چند روز پس از دستگیری رهبر شاخه لبنانی القاعده، خبر فوت وی توسط مقامات این کشور اعلام شد. یک منبع نظامی گفت: "وضعیت جسمی وی در شرایط بحرانی قرار داشت". این منبع در ادامه افزود: "ماجد الماجد از بمیاری کلیوی رنج میبرد و در حال درمان بیماری خود بود که در بیمارستان بازداشت شد و پس از آن در اختیار ارتش قرار گرفت، ارتش لبنان مراقبت مناسبی از وی به عمل آورد اما اراده خداوند بالاتر از اراده همه است."
بنابر گفته یک منبع دیگر_ یک افسر مرتبط با فرایند بازجویی از الماجد_ از رهبر گردانهای عبدالله عزام بازجویی نشد. در همین خصوص وی گفت: " شرایط جسمی وی به بازرسان این فرصت را نداد که از ماجد سوال بپرسند. او در شرایط بدی قرار داشت و اولویت اول حفظ جان ماجد بود." رهبر گردانهای عبدالله عزام در اوایل صبح چهار ژوئن ( 15 دی) فوت کرد و چیزی که در ابتدا به عنوان یک مخزن سرشار از اطلاعات و رازها به نظر میرسید به یک سراب تبدیل شد. بسیاری در انتظار اعترافات ماجد بودند و امید داشتند که با این اعترافها خیلی از معماهای خونین لبنان مشخص شود.
در حالی که جزئیات بازداشت ماجد در یادداشت قبلی این نویسنده مورد بررسی قرار گرفت، اما جزئیات مرگ وی محرمانه نگه داشته شده است. اکثر لبنانیها علی رغم داشتن دیدگاههای متفاوت، با بدبینی خبرهای مربوط به مرگ ماجد را پیگیری میکنند. عدهای متعقدند ماجد_ رئیس شاخه خطرناکترین گروه جهان در لبنان_ کشته شده است چرا که اسرار او میتوانست به خیلی ها آسیب وارد کند، اسراری که با خود ماجد از بین رفت. این نظر خیلیها در خیابانها و سایتهای رسانهای از جمله فیسبوک و توئیتر است. کاربران از این شبکههای مجازی برای انتقال پیام واحد مبنی بر اینکه این اخبار درست نیست و دولت لبنان برای زندگی و مرگ دولت لبنان مسئول است، استفاده میکنند.
قبل از فوت الماجد، چندین کشور از جمله ایران نسبت به بازجویی از وی ابراز تمایل کردند. یک منبع امنیتی همچنین گفت که آمریکا نیز درخواست بازجویی کرده بود. مقامات سعودی نیز از دولت لبنان خواستند که او را به این حکومت پادشاهی تحویل دهند. ماجد در لیست تروریستهای تحت تقیب 85 نفره عربستان قرار داشت.
در همین خصوص یک مقام ایرانی به المانیتور گفت که مرگ الماجد با این شرایط تعجب آور و تکان دهنده بود. ایران در حال بررسی با دقت این موضوع است. این مرد رهبر یک گروه تروریستی و سفارت ایران در بیروت را هدف قرار داده بود. ایران میخواهد بداند چه کسانی از وی حمایت میکردند، مسلم است که یک اتفاق مشکوک رخ داده است. در 19 نوامبر 2013 دو بمبگذاری انتحاری به سفارت ایران در بیروت حمله کردند و 23 نفر از جمله یک دیپلمات ایرانی را کشتند. حزب الله عربستان را متهم به دست داشتن در این حمله کرد و ایران نشانه اتهام را به سمت اسرائیل گرفت. بعدا گردانهای عبدالله عزام مسئولیت این حمله را به عهده گرفتند و گفتند این حمله را در واکنش به حضور ایران و حزب الله در سوریه انجام دادهاند.
حمله گردانهای عبدالله عزام به سفارت ایران، اولین حمله این گروه علیه یک دولت و غیرنظامیان در بیروت بود. برای سالها این گردانها به نیروهای آمریکایی و شهرکهای اسرائیلی حمله کرده بودند و همچنین چند حمله متفرقه در خارج از لبنان نیز انجام دادهاند.
به مثابه فرمانده گردانهای عبدالله عزام در لبنان، ماجد از همه فعالیتهای این گروه از جمله فعالیتهای معاملات مالی، راه های اسلحه قاچاق به لبنان، مخفیگاهها و روابط با گروههای وابسته به القاعده در سوریه آگاه بود. افشای نقش بارز ماجد میتوانست به معنای آشکار کردن حقیقت شکافهای امنیتی باشد که لبنان را در جنگ لفظی دو ائتلاف 8 مارس و 14 مارس درگیر کرده است.
اما هم اکنون پس از مرگ ماجد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پاسخ به این سوال در دوم ژوئن 2014 شنیده شد. زمانی که یک ماشین بمبگذاری شده جنوب بیروت، مرکز اصلی حزب الله را لرزاند و منجر به کشته شدن دستکم 5 نفر و زخمی شدن 75 نفر شد. دولت اسلامی شام و عراق مسئولیت این حمله را به عهده گرفت. این حمله نشان داد که تبدیل لبنان به میدان جهاد با دستگیری و یا کشته شدن هر کسی تغییر نخواهد کرد و احتمالا به زودی گردانهای عبدالله عزام با دولت اسلامی شام و عراق ادغام و تبدیل به شاخه این گروه در لبنان خواهد شد. همچنین یک منبع امنیتی لبنانی به المانیتور گفت که نشانههای مبنی بر همکاری گردانهای عبدالله عزام و احمد اسیر یک شیخ سلفی لبنانی وجود دارد. یکی از دو عامل حمله انتحاری به سفارت ایران و همچنین چهار نفر دیگر که در جریان حمله به ارتش لبنان در صیدا کشته شدند از طرفداران شیخ اسیر بودند. به نظر می رسد یک گروه وابسته به القاعده در لبنان در حال شکلگیری است.
انتهای پیام/
دیدگاه شما