظام! که فعالیت آنان از سوی نظام غیرقانونی اعلام و منحل شده اند! [ سالها بعد با الگو گیری از مدل روزنامه های زنجیره و کوچ عناصر آنان از یک روزنامه توقیفی به یک عنوان و روزنامه دیگر! احزاب پوششی با هدایت همان عناصر را دنبال می کنند ]
ب: ضرورت وجود یک قانون جدید و یا تفسیر جدید از اصول قانون اساسی به منظور ایجاد شرایط برابر برای تمام کاندیداها تحت شعار عدالت و آزادی!
ج: آزادی کامل رسانه ها ، تضمین آزادی بیان و عقیده و ترویج اندیشه های مختلف! و مخالف نظام! [ این سیاست بعدها در بستر چمدان اینترنتی یا همان آپ های ارتباطاتی موبایلی و شبکه های مجازی اجرایی می گردد]
سیاست های اجرایی سند پاریس
همچنین در راستای سیاست های یاد شده ، می بایست سیاست های اجرایی ذیل بطور خاص پیگیری و بدان اهتمام ورزیده شود :
1. سرمایه گذاری لازم بر روستاها ، شهرهای کوچک و اقشار مختلف با توجه به زمینه انتخابات شوراها ( در انتخابات 88 صرفا بر روی قشر خاکستری و نخبگان تحصیلکرده شمال شهرهای بزرگ سرمایه گذاری شده بود!) [ تزریق اعتبارات خاص و متمرکز به روستاها و انتصاب افراد خاص در مدیریت های این حوزه و نقش آفرینی های آنان در زمان انتخابات بسیار قابل تامل است ]
2. بسط و گسترش مطالبه انتخابات آزاد و امید به افزایش انتخابات آزاد عادلانه .
3. عدم تحریم انتخابات و تاکید بر مشارکت در انتخابات جهت بهرمندی از آزادی های موقت! از پیش از انتخابات تا برگزاری انتخابات! با توجه به حضور خبرنگاران داخلی و خارجی! ، فضای تبلیغاتی و بحث و گفتگوهای نامزدها ! ، بهره گیری از رسانه های جمعی داخلی جهت تهییج مردم برای مشارکت در انتخابات و...
4. دامن زدن به جو بی نظمی و ناکارآمدی نظام اداری کشور ، ترویج فساد ، افزایش معضلات داخلی و خارجی و... بعنوان عوامل برهم زننده تمرکز و کاهنده قدرت کنترل و نظارت موثر دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی نظام و مخدوش کردن کارآمدی نظام .
5. توجه به جذب و مشارکت بخشی از حاکمیت در فرآیند گذار به دموکراسی بعنوان یک اصل و تاکید بر بکارگیری بعض نهادهای موجود در حاکمیت فعلی درافق این گذار
برنامه های عملیاتی خاص سند پاریس در زمان انتخابات
اما برنامه های عملیاتی که همزمان با ورود رسمی به فضای انتخابات و به تناسب و میزان اجرای عملی سیاست های فوق الذکر با توجه به سند پاریس می بایست در دستور کار قرار گیرد عبارتند از :
طرح علنی ملاحظات و آسیب های مختلف اجتماعی در جامعه ، حضور فعالانه اعضای شبکه های استانی و شهرستانی در جلسات و ستادهای انتخاباتی و دامن زدن به شبهات ، ترویج اصول و استاندارد های بین المللی حقوق بشر ، استفاده از روشهای نمادین و نمادساز ، بهره گیری از روش های موثر در ارتباط با محیط و دیگران از جمله شعر، کلیپ، طنز و...
بهترین زمان مناسب جهت اجرای برنامه عملیاتی
در این سند بطور خاص در فاز دوم این برنامه عملیاتی ، بهترین زمان مناسب جهت اقدام دسته جمعی موارد یاد شده ذکر شده است :
الف: زمانی که نظام شروط انتخابات آزاد را نپذیرد !
ب: رد صلاحیت یکی از وابستگان نظام که در انتخابات نامزد شده است ! [ این سند در سال ۱۳۸۹ در پاریس تهیه و تدوین شده است و نگارنده در سال ۹۱ این سند را افشا نموده است و تحت همین تاکتیک یکی از بزرگان نظام برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری کانالیزه می شود و زمینه را برای اقدام دسته جمعی موثر فراهم می نماید! ]
ج: ایجاد فضای تصنعی تقلب با تجربه سال 88 ، بطور کلی در ساختار عملیاتی این پروژه یک شورای رهبری تعریف شده باشد .
د: کارگروه محرک سازی اجتماعی - سیاسی ، کارگروه امنیتی و قضایی ، کارگروه پشتیبانی و مالی و کارگروه رسانه و ارتباطات مدیریت پروژه را در فرانسه و ایران عهده دار می گردند .
