مستكبران جهان و كشورهايي كه در راسشان آمريكا و انگليس و سگ مزدورشان ر‍‍‍ژيم غاصب صهيونيستي است پس از پيروزي مردمي انقلاب اسلامي به مقابله با معيارهاي اصيل اين انقلاب پرداخته اند. انقلابي كه در همان شعارهاي اوليه اش اسلام و تشيع تجلي داشت. مردمش براي يك واژه واحد انقلاب كردند و آن اسلام بود؛ آحاد ملتش كشوري را مي خواستند كه قوانين اسلامي و شيعي در آن اجرا شود؛از بيگانگان و استعمارگران بي نياز باشد. فلذا با رهبري مدبرانه و شجاعانه امام روح ا..(ره) پا به ميدان گذاشته و نظام شاهنشاهي و سلطنتي را كه مزدور آمريكا و انگليس بود و براساس اميال سودجويانه آنان اداره مي شد را سرنگون كردند و خواستار دولت و حكومتي اسلامي بر مبناي حكومت امير مومنان علي(ع) شدند، كه با خواست خدا و لطف انبياء الهي و رهبري معمار كبير انقلاب به هدف خود رسيدند.
كشورهاي سلطه نيز از همان ابتداي انقلاب و زمانيكه متوجه عزم راسخ ملت در براندازي حكومت دست نشانده شان شدند به فكر مقابله با ملت ايران افتادند، همچنانكه حضرت آقا در ديدار اخير با شعرا فرمودند:" جبهه استكبار با همه قدرت تبليغاتي و تشكيلات سياسي خود و با قدرت تمام در مقابل ملت ايران ايستاده." و اين تنها به خاطر موقعيت ها و منابع مختلف كشور نيست بلكه به دليل انقلاب اسلامي و صرفا به خاطر مشكلاتي كه اسلام براي آنان به وجود مي آورد و نمي توانستند افكار استعمارگرايانه شان را ترويج دهند تلاش بر محو اسلام از اين كشور داشتند.
در طول اين سال ها نيز پروژه هاي گوناگون و برنامه ريزي شده اي را پايه ريزي و اجرا كردند و با گذشت سي و چند سال همواره و بدون وقفه درصدد كند كردن و جلوگيري از پيشرفت و حركت رو به جلو كشورمان تلاش مي كنند. تاكنون نيز در راه رسيدن به اين هدف مزحكانه شان مايوس و نااميد بوده اند.
اوايل انقلاب با قومي سازي و فرقه اي كردن كشور، راه اندازي گروهكهايي مثل كومله، دموكرات در غرب و خلق عرب در جنوب كشور و جمهوري خواه و ... سعي در به آشوب كشيدن شرايظ اجتماعي كشور داشتند. پس از آن با تشكيل گروهك منافقين و مجاهدين خلق و نفوذ در منصب هاي مهم كشوري و لشكري از جمله رياست جمهوري بني صدر ملعون تلاش بر دردست گرفتن اوضاع كشور داشتند. زمانيكه با اين برنامه ها نتوانستند انقلاب را از معيارهايش دور كنند به فكر حمله نظامي افتادند و با تجهيز عراق 8سال تهاجمي را به كمك دهها كشور به راه انداختند كه تنها ثمره برايشان يأس و از دست رفتن سرمايه شان بود. در اين مدت از ترور شخصيتي و حتي جاني دريغ نكردند و تا مي توانستند تمامي امكانات و فكر و ذكرشان را در جهت نابودي ايران اسلامي بكار گرفتند.
در چند سال اخير نيز با فشردن ضامن جنگ نرم كه همانا آرمانش كمرنگ كردن اسلام و ايمان به آن در ذهن افراد است ميخواهند ملت را از رسيدن به آرمان انقلاب نااميد كنند. آنان كه هدفشان جلوگيري از پيشرفت ايران اسلامي است با به راه انداختن تحريم ها و بهانه قرار دادن مساله هسته اي تلاش دارند مانعي براي كشورمان شوند. همانا كه رهبر انقلاب فرمودند:" ترس غرب از ايران هسته اي نيست بلكه ترس اصلي آنها از ايران اسلامي است." جمله مقصد افكارشان اسلام است.
با دقت در اين سي و چند سال به خوبي درمي يابيم كه مساله هسته اي و تشكيل مذاكرات5+1- كه به زعم سردار نقدي قرارگاه زورگويان در يك طرفش است - و امثال اينها تنها بهانه اي بيش نيست و تفكري كه براي آنان زجرآور و درد آفرين است تفكر اسلامي ماست؛ آن هم اسلام نابي كه پير جماران از آن دم زد و پايه گذارش بود. تفكر اسلامي كه اساسش حكومت علوي است و نيل به اين نوع حكومتداري است.
پس اين مذهب ماست كه باعث زجر زورگويان شده نه انرژي هسته اي...

دفاع از حقوق هسته اي هم نتيجه همين گفتمان و تفكر است، اگر اين گفتمان نبود كه همانند ديگر كشورهاي منطقه كه داعيه دار اسلامند از حقمان مي گذشتيم. اين اسلام ناب محمدي است كه باعث زير بار نرفتن كشور به سلطه گران جهان است.
اين ايران اسلامي است و ترس مستكبران جهان بالاخص آمريكا و انگليس و نوچه شان صهيونيست از تفكر اسلامي آن است نه ايران هسته اي.