مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 15. مهر 1392 - 20:21   |   کد مطلب: 8862
سرمقاله کیهان/حسام الدین برومند
پیچ تاریخی در جنگ دیپلماسی
سؤالی که به میان می‌آید این است که فضاسازی رسانه‌های غربی و تهدیدهای مقامات آمریکایی علیه کشورمان چه هدفی را دنبال می‌کند؟ آنها به کدام نقطه چشم دوخته و چه چیزی را طمع کرده‌اند؟
پیچ تاریخی در جنگ دیپلماسی

 

به گزارش تسنیم، بدون تردید دو هفته گذشته و مواجهه دیپلماتیک ایران با آمریکا جای کمترین تردیدی باقی نگذاشت که آمریکا قابل اعتماد نیست و جنس اعتماد به او ناشی از برداشتی است که سراب را آب می‌پندارد یا اسیر عملیات‌های فریبکارانه‌ حریف شده و به جعلیات در قامت واقعیات خوشبین می‌شود!آنچه که کمک می‌کند صحنه را روشن و بدون ابهام و سیاهی دید؛ بیرون از بستر فریب و ترفندها و دسیسه‌ها و عملیات‌های روانی و رسانه‌ای توطئه‌آمیز است.این یادداشت تلاش می‌کند در پرتو تحرکات رسانه‌ای پیرامون سفر هیئت ایرانی به نیویورک به رفتارشناسی رسانه‌های غربی و طرف آمریکایی در مواجهه به اصطلاح دیپلماتیک با ایران بپردازد. مواجهه و رویارویی نفسگیر و تاریخی که تا همین‌ جای کار گویای خیلی چیزهاست و پیام‌ها و پیامدهای راهبردی برای دو طرف خواهد داشت.

1- رصد آشکار رسانه‌های غربی به وضوح نشان می‌دهد طی چند هفته اخیر و بخصوص از زمان سفر هیئت ایرانی به نیویورک و پس از آن، عملیات‌های انتحاری رسانه‌ای بر ضد ایران را در دستور کار داشته‌اند.شواهد و قرائن حاکی است در این عملیات‌های روانی و رسانه‌ای تلاش شده تا با سناریوسازی‌های مختلف، فضای فشار علیه کشورمان را به اوج برسانند و با پمپاژ گسترده مطالب ادعایی و اتهامات جدید بر ذهن افکار عمومی و مسئولان اثر بگذارند.عمده ادعاها و عملیات‌های رسانه‌ای آنها علیه ایران بر چند گزاره نهاده شده است که می‌توان به شرح ذیل لیست کرد:

الف- ایران از سر ناچاری و بخاطر اثر کردن تحریم‌ها پای میز مذاکره آمده و خواهان بهبود روابط با غرب است.
ب- این ایران است که نیازمند مذاکره با آمریکا و طرف غربی است.
پ- یک فرصت طلایی برای ایران بوجود آمده است.
ت- توپ در زمین ایران است و این کشور باید اعتمادسازی کند.
ث- ایران از استراتژی مقاومتی خود کوتاه آمده است.

و بالاخره به موازات این ادعاها و فضاسازی‌ها در ترجیع‌بند تکراری خود بر این مسئله مانور دادند که فشارها و تحریم‌ها علیه ایران تشدید خواهد شد.درباره ادعاها و فضاسازی‌های یاد شده، گزارش‌ها و مقالات رویترز، بی‌بی‌سی، واشنگتن‌پست، گاردین، دویچه‌وله، بروکینگز و... قابل تامل و ارزیابی است.

2- به موازات فضاسازی‌ها و ادعاهای یاد شده علیه ایران در صحنه مواجهه دیپلماتیک با آمریکا، مقامات و صاحبنظران آمریکایی نیز به میدان آمدند و همان ادعاها و اتهامات را بر ضد کشورمان تکرار کردند.اظهارات سوزان رایس مشاور امنیت ملی اوباما، جی کارنی سخنگوی کاخ‌سفید، جان کری وزیر امور خارجه، رابرت منندز رئیس کمیته روابط خارجی سنا، لیندسی گراهام و مک‌کین از نمایندگان کنگره و... نیز همگی بر این نقطه متمرکز شده بود که هر چند فضای مذاکرات می‌تواند مثبت باشد ولی ایران باید اعتماد‌سازی کند و در عین حال بداند که تشدید تحریم‌ها متوقف نمی‌شود!گفتنی است؛ این ادعاها و فضاسازی‌ها در حالی صورت گرفت که اوباما حتی قاعده بازی را هم رعایت نکرد و دو مرتبه پس از تماس تلفنی با رئیس جمهور کشورمان، اصطلاحاً زیر میز زد و عهدشکنی خودش را به نمایش گذاشتاوباما در دیدار نتانیاهو صریحاً گفت که «هنوز همه گزینه‌ها روی میز است» و در مصاحبه با آسوشیتدپرس همچون مقامات رژیم صهیونیستی ایران را به ساخت بمب و سلاح هسته‌ای در آینده نزدیک متهم کرد!

