سال 1392 در مجموع، سال موفقیتهای نسبی برای ملت ایران در عرصههای داخلی و خارجی بود.در داخل، انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد، نقطه عطفی بود که به نگرانیهای 8 ساله مردم خاتمه داد و با کنار زده شدن تفکر افراطی و قرار گرفتن قوه مجریه دردست فردی که به تفکر اعتدالی تعلق دارد، آرامش قابل ملاحظهای بر کشور و روح و جان مردم حاکم شد. هر چند هنوز پستهای کلیدی قوه مجریه در سطوح مختلف در اختیار افراد همفکر رئیسجمهور و نیروهای معتدل قرار نگرفته و عناصر و مهرههای چیده شده توسط دولتهای نهم و دهم در بسیاری از مصادر امر حضور دارند، ولی به امید اینکه این مشکل نیز برطرف شود، اکنون جامعه با آسودگی خاطر به سوی جبران خسارتهای وارد شده در 8 سال گذشته به پیش میرود و اگر مزاحمتهای گروهی و جناحی و کارشکنیهای رقبای داخلی دولت بگذارند و این روند ادامه یابد، میتوان امیدوار بود که همه چیز به روال عادی برگردد.
آنچه در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 رخ داد، تحقق حماسه سیاسی مورد نظر رهبر انقلاب بود که در پیام نوروزی خود، امسال را سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری کرده بودند. متأسفانه حماسه اقتصادی در سال جاری فرصت تحقق نیافت بطوری که خود رهبری در دیداری که در هفته سوم اسفند ماه جاری با جمعی از مسئولان دستگاههای مختلف درباره مؤلفههای اقتصاد مقاومتی داشتند، با اشاره به نامگذاری امسال به سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی گفتند: "حماسه سیاسی خوشبختانه محقق شد اما حماسه اقتصادی متأسفانه به تأخیر افتاد که امیدواریم این موضوع در پرتو سیاستهای ابلاغ شده در سال 93 با جدیت کامل پیگیری شود."ویژگی دیگر سال جاری، تلاش موفق دولت یازدهم برای خارج ساختن کشور از تحریمهای ظالمانه آمریکا و غرب بود که با پیشرفتهای قابل ملاحظه وزارت امور خارجه در حل مسائل هستهای درحال انجام است. خوشبختانه تاکنون بخشهائی از تحریمها برداشته شده و بخشهای دیگری نیز درحال برداشته شدن است. آنچه در این میان مهم است، شکسته شدن منظومه تحریمها بود که صورت گرفت و همین امر موجب روانه شدن وزرای خارجه و سایر مسئولان بسیاری از کشورهای اروپائی و سایر قارهها به تهران گردید و دولتمردان آمریکائی را که در خیال باطل محصور دانستن ایران در چرخه انزوا گرفتار بودند با واقعیت ناخوشایند و غیرقابل باوری مواجه ساخت و آنها را دچار یک شوک سیاسی نمود.
به موازات سفرهای پیاپی مسئولان سیاسی و اقتصادی کشورهای غربی و شرقی به تهران در ماههای اخیر، هیأتهای اقتصادی نیز راهی کشورمان شدند و سرمایهگذاریهای خارجی درحال رونق گرفتن است. این رویداد به همراه افزایش فروش نفت، عادی شدن روابط بانکهای خارجی با مراکز اقتصادی ایران و آزاد شدن و بازگشت پولهای بلوکه شده ایران در کشورهای مختلف به داخل، زمینه را برای رونق اقتصادی فراهم نموده است. اکنون نوبت دولتمردان است که با حاکم ساختن انضباط مالی بر رفتارهای خود، پرهیز از تصمیم گیریهای خلقالساعه و برخورد قاطع با مفاسد اقتصادی، راه را برای نجات یافتن اقتصاد کشور از بحرانی که در اثر رفتارهای انحرافی دولتهای نهم و دهم گرفتار آن شده بود هموار نمایند.
