در عصر حاضر انسان ها به خود می بالند که از حق برابری با هم نوع خود برخوردارند و هیچ کس با هیچ قدرتی توانایی تعرض و تجاوزبه حقوق و حریم شخصی انها را ندارد. اپارتاید و برده داری لغو شده وتمام ابزارها برای تحقق  آرمان های بزرگ بشر چون آزادی و تکامل برای او مهیا گشته و همه اینها را متبلور در خرد جمعی انسان می دانند اما بعضی حوادث باعث می شود که انسان یقین کند که این ها نیز ترفندی جدید در دست صاحبان قدرت و جامعه ی سرمایه داری گشته تا ان را دست آویزی قرار دهند و به شیوه های نوین دست به چپاول وغارتگری دیگر کشور ها بزنند ویا حداقل سد راه پیشرفت انان شوند نمونه ی بارز آن زیر پا نهادن حقوق و قوانینی است که کشور هایی نظیر امریکا و کشور های اروپایی خود را مجریان آن در جهان میپندارند اما این تنها مختص منافع انهاست واگر منافع انها در کشتن وپایمال کردن حقوق  کودکان و زنان بی دفاع غزه باشد از هیچ کمکی به رژیم جعلی خودداری نمیکنند انها با قساوت تمام دست به کشتار مردمی میزنند که از حداقل امکانات انسانی برخوردار نیستند و در مقابل انها ارتشی از پیشرفته ترین سلاح های امریکایی قرار دارد بله این حقوق بشری ست که به واسطه ی ان فخر فروشی میکنند انان از این که کودکان را زیرتانک هایشان له کنند ابایی ندارند  بلکه بدان افتخار هم میکنند و گستاخی انان تا آنجا پیشرفته که گروهی ساخته و پرداخته میکنند وآن را تا دندان مسلح میکنند و به جان مردم بی گناه می اندازند تا به خشن ترین نوع ممکن دست به سلاخی انسان ها بزند و اینگونه میخواهند جلوه ی جدیدی از اسلام را به جهانیان نشان دهند و نوع جدیدی از اسلام هراسی را در جهان ترویج دهند و هدف دیگر انان این است که بدین صورت حاشیه امنی نیز برای رژیم غاصب فراهم کنند و راهی را برای دخالت های خود در منطقه فراهم کنند ودست به تاراج منابع وسرمایه های کشور ها بزنندبرای آنان هدفی جز جلب رضایت عده ای خاص که مردم خودشان آنان را 1%جامعه میخوانند نیست و حتی مردم خودشان هم برایشان مهم نیست آنان کلماتی چون آزادی ودمکراسی را ساخته اند تا بتوانند اذهان عمومی را به خود جلب کرده تا پشت پرده بتوانند با تا با پشتیبانی فکری عوام منافع عده خاص را تامین کنند انان ازادی جنسی بیش از پیش ادامه میدهند و ادعا میکند ازادی در همه عرصه های جامعه ی رسوخ کرده حال که چونین نیستانان از انسان ها ماشین هایی سرد بی روح ساخته اند که برده جامعه سرمایه داری شده تا هر روز بر تجمع قدرت وسرمایه برای عده خاص تلاش کنند و انان برای این تلاش زندگی حیوانی برای انان مهیا ساخته اند که ارزش های انسانی در ان جایگاهی ندارد انان برای اشباع افکارخواص هم چاره اندیشیدند زیرا میدانند که انان با جاذبه های جنسی و دیگر ازادی ها و امکانات حیواتی اقناع نمیشوند و مکانی چون سازمان ملل ساخته اند تا انان را در انجا سرگرم حیلت های خود کنند سازمانیکه خود استقلال ندارد جز بازیچه ی حامیان مالی وقدرت های جهانی نیست و فقط ابزاری ست در دسته آنان برای دست درازی هرچه بیشتر انان به دیگر ملل جهان یک نمونه ی آن این است  که برای اعدام بزهکاری که جان افراد زیادی را به خطر انداخته و جوانان زیادی را به ورطه ی تباهی کشانده در کشوری که منافع آنان را تأمین نمیکند خود را به آب واتش میزنند واز حقوق انسانی صحبت میکنند و ان را محکوم میکنند از حقوق انسانی کرمی مضر برای جامعه سخن می گوند ولی  در مقابل نسل کشی و کودک کشی به خشن ترین نوع ممکن سکوت میکنند ؟ چرا بزرگترین ناقض قوانین انسانی را حمایت میکنند و مهر تائید بر اعمال آن میزنند ؟ و چرا هیتلر زمان و ارابه نازیسم تجدد یافته را متوقف نکرده بلکه تجهیز میکنند ؟ و چرا چراغ سبز به آن نشان میدهند تا با توحش تمام اساسی ترین حقوقی را که هستی برای انسان قائل شده لگد مال کنند؟ وچرا این زالوهای سیر نشدنی جان مردم کشور های چون عراق و سوریه و فلسطین  انداخته اند تا با خون کودکان ادامه ی حیات دهد؟