اهمیت و جایگاه عاشورا درتاریخ اسلام برهیچ کس پوشیده نیست.

اگر قیام امام حسین در روز عاشورا وعزاداری های پیروان آن حضرت و حتی امامان بعدی نبود.اگر محرمی شکل نمیگرفت، عاشورایی رقم نمیخورد، چه بسا تضمینی برای بقا دین اسلام باقی نمی ماند.

خون سیدالشهدا علیه السلام درخت اسلام را آبیاری کرد. 

درختی که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به سوی پژمردگی میرفت ، امام حسین علیه السلام با خون خود ان درخت را آبیاری و احیا کرد.

جنبه های تاثیرگذاری حادثه عاشورا که موجب پایداری و جاودانگی ان شد ودشمنان در طول تاریخ درتلاش برای حذف ان بودند،اما نتوانستند موفق بشوند، به برخی از آنها شاره میکنم.

ضمن عوامل اعتقادی میتوانیم به توحید باوری آن حضرت اشاره کنیم.

علاقه و محبت شدید ایشان به خداوند، رمز جاودانگی و پایداری نهضت عاشورا، همان توحیدباوری و خداباوری بوده است.

باور روشن و عقیده یقینی امام حسین (ع) و خدایی دانستن این راه.

انتخاب او سبب شد در مقابل عوامل یاس آفرین و تردیدساز بایستد  قضای الهی، مشیت او را بر هر چیز مقدم بدارد این امر ناشی از آمیختن توحید در عقیده و عمل می باشد .

امام حسین (ع) به خوبی دریافته بود وقتی قیام برای خدا باشد، هرگز احساس باختن و خسارت در کار نیست . رمز جاودانگی قیام امام حسین (ع) که مرزهای زمانی و مکانی را درنوردید؛ مبدل به نمادی جاودانه گشت صداقت و اخلاص بود.

عامل اعتقادی دیگر، علت علاقه انسان به جاودانگی است.

در فطرت انسان میل به بقا و جاودانگی هست که قرآن در صدد تعیین مصداق آن برمی آید .

 قرآن می فرماید:

«ما عندکم ینفد و ما عند الله باق.

چیزهایی که در اختیار شماست (از نعمتهای دنیا) فانی شدنی است اما آنچه که نزد خداست،

 بقا دارد .

اینک که هزار و اندی سال از واقعه جاودانه عاشورا می گذرد، این واقعه هنوز طراوت و تازگی خود را حفظ کرده است .گونه ای که تمام حماسه ها را تحت الشعاع خود قرار دهد.

نهضت امام حسین علیه السلام مطابق با فطرت انسانی، حق طلبی و عدالت انسان میباشد.

اگر مبارزه، قیام، مطابق با حق و عادلانه باشد، انسان را به خود جذب میکند وعلیه ستمگران به حرکت درآورده؛ درنتیجه به پیروزی عملی نائل میشود.

از عوامل اخلاقی، میتوان به آزادگی، حریّت و عزت نفس آن حضرت اشاره کرد.

مرگ باعزّت را از زندگی با ذلت برتر میدانست.

چون بر اساس فطرت و خواسته حقیقی انسان شکل گرفته بود.

هرگز در طول تاریخ انسانیت گذشت زمان آن را کهنه و بی رنگ نساخته است .

عامل اخلاقی دیگر، وظیفه شناسی، اخلاق مداری آن حضرت است.

دربرابرتکلیف الهی نهایت تلاش را برای انجام هرچه بهتر آن به کار گرفتند.

تنها، جریانی که حق باشد قابل بقا و دوام است .

به اعتقاد حکمای اسلامی، جریان حق،جریانی طبیعی و مطابق با فطرت بشر است؛ امکان بقا و دوام دارد. هر جریانی که بر خلاف فطرت الهی انسان باشد دوام پیدا نمی کند.

حرکت  امام حسین (ع) یک حرکت طبیعی کاملا هماهنگ با فطرت بشر بود، اصالت و دوام پیدا کرد.

