در یک نگاه می توان دریافت که هم اکنون جهان در تاب و تب عجیبی به سر می برد و کشورهای مختلف با شدت و ضعف های مختلف درگیر مسائل داخلی خود هستند. از کشورهای اروپایی گرفته که درگیر مسائل اقتصادی و برشکستگی بانک های خود هستند تا امریکا که حوزه اقتصادی آشفته و موج بیکاری موجود در آن موجب شده که حتی اخیرا "دونالدو بایر"، سفیر امریکا درسوئیس احتمال حمله کشورش به ایران را به خاطر بدهی بالاتر از 16 میلیاردی و میزان8/2 درصدی بیکاری منتفی بداند، تا اسرائیل که هم اکنون چه بسا موج بیداری اسلامی به آن هم رسیده باشد و اعتراضات چند سال اخیر مردم رژیم جعلی اسرائیل به دولت "شیمون پرز" خود را با خودسوزی جوانان نشان داده، تا کشوری مانند سوریه که در حرمان هراس غربیان از محور مقاومت دست و پا می زند و درحال دسته و پنجه نرم کردن با گروه های تروریستی و توطئه های خارجی است تا کشوری همچون میانبار که مسلمانان مظلومش در آتش تحجر و دگماتیسم بوداییان این کشور می سوزند.
سال های اخیر سال هایی است که می توان به وضوح جدایی دو نظام فکری و برجسته شدن تفاوت های دو جبهه مختلف را آشکارا مشاهده کرد. یک سو تفکر و اندیشه ماتریالیستی اومانیستی و یک سو تفکر الهی و توحیدی. تقابل و صف کشی این دو تفکر سابقه ای دیرینه دارد و شاید بتوان تمام اقدامات تاریخی را به راحتی در این معرکه توصیف کرد. در حال حاضر نیز نمایندگان این دو گفتمان در یک سو امریکا و همپیمانان غربی اش و در سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران است که حتی در نام خویش نیز اردوگاه مقابل را به مبارزه می خواند. امریکا با داعیه داری دهخدایی دهکده جهانی تاب تحمل رقیبی که در حل صدور تفکر و عقاید خود به خارج از مرزهای خود است و توانسته تنها با گذشته 33 سال از بدستگیری سیستم حکومتی منظم و منسجم در کشورهای مختلف جهان به حدی تاثیرگذارد که امروزه با ایجاد انقلابی در آرمان ها و تغییری در زاویه دید مبارزان و آزادی خواهان جهان، شرکای او را در جهان به زیر کشد و در حوزه اندیشه ای و اعتقادی این کشورها را به جبهه خود نزدیکتر نماید. شاهد مثال این سخن انقلابات منطقه است که مبارزین خود انقلاب اسلامی را مادر انقلابات منطقه می دانند. در این وضعیت بسیار طبیعی است که جبهه  مقابل به تکاپو افتاده و با فراهم آوردن سناریوها و طراحی توطئه ها به کارشکنی و تقابل دست بزند زیرا تمام سرمایه خود که سالیان سال برای آن کوشیده از دست رفته می پندارد. لذاست که دور جدیدی از جنگهای صلیبی که گاه شامل جنگ سرد است و گاه جنگ نرم آغاز می شود و وادار می سازد تا استراتژیست های غربی آغاز رویارویی تمدن اسلامی با تمدن غربی را به سیاستمداران خود گوش زد نمایند. اینجاست که سیاستمداران یک روز جنگ سخت، یک روز کودتا، یک روز برندازی ترم و استحاله از درون، روزی تغییر تعاریف اصیل انقلابی میان انقلابیون دیروز، و روزی انقلاب مخملین و شاه بیت همه اینها تحریم اقتصادی را در دستور کار خود قرار داده اند.
امام خامنه ای (مدظله العالی) نیز اخیرا در جمع کارگزاران به این نکته اشاره فرمودند که اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران به خاطر مباحث هسته ای و حقوق بشر، یک دروغ است؛ این فشارها به خاطر اصل انقلاب است.  و ایشان یکی از علل فشارها را دچار نمودن مسئولین به اشتباه محاسباتی مطرح فرمودند.
به عبارتی مشغول سازی مسئولین و مردم به مسائل دم دستی و باز داشتن ایشان از آرمان و هدف اصلی خود یکی از اهداف عمده دشمنان در اعمال این نوع فشارهاست. که نیاز دارد مداما چیستی و چرایی انقلاب اسلامی بازخوانی و یادآوری شود تا تحقق شعارهای اصلی انقلاب تحت الشعاع سطحی نگری و تحلیل های مقطعی نگردد. خاصتا در این برهه که امریکا و متحدانش با تصویب دور جدید تحریم ها در اواخر سال گذشته می کوشند تا با تغییر موضع اعمال فشار از دولت به مردم، آن قشری از جامعه را که دارای معیشتی متوسط به پایین هستند به میدان بکشند تا جنگ نان را که جنگی پرهزینه برای هر دولتی می باشد رقم زنند و به گونه ای، اشتباه خود در مخاطب شناسی انقلاب شکست خورده مخملین قبل را جبران نمایند. در همین راستا سال گذشته "هیکلاری کلینتون" در گفتگویی با صدای امریکا با عذرخواهی از مردم ایران!!!  دلیل تصویب دور جدید تحریم ها را تلاش برای به اعتراض واداشتن مردم ایران عنوان داشت.
