به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو،«سعید حجاریان» تئوریسین جریان اصلاحات که این روزها با نامه سئوال یکی از نمایندگان از وزیر جهاد کشاورزی به واردات گندم از طریق رانت متهم شده است، همچنان در برابر این موضوع و سئوالات افکارعمومی درباره آن سکوت اختیار کرده است.
امروز روزنامه اصلاح طلب شرق که بسیار از حجاریان دفاع می کند و این اتهامات را تسویه حساب سیاسی خوانده است، یادداشتی از تئوریسین اصلاحات منتشر کرد.
در این یادداشت حجاریان نه تنها اشاره ای به ماجرای رانت گندم نکرد بلکه با بیان اینکه اصلاحات به بن بست رسیده است، نوشت: «اصلاحات یعنی تغییرات از درون. طبعا عامل چنین تغییراتی نیروهای درون حکومت هستند؛ نیروهایی که یا تمامی قدرت را در اختیار دارند یا لااقل بخشی از آن را. از این منظر میتوان گفت، مادامی که نیرویی درون قدرت نباشد، قادر به اصلاح نیست. بنابراین این گزاره که «بیقدرتی اصلاحجویان بهدلیل حضورشان در قدرت است»، مردود است. »
جالب اینکه حجاریان اصلاحات را متعلق به طبقه متوسط جامعه دانسته و می نویسید: « اصلاحطلبی نیز وضعیتی مشابه دارد با این تفاوت که ذاتا متعلق به طبقه متوسط است. از یک طرف نگران خیزش کارگران است و از طرف دیگر ترسان از قدرت قاهره غرب که این دو توأمان منافع این طبقه را به خطر میاندازند.»
تئوریسین اصلاحات، این جریان رامتعلق به طبقه متوسط و عامه مردم می داند اما در پاسخ گویی و شفاف سازی برای آنان اهمال کرده و در یک ارتباطی یک طرفه تنها سعی در دادن آدرس های عموما غلط به جامعه است.
حجاریان درحالی سکوت کشداری را در خصوص ماجرای اتهامات درباره رانت گندم و زمین زدن طرح خودکفایی این محصول استراتژیک ادامه می دهد که با یادداشت های گوناگون سعی در نسخه دهی برای حرکت جریان اصلاحات است.
وی بازهم در این راستا نسخه مذاکره با آمریکا که چند سالی است از سوی اصلاح طلبان تبلیغ می شود و حاصل آن وضعیت موجود و بد اقتصاد کشور است را دوباره برای جامعه ایران می پیچد و می گوید: «در این شرایط بهگمان من باید بهطور عاجل و در دو جبهه مذاکراتی صورت بگیرد. در الگوی مذاکره با خارج، ابتدا باید پذیرفت بر نفس مذاکره ایرادی مترتب نیست چه با جمهوریخواهان چه با دموکراتها، چه بیواسطه و چه باواسطه. مهم آن است که مذاکره شفاف باشد، پیششرطی از جانب غرب پذیرفته نشود و منافع ملی هم کاملا لحاظ شود. در نمونه کرهشمالی مشاهده کردیم این کشور به رغم دشمنی دیرینه، با آمریکا وارد مذاکره شد اما جز شکست در کارنامه ترامپ باقی نگذاشت. در داخل نیز باید جمعی از اصلاحطلبان متشکل از کارشناسان اجرائی، سیاستمداران حرفهای و نخبگان آکادمیک مذاکره را در دستور کار قرار دهند و با بیانی منطقی و مبتنی بر دادههای کارشناسی مسائل را موشکافی کنند و راهبردهایی را برای اصلاح ذهینت تصمیمسازان و سپس بهبود وضعیت پیشنهاد دهند. جنس این فعالیت از سنخ نامههای سرگشاده نخواهد بود اما ضرورت دارد با دقت و صراحت به قلب ماجرا وارد شد. بهعنوان مثال این جمع یک موضوع عاجل و استراتژیک را بررسی خواهد کرد، آسیبها و ضعفهایش را استخراج میکند و بسته خروج از بنبست را ارائه میدهد. اگر پذیرفته شد، گامی به سود کشور برداشته شده است و اگر نشد، لااقل میتوان فشارهای اخلاقی مبنی بر عدم اجرای مسئولیت ملی را از دوش اصلاحطلبان برداشت.»
انتهای پیام/
دیدگاه شما