به عنوان اولین سوال خودتون رو معرفی کنید:
محمدتقی اسدی. درسال 86 به عنوان دانشجوی رشته مهندسی کشاورزی گرایش آب وارد دانشگاه شدم، از همان سال اول به عنوان نیروی فعال با بسیج دانشجویی همکاری می کردم ، در سال دوم به عنوان مسول فرهنگی و در سال سوم و چهارم تحصیلم هم به عنوان مسول بسیج دانشجویی دانشگاه فعالیت کردم. در سال اول حضورم اقدام به انتشار نشریه نسیم می کردم، هم چنین به عنوان صاحب امتیاز نشریه شوک هم شناخته می شدم که البته به دلایل شخصی حاضر به ادامه ی انتشار آن نشدم. از اتفاقات مهم دوران مسولیت بنده برنامه ی تریبون آزاد زنده ی صداوسیما به نام «منطقه آزاد » بود که قبل از انتخابات 88 به دانشگاه بوعلی آمدند و البته با حمله ی دانشجونماهای سبز به درگیری منجر شد و فعالیت های دانشجویی را به حاشیه برد. بعد ماجرای انتخابات سال 88 را داشتیم که باز با متشنج کردن فضای دانشگاه توسط دانشجونماهای سبز ( با کارهایی نظیر شکستن شیشه های دانشگاه یا پاره کردن ورقه های امتحانی ) روبرو بودیم که البته با هوشیاری دانشجوها و مسولین دانشگاه مواجه شدند.و در ادامه ی فتنه 88 هم با برنامه ریزی دنباله های فتنه گران در دانشگاه شاهد اغتشاش در برنامه های 13 آبان و شانزدهم آذر هم بودیم ؛ شانزدهم آذری که به جرات می توانم بگویم با حضور گسترده ی جمعیت دانشجویان یکی از بهترین ویژه برنامه های روز دانشجوی این چند سال اخیر بوده است .که البته آنجا هم جماعت آشوبگران سبز با متشنج کردن فضا ( از طریق ریختن مواد شیمیایی بر سر و صورت دانشجوها ، یا انداختن یکی از دانشجویان بسیجی از طبقه ی دوم دانشکده ی علوم ، پرتاب سنگ ، عبور از خط قرمزهای نظام و ...) سعی بر ایجاد آشوب داشتند.که البته بعد از آن با تجمع چند هزار نفری که در روز بیست و سوم آذر شکل گرفت جو دانشگاه رو به آرامی رفت.واتفاقاتی نظیر تجمعات ضد صهیونی و برگزاری اولین سمینار بیداری اسلامی و...
مختصری هم درباره ی سابقه ی تشکل متبوعتون توضیح بدهید:
در پی فرمان تاریخی حضرت امام مبنی بر تشکیل بسیج دانشجو و طلبه و پاسداری از اصول تغییرناپذیر نه شرقی نه غربی ، مجموعه ی بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی از سال 72 و به وسیله ی آقای علی رستمی آغاز به کار کرد و در این سالها به عنوان فعالترین و پای بندترین تشکل به آرمان های نظام و انقلاب و داعیه دار اصیل جنبش دانشجویی بوده است .
چه وظایفی را برای جنبش دانشجویی تصور می کنید؟
با تو جه به صحبتهای حضرت آقا ؛ایشان روی بحث آرمان گرایی _ که در اغلب صحبتهایشان متبلور است و با اینکه ایشان خودشان از نزدیک با جنبش های دانشجویی آشنایی دارند و به دقت آسیب های آنرا هم می دانند _ خیلی تاکید دارند. به طور مثال مکرر فرمودند این که هدف دانشجو این باشد که درس بخوانم تا زندگی شخصی ام را آباد کنم ؛ و بقیه هرچه شد بشود خطر بسیار بزرگی ست . این ها از ویژگی هاییست که حضرت آقا برای جنبش دانشجویی ترسیم فرموده اند . به نظر بنده هم پیگیری مطالبات اجتماعی از سوی دانشجویان از وظایف جنبش دانشجویی است که همیشه زنگ خطری برای مسولین بوده است .