گذار به دموکراسی لیبرال ، آرمان و مهمترین نتیجه مورد انتظار براندازان از اجرای فاز دوم و سوم پرژوه
مهمترین نتایج مورد انتظار در اجرای فاز دوم این پرژوه عبارتند از :
1. ایجاد شجاعت ، امید و احساس توانمندی و در نتیجه خروج از انفعال و در نتیجه سازمان دهی تشکیلاتی بدنهی اجتماعی خاکستری اپوزیسیون .
2. انسجام و همافزایی بین اپوزیسیون داخل و خارج کشور جهت برداشتن گامهای موثر و کارآمد در تحمیل استانداردهای مورد نظر در اجرای انتخابات .
3. تشدید اختلافات و بحران های داخلی و خارجی و برهم خوردن توازن قوا .
4. روی کار آمدن دولت فاقد اقتدار و قدرت چانه زنی بالا در داخل و خارج
5. نگاه داشتن نظام در فضای بحرانی گذار .
6. ایجاد فضای باز مناسب جهت بهره گیری مستمر مجریان داخلی پروژه و...
که انتظار می رود در تداوم این برنامه در فاز سوم با مخدوش شدن سلامت و کارآمدی نظام ، زیر سؤال رفتن ویژگی مردمی بودن نظام ، نفی جایگاه ولی فقیه و نظارت استصوابی ؛ الگوی مردمسالاری دینی مخدوش و زمینه برای گذار به دموکراسی لیبرال فراهم گردد !
* ب : سطح داخلی پروژه " ایران چنج "
در سطح داخلی پروژه ایران چنج - که به موازات فعالیتهای خارجی ، بصورت خاص از سوی جریان افراطی و پیشرو اصلاحات و شخص سید محمد خاتمی مدیریت می شود - باتوجه به فازهای اشاره شده در این سند ، دو فاز آن قابل طرح و بررسی است .
بنحوی که از برآیند مجموعه اظهار نظرها ، مصاحبه ها ، نامه های مشکوک منتشر شده از سوی بعض سران در حبس حزب منحله مشارکت ، اخبار منتشر و کاملا هدایت شده از نشست های دو قطب بازی یعنی سید محمد خاتمی و عبدا... نوری ، جلسات مناسبتی و دیدار با اصلاح طلبان ، صدور بیانیه های حزب منحله مشارکت و بر اساس سیاست های کلی ، اجرایی و برنامه های مذکور در سند پاریس ؛ بخوبی می توان ارتباط تنگاتنگ فی مابین جریان داخلی و خارجی و هدفمندی طرح استراتژی هوشمند « انتخابات آزاد » را بوضوح مشاهده کرد .
در حالیکه در اجرای این پروژه و علیرغم تمامی استتارهای سیاسی و امنیتی و طرح و درج اخبار هدایت شده جهت انحراف افکار عمومی از طراح انتخابات آزاد ؛ سید محمد خاتمی نقش محوری بالاخص در فاز اول پروژه ایفا می کند .
شواهد و قرائن مهم اجرای سند پاریس در کشور
بعد از گذشت حدود ۷ سال از انتشار این سند نفوذ خزنده و تدریجی سیاسی از طریق صندوق انتخابات – که کالج دارتموث و اندیشکده ویلسون بر راهبرد کلی این سند صحه گذاشته اند – شواهد و قرائن مهمی وجود دارد که نشان می دهد محورهای اصلی آن در حال بازخوانی است !!؟
اشاراتی چون فرآیندی بودن این حرک اصلاح طلبانه نظام ! و یا به تعبیری مبارزه اصلاح طلبانه ، هدفگذاری ویژه و خاص برای حذف اصل ولایت فقیه بعنوان یک راهبرد کلی ، هدف قرار دادن رهبری و جایگاه رهبری ، تحت فشار قرار دادن و زیر سوال بردن رهبری ، افزایش مطالبات و مطالبه گری از نظام اسلامی ، عبور از مدل براندازی مدل ۸۸ و اشاره به ظرفیت های بالای نظام اسلامی در به میدان آوردن مردم ، ضرورت سرمایه گذاری برای انتخابات اسفند سال ۱۳۹۸ با تاکید بر شهرهای بزرگ با بهره گیری از تاکتیک تحریم انتخابات ، پیگیری مستمر تخریب شورای نگهبان و اعضای فقهای مبارز آن ، پیگیری خط مستمر تضعیف نظارت استصوابی تا جایی که دیگر قابلیت اجرایی نداشته باشد !
همچنین جنگ روانی جهت سوق دادن مواجهات مردمی با نظام! و بازی کردن نقش پیگیری مطالبات مردمی از نظام ، تنگ تر کردن فشار به نظام برای شکستن خط قرمز فتنه و بازی گرفتن عناصر فتنه در حاکمیت! و در صورت مخالفت نظام ، بر این ممانعت و عدم گشایش اقتصادی و معیشتی تاکید شود !
