به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، صحبت درباره جوانگرایی در تمامی دولتها با گرایشهای سیاسی مختلف، معطوف به امروز یا دیروز نیست؛ بلکه سالهای متمادی است که این مسئله یکی از دغدغههای رهبر انقلاب و جزء مطالبه عمومی بوده است. به ویژه طی سالهای گذشته نیز این موضوع به شکل جدیتری از سوی محافل سیاسی، تشکلهای دانشجویی و احزاب و گروهها به عنوان یک نقطه عطف در ساحت حکمرانی کشور دنبال میشود.
البته اینکه جوانگرایی صرفا یک گزاره ذهنی و زینت المجالس باشد و یا به یک راهبرد عملی در دولتها و به نوع حکمرانی تبدیل شود، به نوبه خود جای بحث و بررسی و تامل دارد؛ چراکه با نگاهی کوتاه به خوبی میتوان دریافت که فاصله شعار تا عمل مدعیان جوانگرایی در برهههایی، از زمین تا آسمان بوده است. با این اوصاف بنظر میرسد که تا رسیدن به آن حد مطلوب فاصله زیادی وجود داشته باشد و هنوز آنچنان که باید و شاید در این حوزه، کارنامه قابل دفاعی وجود ندارد.
دولت چهاردهم نیز از این قاعده مستنثی نیست؛ چرا که یکی از اصلیترین شعارهای رئیس جمهور در روزهای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، استفاده از متخصصان و جوانان در کابینه بود اما انتصابهای روزهای گذشته از سوی مسعود پزشکیان، آنچنان شباهتی به وعده و وعیدهای روزهای تبلیغات انتخابات ندارد و به گفته بسیاری، حداقل در زمینه بکارگیری جوانان تا به این لحظه، ناامیدانه عمل شده است. البته که هنوز برای قضاوت کمی زودهنگام است و باید دید اوضاع و احوال افراد در کابینه اعلامی از سوی مسعود پزشکیان، مانند انتصابهای اخیر اوست یا قرار است اوضاع بر پاشنه دیگری بچرخد.
استفاده از جوانان زبده در بدنه دولت
رهبر انقلاب طی سالهای گذشته، بارها بر موضوع جوانگرایی در دولتها و از استفاده از ظرفیت جوانان و نخبگان در بدنه دستگاههای اجرایی تاکیده کردهاند که در این میان تاکید بر استفاده از جوانان زبده در بدنه دولت در اولین دیدار با اعضای دولت سیزدهم، جزء نکات مهم و قابل تامل است.
رهبر انقلاب در بخشی از این دیدار با اشاره به اهمیت جوانگرایی گفت:« یکی از کارهای مهم در دولت، جوانسازی دولت است؛ شما در بدنهی دولت و مدیریّت میانی از جوانهای زبده که الحمدللّه کم نداریم، هر چه میخواهید استفاده کنید؛این کار، هم احساس انسداد را در کشور از بین میبرد و وقتی که جوانها ببینند میتوانند وارد میدان کار بشوند و حرکت کنند و تصمیمگیری کنند، در کشور احساس انسداد به وجود نمیآید، هم شما یک ذخیرهی ارزشمندی برای آینده برای مدیران ارشد کارکشته و مجرّب دارید فراهم میکنید».
ایشان در ادامه تاکید کرد:« این جوانی که امروز وارد میدان کار میشود، ده سال دیگر یک مدیر مجرّب و کارآزموده است که برای کشور یک ذخیرهی بسیار مهمّی است؛ این مدیران باکفایت حقّاً و انصافاً یکی از ذخیرههای ارزشمند خواهند بود».
این مباحث به خوبی نشان دهنده نگاه راهبردی رهبری انقلاب نسبت به موضوع جوانگرایی است که در نهایت منجر به خروج کشور از انسداد و شکلگیری ذخیرهای ارزشمند از مدیران باکفایت و باتجربه برای آینده کشور خواهد شد.