هم چنین حضرت آقا وظایف دیگری هم برای بسیج دانشجویی قائل هستند: هشیاری بدون محافظه کاری؛ همان طور که می فرمایند : محافظه کار نشوید و هماره دانشجوی بسیجی به همان معنای مثبت باقی بمانید.وظیفه ی دیگری که ایشان برای بسیج دانشجویی قائل هستند نگاه فراجناحی به پدیده های سیاسی – اجتماعی و مراقبت و محافظت برای جلوگیری از انجراف از اصول انقلاب است.
نظر شما درباره ی فضای فعلی حاکم بر دانشگاه چیست ؟
به نظرم فضای خوبی نیست و علت آن سرخوردگی و یاسی ست که به سبب وجود قشر رادیکال در دانشگاه بالاخص بعد از انتخابات 88 اتفاق افتاد . اما این قضیه با ارتباط گیری دانشجویان متعهد به نظام و انقلاب قابل حل است.دانشجوها امروز با دیدن اتفاقاتی که در دانشگاه بوعلی و سایر دانشگاه ها من جمله غائله ی 18 تیر دانشگاه تهران و یا ماجرای سال 79 دانشگاه خرم آباد و یا حوادث شانزدهم آذر سال 88 دانشگاه بوعلی ؛ و هم چنین با دیدن دست اندازی جناح های سیاسی به سوی تشکل های دانشجویی ؛نسبت به تشکلهای دانشجویی کم اعتماد شده اند ، خاصه نسبت به تشکلهای منتقد و حاضر نیستند ازوقت و زندگی خودشان برای پیشبرد اهداف متعالی جنبش دانشجویی هزینه کنند.به عنوان مثال با دیدن اوضاع دفتر منحله ی تحکیم وحدت و دست اندازی جناح های سیاسی به آن در زمان دولت اصلاحات که با تطمیع اعضای آن ،آن ها را از پیگیری اهداف جنبشهای دانشجویی باز داشتند و آن ها را به سمت تقابل با نظام هل دادند.وقتی دانشجویان امثال این افراد را دیدند اعتمادشان کاسته شد و دیگرنمی خواهند از وقت و درسشان هزینه کنند و عاقبتی هم چون امثال علی افشاری و مجید توکلی ها داشته باشند.ناگفته نماند برخورد امنیتی بعضی مسولین دانشگاهها و هم چنین عدم اجرای صحیح کرسی های آزاد اندیشی و عدم ارائه ی فضای باز برای صحبت دانشجویان هم بی تاثیر نبوده است .
حتی شما اگر به عقبه ی فرمایشات آقا نگاه کنید و با فرمایشات اخیر ایشان مقایسه کنید پی به این موضوع خواهید برد که ایشان هم از جنبش دانشجویی به نحوی راضی نیستند و نمود عینی آن را شاید در دیدار نداشتن حضرت آقا با دانشجویان بسیجی از بعد از سال86 دانست.
پیش بینی شما از آینده ی فضای دانشگاه چیست؟
اینطور که به نظر می رسد این فضای رخوتی که بر جنبش دانشجویی سایه انداخته است تا مدت های زیادی با تشکل های دانشجویی همراه خواهد بود وشاید علاوه بر عوامل ذکر شده فقر تئوریک در بین تشکل های دانشجویی نیز عاملی برای این فضا باشد که هم اکنون جنبش دانشجویی را به این حال و روز درآورده است.ناگفته نماند روی آوردن تشکل های دانشجویی به انجام کارهای عملیاتی و شیک که این روزها در بین آنها مد شده است باعث می شود فضیلت و برتری را در حوزه انجام آنها برای خوشان قائل شوند و اگر این چنین پیش رود قطعا اثری از جنبش دانشجویی باقی نخواهد ماند و در آینده ای نزدیک با کانون هایی فرهنگی و عملیاتی به عنوان بازوان اجرایی مسئولین در سطح دانشگاه ها مواجه خواهیم بود مگر این که منتظر یک معجزه یا جرقه ی سیاسی یا فرهنگی باشیم تا شاید دانشجویان را به خود آورد و گرنه کم کم این روند به عنوان یک استراتژی در بین دانشجویان جاخوش میکند.
دیدگاه شما