3- سؤالی که به میان می‌آید این است که فضاسازی رسانه‌های غربی و تهدیدهای مقامات آمریکایی علیه کشورمان چه هدفی را دنبال می‌کند؟ آنها به کدام نقطه چشم دوخته و چه چیزی را طمع کرده‌اند؟ آیا این یک پروژه دوسویه از سوی رسانه‌ها و مقامات غربی بوده که در یک تقسیم کار می‌خواستند امتیازات یکطرفه‌ای را کسب کنند؟ بدون شک واکاوی پاسخ به این سؤالات و نظایر آن، نشان می‌دهد آنها علی‌رغم مطالعات گسترده و رصد فضای افکار عمومی و محیط داخلی کشورمان، هنوز شناخت صحیحی از رویکردها، مواضع و اصول نظام جمهوری اسلامی در صحنه سیاسی ندارند.برآورد و تحلیل آنها این بوده است که در یک پیچ تاریخی با ایران در کارزار دیپلماتیک قرار گرفته و برنده این رویداد بزرگ خواهند بود ولی به تعبیر فارین پالیسی مشکل و معضل اصلی آنها این است که نمی‌توانند ایران را تحلیل کنند.بنابراین در پاسخ به سؤالات بالا باید گفت؛ تصور آنها نرمش منفعلانه ایران در برابر آمریکا از سر اضطرار بوده و آنها بصورت تدریجی و در بستری که در حال شکل‌گیری است؛ امتیازات هنگفتی پای میز مذاکرات بدست می‌آورند ولی این ارزیابی - بخوانید پندار- قابلیت اجرایی ندارد، چرا؟

4- پایه و علت‌العلل همه استنادات و تحلیل‌های رسانه‌ها و مقامات غربی در مواجهه دیپلماتیک با کشورمان به مقوله «تحریم»ها باز می‌گردد. اما نکته اینجاست که اشتباه در تحلیل پیرامون تحریم‌ها باعث شده تا اشتباهات مکرر در پروسه جنگ دیپلماسی با ایران رقم بخورد.گویا مقامات و تحلیل‌گران آمریکایی که از قضا در اتاق‌های فکر و فرمان علیه جمهوری اسلامی ‌ایران عضویت دارند فراموش کرده‌اند که هدف آنها از تحریم‌های ضدایرانی چه بوده است.آمریکایی‌ها اذعان کردند که هدف از تحریم‌ها، التهابات عمیق اقتصادی و ناآرامی‌های فراگیر در سطح جامعه ایران است.در این باره می‌توان سخنان جیمز کلاپر رئیس اطلاعات ملی آمریکا را آدرس داد که بارها این مسئله در جلسه استماع سنا نیز بحث و بررسی شد.آمریکایی‌ها در دو مقطع یکی برای انتخابات مجلس نهم در اسفند سال 90 و دیگری برای انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری تمام پتانسیل و توان‌شان را به صحنه آوردند تا هدف از تحریم‌ها را عملی نمایند.

اکنون به راحتی می‌توان سخن راند که آنها در تحریم‌ها موفق نبوده‌اند و دو انتخابات اخیر و درصد بالای مشارکت مردم، توطئه‌ها و نقشه‌های دشمن را نقش بر آب کرد ولی اذعان واشنگتن‌پست در پایان سال 91 و پس از انتخابات مجلس و پیش از انتخابات ریاست‌‌جمهوری خواندنی و قابل اعتناست: «تحریم‌ها نمی‌تواند مردم ایران را به خیابان بکشاند و حکومت ایران هیچ اثری از تسلیم نشان نخواهد داد.»بنابراین فضاسازی‌ها و ادعاهای اخیر رسانه‌های غربی و مقامات آمریکایی که در پی مواجهه دیپلماتیک ایران و آمریکا و بخصوص از سفر هیئت ایرانی به نیویورک کلید خورد مبتنی بر شناخت غلط در غلط از رفتار احتمالی جمهوری اسلامی است.آمریکایی‌ها حتی درس عبرت نگرفتند که قبل از این مواجهه دیپلماتیک، بحث سوریه پیش آمد و در آن میدان بزرگ نیز علی‌رغم همه بلوف‌ها و رجزها برای شروع جنگ علیه سوریه، در نهایت بازنده بودند و به اذعان تحلیلگران غربی، این ایران بود که برنده آن صحنه شد.از سوی دیگر، تجربه نشان داده که جمهوری اسلامی هیچ‌گاه در شرایط تهدیدها و فشارها، منفعلانه عمل نکرده است و مشکل آنها این است که در این میدان و کارزار اخیر، مفهوم «نرمش قهرمانانه» به عنوان دستور کار ایران در جنگ دیپلماتیک پیش روی را نفهمیدند و درک نکردند.

5- و سرانجام باید گفت رفتار رسانه‌های غربی و تهدیدات مقامات آمریکایی در مواجهه کنونی با ایران نشان می‌دهد آنها گرفتار شیوه و مشی صهیونیست‌ها شده‌اند که بدون برآوردهای دقیق و عمیق و تنها بر پایه توهمات و بلوف‌ها و جنگ روانی می‌خواهند حریف را به گوشه رینگ ببرند.چندی پیش بود که روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در مطلبی این فرمول را در مواجهه با ایران در حوزه دیپلماتیک و سیاست خارجی پیشنهاد کرده بود که؛ «تفنگ را بین دو چشم قرار دهید ولی شلیک نکنید»!بنابراین موشکافی و بررسی سناریوها و عملیات‌های رسانه‌های غربی و مقامات آمریکایی در مواجهه دیپلماتیک با ایران نشان می‌دهد آنها هر چند طرفی نبسته‌اند ولی کماکان غیرقابل اعتماد و عهدشکن هستند و نمی‌توان طبق قاعده، بازی را با آنها ادامه داد چون قاعده بازی را رعایت نمی‌کنند.

دیدگاه شما

آخرین اخبار