به گزارش صدای دانشجو-یادداشت دانشجویی؛  37 سال از انقلاب میگذرد، 200000شهید خون دادند تا اسلام با همه شئونش تجلی یابد،  گویی آنها همیشه باید بدهکار باشند و مظلوم. آنها نمی دانستند که هاشمی رفسنجانی که خود را استوانه نظام می دانست دختری را تربیت می کند که اینچنین به ره‌آورد خونشان که تحقق حکومت دینیست می تازد.

آنها نمیدانستند که دختر صفدر سهم خود را از انقلاب حقوق نجومی و پاداش‌های کلان پدرش می داند و شوهر دختر صفدر، فرار از سربازی را حق خود  می پندارد. گویا عقل معاش دختران اکبر و صفدر امروز دو مکتب ایدئولوزیک سیاسی و اعتقادی را به هم پیوند می زند که معلولشان تبدیل کردن تریبون مجلس ملت مستضعف به خاکریز خانوادگی صفدریسم و یارانه دولتی روزنامه آرمان در توپخانه حرف پراکنی اکبریسم هست.

 آنها حتی آنچنان نمک نشناس هستند که نمی دانند  اگر حکومت دینی نبود این یکی (فائزه) فیالان دوشادوش زنان زحمت کش شهرش در رفسنجان مشغول کشاورزی در زمین های زراعیشان بود و آن یکی (فاطمه) در کوههای سر به فلک کشیده زاگرس و در مرزهای کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری هیزم به دوش می کشید تا اجاق خانه اش را گرم نگه دارد.

آری این نهضت که همان عقد قدرت و ثروت می باشد، نهضت نکبت آور و منکوبیست که استمرارش،حکومت دینی را با چالش‌های نا مبارکی مواجه می سازد. حکومت دینی موظف هست با کمپانی های قدرت‌های ساختگی ناپاک داخلی مبارزه واقعی کند. حکومت دینی نباید مثل پسته های خندان با مظاهر قدرت و ثروت نا مشروع بسازد.

و این عصر، فصل پایان دادن به عصر اشرافیگری و خاندان سالاری کسانی است که به اسم انقلابی‌گری دمل چرکینی شده اند در گلوی انقلابی که نباید سرطانی شود.

مجتبی ثابتی-فعال دانشجویی