در یک راهبرد اساسی و مهم حضرت امام خمینی(ره) اینگونه تصرح می فرمایند: "مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داری حضرت حجت (عج) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد." و می فرمایند: " مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسئولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد... باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلامی است منصرف کند."
نقشه خوانی توطئه دشمن از موارد بسیار مهم برای پدافند است. جبهه مقابل جمهوری اسلامی با دارا بودن پیشنه بسیار در توطئه برای کشورهای مستقل، در بازی گردانی خود با انقلاب اسلامی بسیار ناشیانه عمل کرد و خود بارها استراتژی مقابله با ج.ا.ا را آشکار نموده اند، شاید هم جنس تقابل به گو نه ای است که اجازه پنهان کاری به آنان نمی دهد. به هر حال با کشف اقدامات پازل گونه دشمن که مقام معظم رهبری تاکید فرموده اند تمام تحرکات دشمن باید در یک سیر دیده شود، و طرح استراتژی های مقابله و تبیین چشم اندازه های مهم جهت وصول و مهندسی نقشه راه، طی طریق و  برنامه ریزی برای مسئولین را تسهیل می نماید.  بنابر این مسئولین کشور ضمن تدبیر برای معیشت مردم از  مشغول شدن کامل به آن بپرهیزند و از هدف اصلی به این بهانه غافل نشوند. هر چند آنچه از فرمایش حضرت روح الله بر می آید این است که نباید معیشت مردم فراموش شود و عده ای به هر بهانه واهی، چه به منظور کمک به نظام و چه به منظور زمینه سازی برای کوتاه آمدن راس نظام در مقابل ابر قدرتان جهان، با کوتاهی در وظایف خود و ابراز عقاید و موضعگیری های خود مسیر فشار بر مردم را بپیماید.
رهبری معظم انقلاب در تدبیر داهیانه که مورد اشاره معظم له نیز بود راهبردهای اساسی این مسیر را با نامگذاری های سالانه چند سال اخیر مشخص فرمودند و "اقتصاد مقاومتی" را مطرح فرمودند. لذا باید مسئولین با فهم صحیح این تدابیر به احصاء نیازمندیها و طرح جامع دستیابی به آنها بپردازند.
اما درک درست جنس انقلاب و گفتار عمیق آن نباید مغفول بماند که متاسفانه امروزه شاهدیم برخی انقلابیون گذشته با طرح برخی مسائل مانند ارتباط با امریکا و فرمولیزه نمودن آن و آوردن خاطرات ناقص برای مشروعیت بخشی به حدثیات و  تفکرات خود یک بعد از گفتمان انقلاب را تخطئه می کنند و عده ای نیز با سیاسیت های غلط خود و تحلیل های ناصوابشان از معادلات جهانی و موازنه های قدرت، بعدی دیگر از انقلاب را تخطئه می کنند که در نهایت هر دو در نقطه مشترک ارتباط بدون مفر با امریکا شیطان بزرگ!!! با هم تلاقی می یابند.
در این میان آحاد جامعه نیز وظیفه ای مهم دارند که شناسایی نقش خود در این مسیر است که شاید تا به حال بر عهده ی هیچ ملتی گذاشته نشده است. امام خمینی(ره) در ادامه بیانات پیشین خود مسئولیت مردم را نیز اینگونه بیان می فرمایند: "مردم عزیز ایران که حقا چهره منور تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند، باید سعی کنند که سختی ها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند تا مسئولان بالای کشور به وظیفه اساسی شان که نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند که تنها برادری و صمیمت را در چهارچوب مصلحت اسلام و مسلمین در نظر بگیرند. چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود برطبقه مستضعف فشار می آورد؟ ولی هیچ کس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دنیای دون امروز و پایه ریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با امریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را بدنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کرده اند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار می کنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی شهادت میسر نیست... مگر بیش از این است که ماظاهرا از جهان خواران شکست می خوریم و نابود می شویم؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی می کنند؟ مگر بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب می کنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبه های دار می روند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته می شوند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند، ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل می کنیم."
هزینه این رسالت سنگین گاهی جنگ است گاهی تحریم لیکن امام(ره) با اشاعه و فراگیر نمودن گفتمان توحیدی با گزاره های اسلامی تحریم را با رمضان و جنگ را با عاشورا پاسخ می دهند و آرمان بزرگ را مورد تاکید قرار می دهند.
در مجموع باید مراقبت نمود تا مسئولین و مردم دچار سراب بینی و اشتباه محاسباتی نشوند و مسیر پیشرفت انقلاب را کند ننمایند.