جوانگرایی در دولت چهاردهم از حرف تا عمل
شاید بتوان گفت که استفاده از جوانان و متخصصان، یکی از اصلیترین وعدههای رئیس جمهور در روزهای داغ تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و در عین حال، یکی از معیارهای مهم شورای راهبری دولت چهاردهم به سکانداری محمدجواد ظریف نیز استفاده از جوانان بود. این موضوع درحالی است که انتصابات روزهای گذشته از سوی مسعود پزشکیان، در تناقض آشکار با معیارهای شورای راهبری بوده است.
از طرفی بعد از پیروزی پزشکیان نیز ستاد او در نامهای به رؤسای انجمنهای علمی، نهادهای مدنی، اتاق بازرگانی و احزاب حکومتی مدعی شد «در ترکیب کابینه ایجاد وفاق ملی فراگیر شدن شمول دولت، ارتقای کارآمدی، ورود چهره های نو، کاهش میانگین سنی اعضای دولت و حضور زنان و نمایندگانی از جامعه متنوع ایران مورد توجه جدی است.»
با این حال اما انتصاب محمدرضا عارف 73 ساله به عنوان معاون اول و و محسن حاجی میرزایی 65 ساله به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور از سوی مسعود پزشکیان دو انتصابی بود که بعد از مراسم تنفیذ به عنوان اولین و شاید مهمترین انتصابات دولت چهاردهم انجام شد. انتصاباتی که مشخصا اصل جوانگرایی در دولت چهاردهم را به هالهای از ابهام فرو برد. بدیهی است که انتصاب محمدرضا عارف به عنوان مسن ترین معاون اول رئیس جمهور بعد از انقلاب اسلامی، بر خلاف معیارهای شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم با ادعاهای محمد جواد ظریف است.
البته باید گفت که انتصابهای بعدی پزشکیان نیز آنچنان وضعیت بهتری نسبت به این دو انتصاب ندارد؛ انتصاب محمدجواد ظریف 65 ساله به سمت معاون راهبردی رئیس جمهور و جعفر قائم پناه 70 ساله به سمت معاون اجرایی رئیس جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری نشان داد که قطار انتصاب کهنسالان در اطراف مسعود پزشکیان، شاید فعلا قصد توقف نداشته باشد. نکته قابل توجه دیگر این است که آخرین مسئولیت قائم پناه در دولت، مربوط به 20 سال پیش است و مشخص نیست کدام متر و معیار برای چنین انتخابی از رئیس جمهور مد نظر قرار گرفته است.
از طرفی اگر انتشار اخبار ضد و نقیض از اعضای احتمالی کابینه دولت چهاردهم نیز درست باشد، بنظر میرسد که پرونده جوانگرایی در دولت چهاردهم را باید منتفی بدانیم. با این حال اما گذر زمان همه چیز را اثبات خواهد کرد و روزهای آینده به خوبی نشان خواهد داد که شورای راهبردی در انتخاب اعضای کابینه، تا چه میزان در برابر سهم خواهان و انتصاب افراد «همیشه مسئول» ایستادگی کرده است.
نمره مردودی
شواهد و قرائن نشان میدهد که دست فرمان دولت در انتصابات به ویژه در زمینه استفاده از ظرفیت جوانان و حضور چهرههای نو، مورد اقبال عمومی واقع نشود. این درحالی است که با تشکیل شورایی تحت عنوان شورای راهبردی که ایدهای نو برای انتخاب وزرا و مدیران در سطوح مختلف بود، انتظارات برای تشکیل دولت وحدت ملی بیش از گذشته افزایش داده بود.
حال بنظر میرسد که در دولت چهاردهم باید شاهد تکیه چهرههای تکراری بر مسند قدرت باشیم؛ حداقل چند انتصاب اخیر رئیس دولت نشان داد که نمره جوانگرایی در کابینه چهاردهم تا این لحظه مردودی بوده و موضوع سن در انتصابات، صرفا به عنوان یک عدد مورد توجه قرار گرفته است.
با این اوصاف مشخص نیست که متر و معیارهای شورای راهبردی دولت که در راس آن محمدجواد ظریف قرار داشت، تا چه میزان در انتصابات آینده دولت مورد توجه قرار میگیرد و نوع چینش کابینه چهاردهم چقدر با وعدهها و معیارهای اعلامی همخوانی دارد.
منبع: دانشجو
دیدگاه شما