ارتش صهیونیستی و مقامات سیاسی آن که از یک ائتلاف غربی- عربی برای آغاز جنگ بسیار خشنود بودند، ظاهراً به شاخصهای دیگر برای تحقق اهداف نظامی توجه کافی نکرده و لذا در همان فاز اول جنگ هوایی و چند روز اول با مشکل مواجه شده و غافلگیر شدند. لذا سراسیمه با ارائه طرح مصر که از سوی طرحهای منطقهای و غربی مورد حمایت قرار گرفت، برای مهار آسیبها و خطرات ادامه جنگ، تلاش کردند. گروههای جهادی که طرح مصر را جانبدارانه و با روح حمایت از رژیم صهیونیستی ارزیابی کردند، با آن مخالفت نمودند و خواستار تعدیل آن با مطالبات مقاومت و مردم غزه در پاین دادن به محاصره غزه و آزادی زندانیان فلسطینی و ... شدند.
قطر و ترکیه در مقابل عربستان و مصر یک بلوک سیاسی از خود نشان داده و با طرح دیگری که چندان هم با طرح مصر تفاوتی نداشت، وارد میدان شدند. تضاد رویکردی و منفعتی این دو مجموعه رقابتی اجازه حضور موثر به قطر و ترکیه را نداد و رژیم صهیونیستی اعلام کرد به جز طرح مصر، حاضر به تعامل با دیگران نیست. جان کری وزیر خارجه آمریکا که براساس برآورد از وضعیت راهبردی جنگ و تحولات خاورمیانه و آسیب و تهدیدات ناشی از ادامه جنگ، در فضای فعلی مداخله کرد، اگرچه با بیمیلی نتانیاهو و بخشی از حکومت وی روبهرو شد ولی اوضاع نگرانکننده صهیونیستها در جنگ که در مکالمه تلفنی اوباما و نتانیاهو کاملا هویداست به جملاتی مانند اینکه «اسرائیل در شرایطی نیست که میانجی و طرح آتشبس را تعیین نماید»، مقامات صهیونیستی را تا حدودی مهار کرد.
البته یک طرح انگلیسی- نروژی که گفته میشود با محتوای درخواست شده عربستان سعودی است، دنبال یک آتش بس طولانی و 10 ساله است تا در قالب نوعی آرامش، مسیر تدریجی برای مسدود کردن راههای لجستیکی مقاومت و تقویت روکردهای سازشکارانه در قبال رژیم صهیونیستی را شکل دهند.
قابلیتهای علمیاتی گروههای مقاومت فلسطینی، آسیبپذیریهای رژیم صهیونیستی و ناتوانی در بازدارندگی و مدیریت جنگ و تحق اهداف، موجب شده تا هدف اصلی در خلع سلاح مقاومت در اولویت قرار گیرد و برای آن نیز تلاش کنند. در واقع ماهیت پنهان طرح مصر را علنا و با سازوکارهای امکانپذیر دنبال نمایند.
به همین دلیل در یک هفته گذشته از سوی مقامات اروپایی و سپس غربی، یک ادبیات هارمونیک و هماهنگ در حال پایهریزی است. تاکید بر ضرورت حفظ امنیت رژیم صهیونیستی و حق مشروع پاسخ و دفاع و حتی حق استمرار در عملیات در دوره آتشبس و ضرورت خلع سلاح مقاومت و تاکید بر نیاز به حضور یک نیروی بینالمللی در غزه برای اجرای اهداف یاد شده از جمله این ادبیات قطعنامهای برای غزه میباشد.
نکته مهم این است که اهداف و خواستههای صهیونیستی در قالب یک قطعنامه بینالمللی در آمده و اجرای آن توسط سازوکارهای احتمالی، به عنوان یک اقدام مشروع و قابل دفاع که هزینه سیاسی و حقوقی و اجتماعی در بر نداشته باشد معرفی شود.
از نگاه مقامات آمریکایی، سرسختی و عناد مقامات افراطی رژیم صهیونیستی، عامل از بین بردن فرصتهای پایانی برای راه حل دو دولت است که عدم تحقق آن، برای آینده این رژیم و منافع آمریکا، بسیار زیانبار خواهد بود. لذا مجبور کردن مقامات رژیم صهیونیستی و بینالمللی کردن اهداف در قالب قطعنامههای شورای امنیت را تنها راه نجات رژیم صهیونیستی، منافع استعماری آمریکا در خاورمیانه و ائتلاف کشورهای مرتجع و دیکتاتورهای هم پیمان آمریکا ارزیابی میکنند.
شانس تحقق این طرح بجز موانع دیگر قدرتهای مشارکت کننده در شورای امنیت با عدم وجاهت اخلاقی و سیاسی و معادلات ناشی از مقاومت منطقهای، افکار عمومی منطقهای و مردم فلسطین و غزه و اقتدار حماس و جهاد اسلامی روبروست.
انتهای پیام/پ
دیدگاه شما