تاکید بر اینکه از روحانی و ... آبی گرم نمی شود! و ما می بایست کار خودمان را پیش ببریم! ، نفوذی خواندن بعض لیدرهای حاضر در مجلس و ضرورت مرزبندی با آنان ، ساخت ادبیات تخریبی قابل نفوذ با اثرگذاری بالا در قشر خاکستری همچون داعشی های وطنی و ...
گلستان و گرگان ؛ کماکان در کانون توجه منافقان ، براندازان و فتنه گران
حال با عنایت به همه مطالب مذکور و نقش محوری مصطفی تاجزاده در 20 سال میدان داری غائله ها و معرکه گردانی فتنه ها ، آیا جای این سوال نیست که بپرسیم در این استان چه خبر است و چه می گذرد !!؟ چطور در سه سال متوالی 95 ، 96 و 97 ، تاجزاده در پوشش خانواده ، مخفیانه به استان گلستان می آید و عناصر اصلی فتنه را تنفس مصنوعی می دهد و اصلاح طلبان افراطی را آبدیت می کند !
چرا همچون امواج اول و دوم فتنه های برنامه ریزی ده ساله دشمنان انقلاب اسلامی شاهد تحرکات مشابه با میزبانی استان گلستان و بطور خاص شهر گرگان هستیم !؟
بی اطلاعی مسئولان ارشد استان از سفر مخفیانه ، حضور طولانی و خانوادگی تاجزاده در گلستان
چند شب پیش فرصتی پیش آمد تا دقایقی با یکی از اعضای موثر شورای تامین استان گفتگویی داشته باشم ؛ وی از اصل موضوع سفر تاجزاده به استان اظهار بی اطلاعی نمود و از معاون خود سوال کرد که چرا گزارشی از این موضوع به ما داده نشده است !؟
اگر این سفر در رصد معاونت سیاسی امنیتی ، اداره کل سیاسی استانداری و حراست استانداری ( به دلیل نقش آفرینی یکی از معاونین و مدیران ستادی استانداری ) بوده است ؛ چرا بعضی از اعضای شورای تامین از اصل سفر و تصمیم در مورد آن بی خبر هستند و ضمنا چرا اقدامات لازم در شوراهای تامین شهرستان های گرگان و علی آباد بعمل نیامده است !؟
و اگر این سفر و تحرکات اصلی آن در رصد معاونت سیاسی امنیتی ، اداره کل سیاسی استانداری و حراست استانداری نبوده است ! ، که حقیقتا باید پرسید ؛ در این استان چه خبر است و چه می گذرد !؟ و در یک کلام " الفاتحه "
لزوم اقدام قاطع قانونی در برخورد با میزبانان عوامل اصلی سفر و محتواهای مجرمانه
لذا با توجه به اهمیت بسیار زیاد موضوع ، لازم است تا ابعاد گوناگون این سفر با سرعت و دقت مورد توجه و رسیدگی قرار گرفته و با میزبانان و عوامل اصلی این سفر و محتواهای مجرمانه مطرح شده در نشست ها و محافل گوناگون مرتبط با آن برخورد قاطع قانونی صورت پذیرد .
همچنین همه مجموعه ها و افرادی که به هر نحوی در رصد و پیگیری و تهیه گزارش دقیق این سفر دارای وظیفه مندی صریح بوده اند ولی بنا بر هر دلیلی در انجام آن کوتاهی یا مماشات و ... کرده اند مورد بازخواست جدی قرار گیرند .
مسولین ارشد استان باید پاسخگوی اتفاقات سیاسی امنیتی حاد آتی باشند
قطعا حضور چند باره و پیاپی چهره هایی امثال مصطفی تاجزاده به استان گلستان بعد از فتنه 88 و آزادی از زندان ( که از وی به عنوان شوالیه غائله های یاد می شود ) پیام ها و پیامدهای زیادی با خود به همراه دارد که بطور قطع باید منتظر وقوع غائله های جدیدی در استان و کشور بود . ( که انتشار آن نامه مشکوک ، تحرکات خاص برای تصاحب 2 معاونت استانداری گلستان ، تست شبکه اجتماعی رسانه ای و ... از نتایج اولیه این سفر است )
اگر بعد از این سفر خاص ، در استان گلستان و حتی کشور ، هر تحرک و اقدامی در راستای اجرای اسناد مرتبط با پروژه ایران چنج و بر خط و خطوط یاد شده دنبال شود و یا اتفاقات خاص سیاسی و امنیتی حادث شود ؛ مسئولیت مستقیم آن بر عهده مقامات و مسولینی است که در قبال این سفرهای پوششی ، کوتاهی و قصور نموده اند !
انتهای پیام /
دیدگاه شما