اصلا نمی دانم چرا سال گذشته به دیدار آقا مشرف شدم وقتی جملات معروف  شهید حسن باقری  رو  شنیدم شرم کردم که مولایم این همه مطالبه از افسران جوان جنگ نرم داشته  ودارد اما من به سادگی از کنار آنها گذشته ام  و نمی دانم با چه رویی سال پیش در این نشست حضور پیدا کرده بودم

 در ایام جنگ از تعدادی از رزمندگان دعوت به عمل آمده بود. تا به دیدار حضرت امام (ره)مشرف شوند.اما با این پاسخ شهید باقری  مواجه شدند .(نقل به مضمون )که  "الان به دیدار امام برویم که چه بگویم،چه حرفی برای گفتن دارم،زمانی که هنوز دشمن در خاک ماست ،حالا برادر یا خواهر بسیجی بیاید کلاهمان را قاضی کنیم ببینیم دشمد در خاک ما نیست.

قطعا ویقینا و حتما اماممان همان را می خواهد که اماممان (ره)میخواست. لطفا بیاید همینجا تمامش کنیم  این کارهای شیک را که نه به درد دنیایمان می خورد نه آخرتمان البته و صدالبته که دیدن چهره مومن و عالم آن هم  دیدن چهره دلربا ی امام خامنه ای  ثواب دارد.ولی ثوابی که مستحب است نه واجب.واجباتی داریم که فراموش شده اندبعد ما ترس از این داریم که قرانی را که بر سرگرفته ایم نکند با زاویه باشد.فرمایشات آقا به عنوان ولی فقیه واجب است واجب.وقتی ایشان می فرمایند جهاد اقتصادی یا جهاد علمی دیگر دستور ارشادی نداده اند دستور دستور مولوی است  وشما مسئولی که به جهادی که آقا فرموده اند جهاد کنید جهاد .

آری بچه بسیجی دچار اشرافی گری شده است نه به دیدار یار نه !! وصد البته نه !! بل به خاطر...

بگذریم....

موضوع چیز دیگری است .یادم افتاد قبل تر ها کتابی خواندم تحت عنوان"دانشجو نباید سیب زمینی باشد" آن هم از نوع بسیجی اش!!!

از سال 1386 تا به کنون حضرت آقا دیداری خصوصی با بسیج دانشجویی نداشته اند جمله ی بالا لق لقه زبان افرادی است که  می خواهند با کلاس صحبت کنند و البته کلیشه ای نامتوازن  که پارازیت منفی اش ناجور مغز را آزار می دهد اما چه کنیم که خودمان هم شنیده ایم و باید برای تکمیل  این سیاه مشق تحویل شما بدهیم .

آیا به راستی از سال  86 به بعد حضرت آقا فرصت دیدار با بسیج دانشجویی را نداشته اند یا مسئله ی دیگری است یا اینکه ایشان از مجموعه و عملکرد بسیج  بسیار زیاد راضی بوده اند که صلاح ندیده اند وقت با ارزشمان را بگیرند یا مساله چیز دیگری  است  که خود بهتر  می دانیم.

بگذریم....

اصلا نه چرا باید بگذریم ؟حضرت آقا در آخرین دیدار با بسیج دانشجویی چه خواسته هایی از بسیج دانشجویی داشتند که برزمین مانده است .مطالبات ایشان از عموم دانشجویان چه بوده است ؟

ایشان در دیدار 31/2/86 برای بسیج دانشجویی نیازهای را برشمردند من جمله نیاز به فکر ،تحلیل و روشن بینی است نیاز دوم را جهاد علمی عنوان کردند و نیاز سوم را و عنصر عمده و مهم  را مساله معنویت و اخلاق دانسته بودند.ویک توصیه مهم  همکه ایشان برآن  موکدا تاکید کردند برهیز از تنبلی بود ."از تنبلی بپرهیزید این چیز مهمی است تن آسایی نکردن ،چیز مهمی است "

وخیلی از مواردی که خودتان  بهتر از این حقیر می دانید دیدار هایی که ظرف این چند سال اخیر با دانشجویان داشتند ومطالباتی که از این قشر همیشه  عصبانی ،داشتند.قشری که مطالبه گرییش هم شیک شده است. حضور با کت شلوارهای اتو کرده وبا یک باند دستی وچند عدد "هندی کم" برای فیلم برداری البته برای گزارش کار !!!آن هم جلوی سفارت آن خبیث کثیف.

خودسازی معنوی و اخلاقی ،تعمیق دینی و ارتقاء سطح تئوریک ،کرسی های آزاد اندیشی که ایشان فرمودند من صدبار گفتم  این کرسی ها را راه بیاندازد،ارتقاء سطح علمی کشور( و البته با معادل های میانگین 12بعضی از دوستان) ،آرمان خواهی و عدالت طلبی ، حفظ روحیه جهادی و خسته نشدن ،عقلانیت،ازجمله مطالباتی است که ایشان از دانشجو جماعت خواسته اند.

در دیدار سال گذشته با دانشجویان ایشان گله کردنداز کوتاهی  جنبش دانشجویی در قبال شهدای هسته ای وبعد هم مطالبه ای در خصوص  بازشناسی و مطالعه  ومقایسه ی انقلاب اسلامی ایران با انقلاب  های جهان که تاکنون بی پاسخ مانده است و قص علی هذا...

وبعدتر ها فهمیدیم   دانشجو نباید سیب زمینی باشد یعنی حداقل پیاز باشد تا اگر کسی خواست پوسستش را بکند حداقل اشک دیگران را نیزدربیاورد.