در این میان، اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها نیز میتواند تأثیر زیادی بر چگونگی عبور از بحران اقتصادی داشته باشد. اگر پالایش مورد نظر دولت به درستی صورت بگیرد و افرادی که نیازمند واقعی نیستند از مجموعه یارانهبگیران خارج شوند، دولت از پرداختهای سنگینی که تاکنون داشته تا حدودی راحت خواهد شد و با قسمتی از هزینههائی که باقی میماند میتواند به کارهای عمرانی و سایر امور زمین مانده بپردازد.برای امور فرهنگی و اجتماعی، که دولت نیز سهم قابل ملاحظهای در آن دارد، هنوز تلاش چشمگیری دیده نشده است. دولت یازدهم با اینکه وارث ویرانه فرهنگی باقیمانده از دولتهای نهم و دهم است، ولی هنوز کار نمایانی در زمینه بازسازی فرهنگی انجام نداده و لازم است با برنامههای فوق العاده، این عقب ماندگی را جبران کند. محور اصلی و اساسی نظام جمهوری اسلامی و جان مایه انقلاب اسلامی، فرهنگ است و به همین دلیل بزرگانی همچون شهید بهشتی، از انقلاب اسلامی با عناوینی از قبیل انقلاب ارزشی و انقلاب فرهنگی یاد کردهاند. بنابر این، مسئولان باید فرهنگ را در اولویت قرار دهند و تلاش مضاعفی برای پیشبرد اهداف فرهنگی نظام جمهوری اسلامی به عمل آورند.
شاخصترین موفقیت کشورمان در بخش سیاست خارجی، پیشبرد مذاکرات ایران با گروه 1+5 بود که راه را برای حل مسائل هستهای باز کرده است. این اقدام، همراه با سیاست تعامل مسالمت آمیز با جهان توأم بوده و توانسته با تکیه بر منطق و استدلال، مانع پیشرفت موج ایران هراسی که آمریکا به آن دامن میزند، شود و چهره واقعی نظام جمهوری اسلامی را که اعتدال است به جهانیان بنمایاند. برخلاف القائات غلط دولتمردان آمریکائی، گرایش دولت ایران به مذاکره و حل و فصل مسأله هستهای ناشی از تحریمها نیست. مردم ایران با مقاومت خود توانستند تحریمها را خنثی کنند و به آمریکا و غرب بفهمانند که اراده یک ملت میتواند تمام توطئههای دشمنان را خنثی کند. واقعیت اینست که دولت یازدهم به دلیل گرایش اعتدالی، حل و فصل مسائل از جمله مسأله هستهای از طریق مذاکره و تکیه بر منطق را بر سایر راهها ترجیح میدهد و آنچه در این زمینه رخ داده، نتیجه این گرایش است. دولت یازدهم در اعمال این سیاست تاکنون موفق بوده و شکسته شدن منظومه تحریمها و علاقه فراوان مسئولین سیاسی کشورهای مختلف جهان به سفر به ایران که در هفتههای اخیر بسیار گسترده بوده، از آثار مثبت همین سیاست است.
به نظر میرسد وزارت امورخارجه کشورمان در اثر تمرکز سنگین بر روی مسأله هستهای و مذاکره با گروه 1+5 تا حدودی از سایر زمینههای سیاست خارجی غفلت کرده است. انتظار اینست که با اعزام افراد همفکر با دولت جدید به نمایندگیهای سیاسی در خارج از کشور و تزریق این تفکر به بدنه نمایندگیها تحرکات تازهای در سیاست خارجی کشور شروع شود و دستگاه سیاست خارجی در تمام عرصهها با موفقیت به پیش برود.نکته بسیار مهم که در جمع بندی وضعیت سال 92 باید مورد توجه قرار گیرد اینست که همبستگی ملی، عامل مهم تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی و سعادتمندی ملت میباشد. تشدید درگیریهای سیاسی در داخل که عدهای با تمام توان برای آن سرمایهگذاری میکنند و هر چیزی را برای کارشکنی علیه دولت اعتدال بهانه قرار میدهند، علاوه بر اینکه فرصت حل مشکلات را از مسئولین اجرائی میگیرد، پشتوانه اقتدار نظام را نیز در برابر قدرتهای زیادهخواه خارجی کاهش میدهد. بنابر این، گروهها و جناحهای سیاسی باید منافع خود را کنار بگذارند و به منافع ملی بیاندیشند و از تمام فرصتها برای تقویت همبستگی ملی استفاده نمایند. این، تنها راه پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی و تحقق آرمانهای ملت و اصول و ارزشهای مورد نظر انقلاب است.
دیدگاه شما