نسخه مناسب چاپ
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو،انتخاباتی برگزار می‌شود و به‌طور طبیعی طرفداران کاندیدای مغلوب اظهار نارضایتی می‌کنند اعتراضات و نقدهایی که می‌شود در چارچوب‌های قانونی پیش‌بینی‌شده بررسی شود به‌یک‌باره با جهت‌دهی عناصر مشکوک به سمتی دیگر رفته، رسانه‌های استکبار که تا دیروز تمام عناصر نظام از چپ و راست را «سر و ته یک کرباس» می‌دانستند به میدان آمده میرحسین موسوی را که تا پیش از آن مقصر در جریانات دهه 60 بود از تمام اتهامات دهه 60 تبرئه کرده تا حد یک چریک و نماد آزادیخواهی (بنابر قرائت غربی) بالا می‌برند.
هدف کاملاً مشخص و جنگ روانی بسیار پیچیده است، سطح‌بندی‌های امنیتی و اطلاعاتی شکل می‌گیرد، کسانی بدون آگاهی از اهداف سطح بالا و دیگرانی با اطلاع کامل از زوایای کار به میدان فراخوانده می‌شوند، شایعات و بزرگنمایی موارد درگیری و دستگیری جان می‌گیرد، تصاویر القاکننده فضای احساسی از زنان و جوانان خوش‌ظاهر معترض در تیراژ بالا منتشر می‌شود، عناصر وابسته وارد فاز رایزنی و القای مفاهیم به رده‌های سیاسی می‌شوند و همه‌چیز برای در هم ریختن یک کشور مهیاست!
سناریو بسیار آشناست بالا بردن سطح تنش تا حد ایجاد درگیری و ناامنی و سپس ایجاد استهلاک در نیروهای میدانی محافظ کشور و در گام نهایی به میدان آوردن نیروی سومی فراتر از جریانات موجود کف خیابان و ایجاد بلوا و جنگ داخلی تمام‌عیار.
ایران اسلامی تا همان مقطع آن‌قدر رشد کرده و دارای نفوذ منطقه‌ای و جهانی شده که خار چشم دشمنان باشد که آن‌ها برخلاف مخالفان داخلی خوب می‌دانند که اقتدار نظامی و ژئوپلیتیک و استقلال سیاسی در گام بعد به توسعه اقتصادی و اجتماعی تمام‌عیاری منتهی خواهد شد که تا همان مقطع هم پیش‌درآمد آن تحقق‌یافته و با ایجاد شور در ملت‌ها، دولت‌های وابسته مستبد منطقه را با بحران هویت و حامیان غربی را با نگرانی قطع درآمدهای نجومی مواجه ساخته است.
اندیشمندان جهان عرب به صدای بلند در رسانه‌های حتی ضد ایرانی از اقتدار و پیشرفت ایران سخن می‌گویند و مسوولان خود را به باد استهزاء می‌گیرند در داخل ایران اما آزادی حجاب در فلان کشور عربی یا ساختمان‌های مرتفع شیشه‌ای آن یکی شیخ‌نشین را به خورد مردمان کوچه و بازار می‌دهند.
خداوند ما را به خاطر این قیاس ببخشاید که حتی خود وهابی‌ها و ربات‌های توئیتری هم از بیان آن ابا دارند اما مجبوریم برخی موارد را بیان کنیم که به‌راستی خواننده هوشمند با یک اشارت خود مطلب را به تمامی درخواهد یافت که واقعاً فاصله شیر آهن کوه مردی دلیر و آزاده مانند مقام معظم رهبری حتی فقط در کسوت یک رهبر سیاسی با رهبران بدبخت و حقیر عربی و حتی برخی رهبران دنیای غرب تا به کجاست، او همان کسی است که هر چه گفته تحقق‌یافته نگارنده خوب به یاد دارد که در ایام جنگ داخلی سوریه افرادی در داخل ایران می‌گفتند «پس از اسد نوبت ایران است» و گویی در خیال خود قدرت پوشالی غرب و متحدان آن را تا بدان پایه خدشه‌ناپذیر می‌دانستند که کار را تمام‌شده تلقی کنند.
اما دیدیم و دیدند که نه‌تنها سوریه دچار فروپاشی نشد که پایگاهی محکم و مقتدرتر از قبل برای جریان مقاومت زیر گوش اسرائیل رقم خورد و امروز آمریکا با دستپاچگی تمام اعلام می‌کند نیروهای خود را از آن منطقه خارج خواهد کرد و تنها به عراق اکتفا می‌کند و آگاهان خوب می‌دانند که محدوده عملکرد آمریکاییان در عراق هم به خاطر ایران شدنی نیست، جریان سوریه اما آخرین و اخیرترین موردی بود که مستکبران گفتند می‌شود و نشد چنانکه زمانی فتح سه‌روزه تهران یا سخنرانی مسعود رجوی در میدان آزادی و اباطیل دیگری را وعده می‌دادند که اگر ما به یاد نداشته باشیم در حافظه آن‌ها ماندگار است.
