ما مسلمانان در دو بعد جامعه زندگی می کنیم یک بعد به عنوان بشر و دیگربعد به عنوان مسلمان در دنیا زیست میکنیم .وسبک زندگی یعنی تمام مسایلی را که در متن زندگی با آن مواجه هستیم باید مد نظر قرار داد و از این رو خیل عظیم سبک زندگی عرصه ی وسیعی از رفتار آدمی با خدا ، خود، خانواده ،و جامعه وحتی طبیعت را در بر می گیرد. سبک زندگی با مفهوم عقل معاش که همان شیوه زیستن است یکسان است ، یعنی عقلی که به آدمی می گوید چگونه باید زندگی کرد.کارکرد این عقل ،تلاش برای هماهنگی با قوانین شرعی و سازگاری با آن ها در سامان بخشی در زندگی مناسب قرار دارد تا انسان را هم از بعد بشر بودن وهم مسلمانی ، به حیات مومنانه رهنمون کند. همان گونه که بزرگان فرمودند:«بهترین دلیل بر زیادتی عقل ، حسن تدبیراست»وامام رضا (ع) می فرمایند:«مهربانی با مردم نیمی از عقل است » آدمی به در معنای خلاصه به عقیده بنده یعنی راه رفتن در جاده ای پر پیچ وخم وسبک زندگی یعنی چگونگی یا شیوه ی صحیح راه رفتن در این جاده را معلم وار راهنمایی میکند.کتابچه ای از سبک زندگی علی بن موسی الرضا (ع)می خواندم که به این قسمت رسیدم «اهمیت ارتباط با خود» . نکات بسیار ارزشمندی در آن نهفته بود که مرا وادار به قلم فرسایی کرد. آیا تا بحال فکر کرده ایم که این من نوعی چقدر میتواند برای خانواده ،دوستان واز همه مهمتر جامعه چه نقش بسزا و تعیین کننده ای داشته باشد؟ اصلا هویت در زندگی انسان ، به ویژه جوان ، چه نقش و تاثیری داردو نبود آن چه آفاتی در پی خواهد داشت؟هویت یعنی «من که هستم » و «چرا به دنیا آمده ام ؟» و «که بایدباشم؟»به عبارتی میتوان گفت «هویت»همان طرز ارتباط فرد با خود،خدا،طبیعت و جامعه می باشد.اما اگر بالعکس قضیه را نگاه کنیم سر گردانی در هویت به این صورت تجربه میشود که فرد نمی داند کیست و چه نقشی در زندگی دارد برای چه از دروازه ی ورودی دنیا داخل شده و به کجا خواهد رفت و چه کاره خواهد شد و در این دنیا دنبال چه چیزی راه پیمایی خواهد کرد این گونه افراد دچار ابهام در نقش خود می شوند وبه هم میریزد.با تکیه به سخنی از امام رضا (ع) مفهوم جملاتم را به عرض می رسانم ایشان می فرماید:«پنج چیز چون در کسی نباشد ، به او امیدی از دنیا و آخرت نیست ،ریشه ای محکم در وجود خود نشناسد که بدان اعتماد کند و کرمی که در سرشت خود نبیند و استحکامی در خوی خویش و نجابتی در ذات خود و ترسی از پروردگار در دل سراغ ندارد». یکی از بهترین راهنما و معلم بشریت همان عقل انسان است که می تواند با خوب تفکر کردن و اندیشیدن انسان را به کمال و معرفت ویا به رذایل سوق دهد. یا همین عقل است که تمام مسایل را می توان از حق و باطل جدا و تمییز وغربال کرد. باید از این عقل در راه تفکر کردن تا میتوان کار کشید تا کار کشته شود باید عقل را به تفکر کردن عادت داد و از این جهت است که اسلام تفکر کردن را عبادت شمرده است . اما خدای ناکرده اگر از این تفکر و عقل در بی راهه ها استفاده شودچیزی جز همان شخصیت اوباش و... به ثمر نخواهد نشست که نتایجش را همگان به وضوح در اجتماع ، متاسفانه می بینیم .همان گونه که امام مهربانی ها فرمودند:امروز حجت بر مردم همان خرد است که وسیله آن هرکه را از سوی خداراست گوست باور و تصدیق میکند و هرکه را دروغ گوی برخداست دروغ زن می شماردو تکذیب می کند ،برترین عبادت ،تفکر در خدا و قدرت اوست و اندیشیدن در عالم خلقت ،راهی برای شناخت خداست. اگر این حجت «عقل» را درست بکار بندیم آن وقت است که هم خود را شناختیم وهم خدای خود را ،واین جملع را تصدیق می کند که ،انسان از خود شناسی به خدا شناسی می رسد.تمام مشکلات جوامع بشری بخصوص مسلمانان از این عدم خود شناسی نشات گرفته است چه از دانش آموزان ایتدایی گرفته تا سیاستمداران عالی رتبه . بعضی از این مقام ها گرچه به مدارج علمی و دانشگاهی و یا حوزوی هم رسیده اند امام چون شناختی از خود ندارند و عقل را در بعد شناسی درست استفاده نمی کنند نه تنها مفید نیستند بلکه اسباب زحمت مردم را هم فراهم میکنند . بنده در این حد توان ندارم که درست ارزیابی کنم ،اما نمی دانم غلط یا درست ، به عقیده حقیر، تمام مشکلات اجتماعی ، دینی ، سیاسی و فرهنگی و..تماما نشات گرفته از عدم خوشناسی و خدا شناسی است .آیا تا بحال برای یک بار هم که شده از خودمان پرسیده ایم «که هستیم ؟» می گویند پادشاهی از آدمی که خودش را به ساده لوحی زده بود پرسید من چه قدر می ارزم ؟ آدم ساده لوح گفت :فوری گفت صد دینار . پادشاه با عصبانیت گفت :مرد نا حسابس فقط لباسی که پوشیده ام صد دینار مارزد! تو چه هستی چیز و بدن را می پرسد و تو که هستی کسی بودن را .حالا این آدم ها هستند که تصمیم می گیرند که چیزی باشند یا کسی باشند .برای چیزی بودن لازم نیست تلاشی کنی اما برای کسی بودن وکسی شدن باد از خودت مراقبت کنی. این یکی از اهم ترین تکات سبک زندگی می باشد زیرا اگر هرکس بشناسد که از کجا آمده در کجا قرار دارد و به کجا روانه می شود همه حق را مشناختن و به ناحق رفتار نمی کردند. چند پیام از امام رضا (ع) برای خودشناسی:1.مهم شمردن هویت خود2.تفکر واندیشه کردن3.توکل به خدا که تکیه گاه انسان است 4.فراگیری دانش5.فهم دین 6.شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات 7.ارزیابی و حسابگری خود. دوری از رذایل 9.کارو تلاش10.سیر و سفر11.ساده زیستن
دیدگاه شما