استاد شهید مطهری می نویسد: راه حق چیزی است که انبیاء از طرف خدا آن را شناسانده، و از طرف خدا آن را تضمین کرده اند که هر که این راه را برود به نتیجه می رسد .خداوند این عالم را طوری ساخته است که همواره از کسانی که حق و حقیقت را حمایت کنند،حمایت می کند .حق یک تایید معنوی با خود دارد.

امام حسین (ع) و یارانش مدانستند، که چون حق همواره مورد تایید خداست؛دوام و ریشه دار است، اگرچه در منتهای تنهایی و عزلت باشد.

 باطل از میان رفتنی است حتی اگر در کمال اوج و قدرت باشد . باطل هیچ وقت حق نمی شود و وظیفه مردان خدا در از بین بردن باطل از میان رفتنی نیست . اگر همه مردم بکوشند،که باطل را بر کرسی حق بنشانند این امر امکان ناپذیرست.

اگر همه تلاش کنند که ریشه حق را از میان بردارند، انجام پذیر نخواهد بود . 

در طول حیات بشر درگیری بین حق و باطل وجود داشته، گاهی این و زمانی آن پیروز می شده است، ولی در همه حال پس از مدتی حق جای خود را در دل پیروان خود باز کرد و باطل را دچار لعن و نفرت ابدی کرده است.

از عوامل عرفانی میتوان به یادخدا،فانی، فداشدن در راه خدا، تمام انچه دوست داشتند اشاره کرد.محبت و عشق به خدا، فنا فی الله، قیام و قعود، حرکات وفتار برای خدا و تضرع به خدا بوده است.درپایان به برخی عوامل سیاسی نیز میتوان اشاره کرد؛ بصیرت آن حضرت نسبت به دشمن، حفظ و تضمین جایگاه  اسلام ، امربه معروف و نهی از منکر موجب شد، حضرت قیام و نهضت عاشورا را رقم زد.

 

حماسه حسینی و عاشورا و عصرمهدویت از تشابه اجتماعی برخوردار هستند.

قیام امام حسین علیه السلام زمانی رخ داد که جامعه ان زمان به شدت به فساد کشیده شده و حاکمان ظالم راس حکومت بودند.

حضرت فرمودند، ایا نمی بینید که به حق عمل نیمشود و از باطل جلوگیری نمیگردد.

حضرت راه حل این مشکل را درقیام و برپایی نهضت دیدند.

روایات معتبر متعددی داریم که دراخر الزمان هم شرایط اجتماعی به همین شکل خواهد بود.

ظلم جهان را فراگرفته، مردم از زندگی ناامید شده و شرایط سختی رقم میخورد، انجاست که امام زمان (عج) برای نجات مردم قیام خواهد کرد.

یاران و پیروان امام حسن علیه السلام با یاران امام زمان علیه السلام در عصر ظهور از جهت کمیت و کیفیت اشتراک دارند.

امام حسین علیه السلام، دروصف یاران پاکباخته خود فرمودند: 

من یارانی بالاتر وبرتر از یاران خود سراغ ندارم.

امام زمان (عج) یاران خاص خود ۳۱۳ نفر دانسته اند، دروایت انها را مطیع وشیفته امام خود معرفی کرده اند.درموانع و مشکلات،درهردوزمان شرایط سخت رقم خورد.

جان فشانی ها و شهادت و جانبازی ها خواهد بود.

منتظران واقعی مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، پیروان قیام و فرهنگ عاشورا هستند. عاشقان امام حسین علیه السلام، لباسی از فرهنگ انتظار می‌پوشند؛ با هوشیاری و بیداری،به دنبال شناخت عناصر ظلم و عداوت هستند.

خود را برای دفاع از اسلام آماده می‌کنند. پیروان امام حسین علیه السلام، با الگوگرفتن از راه و مرام ایشان وبزرگداشت حماسة عاشورا، ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به انتظار می‌نشینند و این چنین، عاشورا و انتظاربه هم گره خورده است.

عاشورا، بال سرخ و انتظار، بال سبزی است که شیعیان می‌توانند با آن دو اوج بگیرند. 

میان این دو فرهنگ، پیوندی ناگسستنی وجود دارد.

این دوحماسه، دوعنصر مهم و اساسی مذهب برحق اسلام و تشیع را تشکیل میدهند.

 

انتهای پیام/ ناظمی