بیچاره کسانی که دل به حمایت آمریکا بسته بودند و بسته‌اند که هنوز هم حتی آنگاه‌که خود سیاستمداران آمریکایی به قدرت ایران و عدم توان رویارویی با آن صحه می‌گذارند خیال‌بافانی در این سو وجود دارند که اصرار دارند ببر کاغذی و غول خیالی را در ذهن و مخیله خود زنده نگاه دارند و یک به یک عقب‌نشینی‌های او را نه ناشی از تغییر واقعیات میدانی و پایان جهان تک‌قطبی که ناشی از استراتژی و تاکتیک بدانند و چه اشکالی دارد بگذار رؤیابافان در رویای خود بمانند ما پیش‌تر هم بسیار دیده‌ایم گروه‌ها و گروهک‌هایی که در خیال و وهم خود فرورفتند و سیلی محکمی از واقعیات تاریخی و عزم ملت ایران خوردند.
به هر روی ملت ایران به‌راستی بلوغ انقلابی خود را در وقایع 88 به رخ کشید تا بدانجا که مردم حدی از اعتراض معقول را حق هموطنان خود دانسته تا مقطعی فرجام کار را نظاره کردند اما زمانی که کار بالا گرفت و سناریوی سوریزاسیون پیش روی همگان رخ نمود فوج توفنده ملت به میدان آمد و بساط و بستر شیطنت بدخواهان این آب و خاک را جمع کرد.
برخی ناشیانه و شتاب‌زده همان زمان از سازمان‌دهی دولتی تظاهرات نهم دی سخن گفتند و خود نمی‌دانستند که با این کلام به‌طور ضمنی به قدرت سازمان‌دهی و بسیج نظام اعتراف می‌کنند که در صورت صحت جای مباهات بسیار دارد به واقع اما کار خارج از عزم و اراده و جهت‌دهی از بالا و به مدد بصیرت و هوشمندی ملتی رقم خورد که برای هر پیروزی خود خون و عرق ریخته و پاره تنی را تقدیم کرده و بسیار خوب قدر آنچه را به دست آورده می‌داند که اگر این بصیرت و هوشمندی ملت ایران نبود مدت‌ها قبل‌تر در همان اوان انقلاب به فلان «ژنرال سیسی» و بهمان تیمسار دچار شده بودیم و کار انقلاب خاتمه یافته بود.
در این بین اما باید به مردم حدود هفت استان که یک روز زودتر از نهم دی به میدان آمدند آفرین گفت و بسا بیشتر بر درایت و هوشمندی اهل «همه‌دانان» درود فرستاد که دو روز زودتر و هفتم دی‌ماه به میدان آمدند و چنان هیمنه‌ای از قدرت ملت را به نمایش گذاردند که جمعیت‌های کوچک و پراکنده روزهای قبل فرصت عرض‌اندام پیدا نکرد.
مردم همدان سالها قبل‌تر در حمایت از علویان بر حکام و خوانین مخالف اهل‌بیت(ع) شوریده بودند، آن‌ها در دفاع از اسلام مقابل مرداویج دیلمی چندین هزار کشته دادند، آن‌ها در مقابل بهاییت و یهودیتِ مدعی و باج‌گیر به انگشت اشارت کسانی چون ملای بروجردی صف‌بندی کرده بودند در ایام مشروطه بارها و بارها مقابل استبداد ایستاده و با جان خود جنبشی‌ها را پناه داده بودند، بعدتر در جریان سفر شاه و مبارزات انقلابی حماسه‌ها آفریده بودند، در دفاع از انقلابیون تهران راه بر ارتش شاهنشاهی بسته بودند، کودتای تیمسارهای آریامهری را در نطفه خفه کرده و در هشت سال دفاع حماسه‌های بی‌نظیر خلق کرده بودند و اکنون همان روح آبا و اجدادی بار دیگر صفوف مردم این دیار را در هفتم دی‌ماه 88 منسجم و فشرده ساخت تا آنچه به مدد دهه‌ها و بلکه قرن‌ها خون‌جگر حاصل‌شده بود بنا به نیات شوم بیگانگان و دشمنان ایران به باد نرود، این‌چنین است که دارالمؤمنین همدان در نزد آگاهان و مدبران جایگاهی ویژه دارد و سرسلسله مردان مرد این دیار رهبر معظم انقلاب بارها و بارها عنایت ویژه خود به همدان را متذکر شده‌اند و حاشا که این مردم اجازه دهد ایران کنام اندیشه‌های شوم شیران و پلنگان آدم‌خوار شرق و غرب شود و مگر ایرانیان غیور زنده نباشند تا عناصر وابسته بر بستر پاره‌ای مشکلات اقتصادی موج‌سواری کرده و دولت-ملت جمهوری اسلامی را دچار مشکل کنند.
---------------------------
عطا شعبانی‌راد
دیدگاه شما