مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 21. مرداد 1391 - 9:53   |   کد مطلب: 1388
استفان والت استاد امور بين الملل در دانشگاه هاروارد:
چرا همچنان از احتمال جنگ با ایران می گوییم؟
استفان والت، متفكر و استاد امور بين الملل در دانشگاه هاروارد در گزارشی برای فارن پالسی این سوال را مطرح می کند که چرا مردم همچنان به پیش بینی جنگ با ایران می پردازند؟
چرا همچنان از احتمال جنگ با ایران می گوییم؟

به گزارش صدای دانشجو به نقل از فارن پالسی، شاید متوجه کمپینی که خواستار عدم دسترسی ایران به سلاح هسته ای است شده اید. در واقع هدف اصلی این است که ایران را حتی از کسب توانایی تولید سلاح هسته ای نیز بازدارند، البته اگر ایران تصمیمی برای انجام این کار داشته باشد. به همین دلیل است که آمریکا و دیگر کشورها تحریم های شدید اقتصادی را علیه ایران به تصویب رسانده و اقداماتی نظیر پوشش ویروس استاکس نت را اجرایی می کنند و بارها و بارها ایران را به استفاده از گزینه نظامی تهدید کرده اند.

یکی از عناصر پس زمینه در این کمپین، هشدارهای مکرر از سوی مقامات اسرائیل است که معتقدند دیگر زمانی نمانده و آنها آماده آغاز یک حمله پیشگیرانه یک جانبه هستند. روند تکرار این موضوع به میزان همکاری خبرنگاران دلسوز و سازمان های رسانه ای موافق بستگی دارد که زمینه انتشار این گونه پیش بینی ها را فراهم می کنند.

برای مثال در سپتامبر سال 2010 مجله آتلانتیک آمریکا گزارشی را به قلم جفری گلدبرگ، روزنامه نگار این مجله متفذ آمریکایی منتشر کرد با عنوان «نقطه بی بازگشت» که براساس مصاحبه با چندین تن از مقامات اسرائیلی نوشته شده بود. گلدبرگ در انتهای این گزارش نتیجه گیری کرد که احتمال حمله اسرائیل به ایران تا جولای سال 2011 بیش از 50 درصد است. خوشبختانه ثابت شد که این پیش بینی نیز مانند اکثر نوشته های گلدبرگ در مورد خاورمیانه بسیار دقیق بوده است!

سپس در ماه ژانویه سال جاری میلادی مجله نیویورک تایمز مقاله ای را توسط رونان برگمن، روزنامه نگار اسرائیلی به چاپ رساند با این تیتر «آیا اسرائیل به ایران حمله خواهد کرد؟» این مقاله اساساً تکرار همان گزارش قبلی گلدبرگ بود: یکبار دیگر به نقل از تعداد چندی از مقامات اسرائیل گفته شده بود که برنامه هسته ای ایران در حال نزدیک شدن به مرحله بحرانی است و اینکه اگر ایران نپذیرد که به تمام برنامه های غنی سازی خود پایان دهد، اسرائیل اقداماتی را اجرایی خواهد کرد. با وجود چند هشدار در مورد خطر حمله و احتمال اینکه چنین اقدامی روند برنامه هسته ای ایران را برای مدت طولانی متوقف نخواهد کرد، باید گفت مفهوم کلی این مقاله روشن می کرد که به عقیده برگمن احتمال وقوع جنگ بسیار زیاد است.

حتی فارن پالسی نیز از این دست اقدامات داشته و چند روز پیش گزارش مشابهی را از جان هانا، مشاور سابق امنیت ملی دیک چنی، معاون رئیس‌جمهور، و عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها را منتشر کرد. بر اساس گزارش هانا، گفتگوی اخیر وی با مقامات اسرائیلی وی را متقاعد کرده است که راه حل اسرائیل برای مقابله با برنامه هسته ای ایران اصلاً سخت و تعجب آور نخواهد بود. وی در انتها نتیجه گرفته که «حمله به ایران بسیار محتمل تر از آنچه پیش از این گمان می کردم، است.»

پس از آن روز پنج شنبه هاآرتص گزارشی را به قلم باراک راوید و براساس گفتگو با یک مقام ناشناس اسرائیلی منتشر کرد و مدعی شد که سرویس اطلاعات آمریکا به این نتیجه رسیده است که ایران پیشرفت سریعی در دستیابی به بمب داردو این طلاعات در گزارش روز پنج شنبه متعاقباً از سوی ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل تصدیق شد اما به سرعت از سوی مقامات آمریکایی تکذیب شد. و همانطور که نوام شیزاف، یکی دیگر از روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان اسراییلی توصیف می کند روزنامه های اسرائیل مملو از داستان هایی هستند که از افزایش خطر و اینکه نتانیاهو و باراک برای حمله به ایران آن هم در حدود پائیز سال جاری مصمم هستند، خبر می دهند.

یکی دیگر از این داستان ها روز گذشته از سوی نیویورک تایمز منتشر شد؛ یک داستان یک جانبه در مورد «جنگ سایه» میان اسرائیل و ایران که عملاً تمام تقصیرها را متوجه مشکلات تهران دانسته بود. در ابتدا به رویکرد تهاجمی ایران اشاره کرده و هیچ توضیحی نداده بود که این روند یک چرخه حساب بی حساب میان دو کشور است. نمی خواهم از ایران دفاع کنم فقط می گویم چنین عملکردی باعث شده بسیاری به شکل گمراه کننده ای تصور کنند که آمریکا و اسرائیل تنها در مقام دفاع از خود هستند و این ایران است که ایران رویکردی تهاجمی به خود گرفته است.

همانطور که چند ماه پیش نیز گفتم عملاً گمانه زنی در مورد اینکه تا چه اندازه می توان پیش بینی ها در مورد حمله اسرائیل به ایران را باور کرد، غیر ممکن است. این امر ثابت می کند که تعداد خبرنگاران یا صاحب نظرانی که مایلند به عنوان قلم دلسوزی برای مقامات دولتی عمل کنند اندک نیست اما اصلاً نمی توانند بگویند که واقعاً چه اتفاقاتی در جریان است و خواسته واقعی مقامات دولتی چیست. چرا؟ زیرا بسیاری از مقاماتی که به عنوان شاهد و اساس این گونه مقالات معرفی می شوند دلایل بسیاری برای شور کردن این آش دارند.

کسانی که از احتمال بروز جنگ می گویند شاید به دنبال تشدید تحریم های جهانی علیه ایران و به انزوا کشاندن این کشور باشند. آنها می دانند که آمریکا و اتحادیه اروپا تحریم ها را به جنگ ترجیح می دهند بنابراین چنین راه حلی برای افزایش فشار از سوی دیگر کشورها بر ایران، بسیار خوب است. همچنین با تهدید از آمریکا طلب کمک نظامی کردن می تواند به منحرف کردن اذهان عمومی از مسائل دیگری مانند گسترش شهرک سازی و متوقف شدن روند صلح کمک کند.

با این حال تمام گمانه زنی ها و پیش بینی ها در مورد «خطوط قرمز» اسرائیل و حمله حتمی به ایران در حد حرف است. در واقع تمام پیش بینی ها در مورد جنگ شبیه به اظهارات رهبران فرقه ای حواس پرتی است که همچنان به پایان رسیدن جهان را پیش بینی می کنند و خیلی عادی از تاریخی که بر اساس آن قرار بود جهان به پایان برسد، عبور می کنند. بالاخره کی می رسد که ما به این گونه پیش بینی ها دیگر اهمیتی ندهیم؟

دیدگاه شما

آخرین اخبار