مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 7. آذر 1393 - 23:00   |   کد مطلب: 14576
وبلاگ کوی ماه

از بانک بیرون آمدم، فقط نیم ساعت تا شروع اولین کلاسم در ترم جدید باقی مانده است. حس و حال عجیبی دارم! درون ذهنم بیش از هر زمان دیگری شلوغ است،  انگار همه ی کسانی که تا به حال دیده ام و تمام خاطراتی که از آن ها دارم در ذهنم تداعی می شود. انقدر گرم روزگار درونی ام شدم که اصلا نفهمیدم چگونه و کجا سوار تاکسی شدم؟! تازه به خودم آمده بودم که صحبت های راننده ی تاکسی با شخص محترم و میانسالی که کنار او نشسته بود توجهم را به خود جلب و رشته ی افکارم را پاره کرد. راستش را بخواهید خیلی وقت است که اصلا وارد بحث های سیاسی روزمره ای که بین مردم جریان دارد وارد نشده ام و حتی از بحث هایی که بعضا تحلیلی تر و علمی تر هستند جدا افتاده ام. داشتم بیشتر به خودم می آمدم که راننده ی تاکسی نقل به مضمون می گفت گویا از این رییس جمهور هم آبی گرم نمی شود و ما باید همچنان در مشکلاتی که دیگر کارد را به استخوان رسانده دست و پا بزنیم، بعد هم به طرف بغل دستی خود روکرد و گفت این که رفت آمریکا و دستبوسی انگلیسی ها را کرد ولی بازهم اونها فحش نثارمون کردن! طرف بغل دستی هم زبان گرفت و گفت ای بابا چه دل خوشی داری شما حاجی... اصلا اینها دستشون با انگلیس و آمریکا تو یه کاسه س! 30 سال پیش انگلیس و آمریکا با شاه پول و نفت مردم رو میخوردن الان هم همونها دارن با اینها پول و نفت مردم رو میخورن وگرنه که اوضاع فرقی نکرده، خلاصه بحث به اینجا که رسید راننده تاکسی گفت هرکدومشون میان فقط حرف های خوب خوب میزنن و بعد به فکر منافع خودشونن! بعد تو آینه ی جلوش به من که صندلی عقب و وسط نشسته بودم نگاه کرد و گفت: مگه همین آقا نبود که پارسال گفت وقتی هسته ای بچرخه زندگی مردم هم  باید بچرخه! پس کو؟! الان که دیگه هیچ کدوم نمیچرخه! بعد هم راننده تاکسی شروع کرد به روضه خواندن که 3 تا بچه دارم، 2 تا دختر و 1 پسر، پسرم دانشگاه آزادیه و یکی از دخترام شرینی خورده س و باید تو این اوضاع جهیزیه ش رو جور کنم و هرچی تو این خیابونا جون میکنم بازم هشتم گرو نه هست واز اینطور حرف ها...

حالا من هاج و واج مانده بودم و یک دفعه و ناخواسته وارد بحثی شده بودم که اصلا انتظارش را نداشتم و همانطور که در ابتدا گفتم با آن حال و هوا اصلا حوصله ی خودم را هم نداشتم حال چه برسد به اینکه بخواهم وارد بحثی بشوم که اساسا در مورد نتیجه بخش بودن آن تردید جدی داشتم. به هر حال دل را به دریا زدم و چند کلمه ای بریده بریده و با سختی صحبت کردم! از مشکلات تمام کشور ها به خصوص خود غربی ها تا مقاومت خودمان در جنگ 8 ساله و دستاوردهای سه دهه ی انقلاب و اینکه باید روی پاهای خود ایستادگی کنیم گفتم...

دیگر چیزی نمانده بود برسیم که حرف هایم تمام شد که البته این چند جمله ی کوتاه با چند عکس العمل کوتاه از سوی جناب راننده و آقای محترمی که جلو نشسته بود همراه شد و دیگر به مقصد رسیده بودیم و مجال برای بحث بیش تر نبود.

پس از آن ماجرا که چند روزی از آن میگذرد چند سوال ذهنم را درگیر کرده است که امیدوار بودم در بیانیه های متعدد دانشجویان، از مسئولان کشور به خصوص شخص رئیس جمهور که بار اصلی دستگاه اجرایی را عهده دار می باشند و از طرف دیگر خود را مسئول اصلی مذاکرات معرفی نموده بودند پرسیده شود که متاسفانه این امید به نا امیدی بدل گردید. مثلا اینکه مسئولان لطف کنند  و به صورت دقیق تفسیر خود را از حقوق هسته ای کشورمان مشخص کرده و بیان نمایید که آیا منظور دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید از حقوق هسته ای پایبندی به تمام بنده های تعریف شده در N P T  می باشد و یا تفسیر ایشان از حقوق هسته ای تنها محدود به غنی سازی زیر 5 درصد و صرفا سوخت مورد نیازبرای راکتور تحقیقاتی تهران می باشد؟!

یا اینکه درصورتی که تفسیر ایشان از حقوق هسته ای کشورمان مبتنی بر قانون بین المللی N P T است لطفا تشریح کنند که بر اساس چه منطقی تاسیسات هسته ای آب سنگین اراک، نطنز، فردو و بوشهر به حالت تعلیق و نیمه تعلیق درآمده اند؟! مگر نه این است که بارها ماموران آژانس به مورد تایید بودن فعالیت تاسیسات نامبرده تحت قوانین آژانس اذعان داشتند؟!

نمیدانیم چه اتفاق یا اتفاقاتی در مذاکرات در حال رخ دادن است که مقامات آمریکایی و غربی روز به روز نسبت به نادیده گرفتن ارزش ها و حقوق مسلم جمهوری اسلامی ایران حریص تر و دهان دریده تر می شوند؟! و از طرفی حقیقتا هم اکنون جای سوال دارد که دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید چه بیانیه هایی را در مذاکرات نخوانده است که روز به روز بر فشار تهدیدات و تحریم های غرب افزوده شده است؟!

خنده دارتر اینکه این وسط ما مانده ایم و تفسیرهای متناقض دستگاه دیپلماسی از نحوه ی پا روی پا انداختن طرف مذاکره کننده! نمیدانیم دم خروس را باور کنیم یا صفحه اینیستاگرام آقای وزیر را ... !!!!

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.

آخرین اخبار