مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 2. مهر 1398 - 12:22   |   کد مطلب: 23990
اگرچه شاخص رفاه در ایران نسبت به بسیاری از کشورها خوب است اما به خاطر عدم نظارت بر نحوه توزیع یارانه و همچنین توزیع ناعادلانه این یارانه ها که عمدتاً یارانه سوخت است، این رفاه در اختیار جامعه محدودی از مردم قرار گرفته است؛ از همین رو بهتر است یارانه سوخت مستقیماً به جیب مردم سرازیر شود تا در کنار تخصیص یارانه عادلانه، سطح رفاه همه مردم به یک نسبت بالا برود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو،طی دو سال گذشته هجوم نقدینگی کشور به بازارهایی نظیر مسکن، ارز، طلا و ... منجر به افزایش بی سابقه قیمت ها و همچنین مشکلات معیشتی برای مردم شده که درآمدهای هر خانواده را دچار مشکلاتی کرده است.

متوسط درآمد یک خانوار شهری ایرانی یا همان سرانه GNI در سال 1397 برابر 43 میلیون تومان بوده است. با فرض نرخ تبدیل ارز 8000 تومان در سال 1397، متوسط درآمد هر خانوار شهری برابر 5375 دلار بوده است.

این رقم در حالی است که بانک جهانی این شاخص را برای سال 2017 در ایران 5470 دلار گزارش کرده است. این بانک همچنین سرانه GNI را برای آمریکا در سال 2018 برابر 62,850 دلار گزارش کرده است. همچنین بانک جهانی سرانه GNI را برای اتحادیه اروپا در سال 2018 برابر 35,359 دلار اعلام کرده است.

این نرخ دلار برای خوش بینانه ترنی حالت در سال 97 است؛ چراکه نرخ دلار در سال 97 بسیار متغیر بود تا جایی که به 18 هزار و 500 تومان هم رسید.

[تغییرات قیمت دلار در سال ۹۷ +نمودار]

درآمدها با شاخص یکسان و واحد دلار در کشورهای مختلف بررسی می‌شوند اما میزان رفاه در کشورها فقط تابع سرانه GNI نیست بلکه قیمت نهایی کالاهای هر کشور در کنار میزان متوسط درآمد هر خانوار، میزان رفاه را مشخص میکند.

شاخص سرانه GNI بر اساس قدرت خرید، نسبت درآمد و قیمت کالاها را در یک کشور نشان می‌دهد که شاخص خوبی برای سنجش رفاه کشورهاست. این شاخص برای ایران از نظر بانک جهانی برابر 21,050 است یعنی حدود 4 برابر متوسط درآمد خانوارها. این بدان معناست که قیمت نهایی کالاها در ایران 4 برابر ارزان تر از کشور مبنا بوده است؛ این شاخص از نظر بانک جهانی برای امریکا و اتحادیه اروپا معادل 63,390 و 44,270 است.

بر اساس آمارها دولت ایران سالانه بیش از 900 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان پرداخت می‌کند که 600 هزار میلیارد آن مربوط به یارانه پنهان انرژی است. دولت ایران به دلیل دسترسی به نفت و گاز ارزان، آن را با قیمت های بسیار کم به مصرف کنندگان می‌فروشد که این مساله تبدیل به یک حفره عظیم برای بودجه کشور شده است که بخش عظیمی از یارانه را به نفع صاحبان خودرو می بلعد.

توجیه پرداخت این یارانه‌ها «کاهش هزینه» است که این موضوع در رفاه مردم تاثیر زیادی دارد؛ از همین جهت دولت با نگرفتن هزینه های واقعی از مردم، رفاه آن ها را با درآمد ثابت از محل تأمین یارانه ها بالا می‌برد. این یارانه پیش از این به آب، گاز، برق و ... هم تعلق می گرفت که با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها هزینه این حامل های انرژی واقعی تر شده است.

[Image result for ‫یارانه انرژی‬‎]

از طرفی درآمد دولت از طریق صادرات انرژی تأمین می‌شود و نیاز چندانی به درآمدهای فروش داخل انرژی ندارد؛ اما اگر درآمد صادرات انرژی به دلیل تحریم یا پایان یافتن ارزش منابع نفت و گاز کاهش یابد، دولت مجبورست مانند سایر کشورها، قیمت‌گذاری واقعی برای انرژی انجام دهد.

توصیه میشود که دولت به جای تخفیف روی کالاها، سیاست «افزایش درآمد» خانوارهای ایرانی را در پیش بگیرد تا خانوارها بتوانند چه در ایران و چه در سایر نقاط دنیا، قدرت خرید بالا داشته باشند؛ این مهم جز با حذف تدریجی یارانه پنهان و تخصیص آن در مسیر توسعه پایدار اقتصادی امکانپذیر نیست.

لازم است که درآمد مردم از طریق بسترسازی مناسب اقتصاد توسط دولت افزایش یابد تا مردم توان پرداخت هزینه های واقعی را داشته باشند و کل اقتصاد ایران به سمت قیمت ها و درآمدهای بین المللی نزدیک شود.

برآوردهای انجام شده نشان می دهد که در سال 98، مجموع هزینه های ریالی و غیر ریالی که دوات برای پرداخت یارانه آشکار (شامل بودجه ای و فرا بودجه ای) و پنهان متحمل می شود برابر 890 هزار میلیارد تومان است؛ این رقم تقریباً 2.2 برابر بودجه سالانه کشور  است.

به رغم توجه زیادی که برای تخصیص هر ریال بودجه صورت می گیرد، نحوه فعلی توزیع این یارانه انرژی و سایر یارانه ها در کشور با نظارت و کارایی اندکی همراه بوده و همچنین عادلانه نیست؛ یعنی افرادی که از رفاه بیشتری برخوردارند از این یارانه ها به مقدار بیشتری برخوردار هستند.

بررسی شاخص ها نشان می دهد که سرانه یارانه اعطایی به هر فرد معادل 10.9  میلیون تومان در سال است که این رقم حدود 20 برابر یارانه نقدی افراد است که ماهانه به حساب آنها واریز می شود. ابعاد این ارقام به شکلی است که نشان می دهد کارایی نحوه توزیع این منابع می تواند معیشت بخش بزرگی از جامعه را بهبود ببخشد.

اگرچه شاخص رفاه در ایران نسبت به بسیاری از کشورها خوب است اما به خاطر عدم نظارت بر نحوه توزیع یارانه و همچنین توزیع ناعادلانه این یارانه ها که عمدتاً یارانه سوخت است، این رفاه در اختیار جامعه محدودی از مردم قرار گرفته است؛ از همین رو بهتر است یارانه سوخت مستقیماً به جیب مردم سرازیر شود تا در کنار تخصیص یارانه عادلانه، سطح رفاه همه مردم به یک نسبت بالا برود.

 

انتهای پیام/

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار