با سقوط رژیم شاهنشاهی و روی کارآمدن نظامی مردمسالار و دیندار، برخی از مردم گمان میبردند که با سرعت زیادی بسیاری از مشکلاتی که قبل از انقلاب با آن مواجه بودند برطرف خواهند شد با این حال چندی نگذشت که کشور درگیر جنگی تحمیلی شد و سیل مشکلات بود که به سوی بدنهی مردمی وارد میآمد، اما مردمیترین مسئولان کشور از جمله امام خمینی(ره) با وفق دادن سطح زندگی خود با اقشار محروم و سایر راهنماییهای عقلانی و دینی توانستند هم مردم را در یک صف واحد نگهدارند و هم از مشکلات جنگ عبور کنند. ایدئولوگهای انقلاب نیز چند مرحله برای حرکت اسلامی برخاسته از دل مردم در نظر داشتند که از آنها به عنوان اهداف انقلاب نیز یاد میشود. دفاع مقدس فرصتی بود تا مردم ایران گامهای بلندی را برای طی مسیر به سوی این اهداف والا بردارند. آن چیزی که در عرصهی جنگ تحمیلی یک نمود خاصی دارد نوع مدیریت و سازماندهی جهادگونهای است که بین مقامات کشوری و لشگری برقرار بود. با گذشت سالهای جنگ و وارد شدن به دورهی سازندگی و اصلاحات اگرچه مدیران تربیت شدهی حاصل از دفاع مقدس و برخی تحصیلکردگان با روحیات جهادی در پستهای مدیریتی بودند، اما روند مدیریتی کشور کم کم و با شیب ملایمی به سوی نوعی از روزمرگی رفته و دیگر از ابتکارات فوقالعاده دوران جهاد و دفاع، کمتر خبری میشنیدیم. در دورهی کنونی که فشار تحریمها بار دیگر وضعیتی شبه جنگی را برای ملت ایران رقم زده است نیز به نوعی کمبود مدیران جهادی در عرصههای مدیریتی کلان کشور را احساس میکنیم. مدل اردوهای جهادی که چند سالی است در کشور راهاندازی شده است با الگوگیری از دفاع مقدس میتواند محرک بدنهی مدیریتی کشوربه سوی اهداف عالیه باشد. دیدبان در این نوشتار برآن است تا با بازگو کردن برخی اهداف انقلاب اسلامی، جایگاه اردوهای جهادی را در هندسهی مسیر رشد و سعادت مردم مسلمان ایران تبیین کند.
انقلاب اسلامی چه مسیری را میپیماید؟
نهضت اسلامی مردم ایران در 22 بهمن 57 به پیروزی رسید، اما هنوز به سرانجام نرسیده است. گرچه در بادی امر این گونه گزارهها عجیب به نظر میآید اما با نگاهی به مسیر این انقلاب درمییابیم که هم اکنون نیز ما در حال طی مسیری هستیم که با محاسبهای غیر دقیق نقطهی عطف آن 15خرداد 42بودهاست. نقاط هدفگذاری شده بر روی نقشهی انقلاب اسلامی:
1- انقلاب و خیزش نخبگانی و مردمی: جنبش مردمی در سال 57 این جایگاه را فتح کرده است و ایرانیان توانستد در گام نخست رژیمی را که وابسته به منافع غرب بود کنار بزنند و ارداهی اسلامی خود را برگزینند. این موقعیت در سالهای مداوم اول انقلاب و سالیان پس از انقلاب توسط جداییطلبان، منافقین فتنهی 78 و برخی افراد در فتنهی 88 و موارد دیگر مورد تهدید قرار گرفت اما کماکان قرص و محکم تحت ارادهی عمومی قرار دارد و انقلاب به رغم دشمنیهای زیاد غرب هم چنان با قدرت برقرار است.
2- نظامسازی و شکلدهی به نوع جدیدی از ساختار: با پیروزی انقلاب، مقصد دومیِ مردم، همان نهادسازی ویژهی انقلاب بود که با تدابیر معمار کبیر انقلاب و شکلگیری قانون اساسی مقدمات آن فراهم شد. این مقصد به طور ویژهای تا به امروز ادامه دارد و هنگامیکه نهادها با اهداف بلند مدت تر سازگاری نداشته باشد امکان اصلاح آنها و ایجاد نهادهای جدید وجود خواهد داشت که شوراهای عالی کشور و مجمع تشخیص مصلحت و.. را میتوان به عنوان نمونه هایی از این مرحله یاد کرد.
3-دولتسازی مبتنی بر تربیت نسل جدید مدیران دولتی متعهد و متخصص: دولتسازی اسلامی با تربیت نیروی مسلمان حاضر در صحنه گره خوردهاست. نیروسازی در این نوع نظام بر طبق الگوی قرآنی دو منشاء ایجابی و سلبی دارد. منشاء سلبی نیروهایی که به کار آیندهی مدیریتی انقلاب میآمدند با عملکردشان نسبت به رژیم منحوس پهلوی آشکار میشده است یعنی افرادی که نسبت به ظلم و استبداد رژیم ساکت ننشسته اند. منشاء ایجابی نیز همان پیروی از ولی زمانه است و همزمان با انقلاب اسلامی امام خمینی(رض) به عنوان الگو و رهبری بودند که افراد مخلص و متعهد خود را نسبت به دستورات ایشان مقید میدانستند. فرآیند نیروسازی انقلابی یعنی مجموعهای از کارگزاران و مدیران آیندهی نظام اسلامی، دارای جهتگیری و رفتار اجتماعی و فردی منطبق با اسلام باشند و در ادارهی آیندهی کشور این جهتگیریها را مدنظر خود قرار دهند. حداکثر تلاش انقلاب اسلامی ایران در حال حاضر صرف این مورد میشود یعنی نوع برنامهها و نوع نگاه مسئولین مربوطه به این سمت است که نظام اداری ما باید طوری سالمسازی شود که به عنوان مروجی از مروجان عدالت و اخلاق و رفتار اسلامی، این الگو را در تعامل با جامعه اسلامی بروز دهند.
4- برقراری سبک زندگی دینی در بین مردم، توسط خود مردم (جامعهسازی متناسب با تمدنسازی): این مورد نیز مانند موارد فوق تدریجی است و دریک زمان خاص نمیگنجد و نوعی از سیال بودن را در درون خود دارد. به عبارت دیگر حرکت جامعه برای اسلامی شدن در تمام ابعاد خود با فراز و نشیبهای خود از قبل از انقلاب اسلامی شروع شدهاست. لیکن این حرکت با پیروزی انقلاب شتاب بیشتری به خود گرفته و زمینههای بروز آن مساعدتر شده است. در مسیر این هدف رسیدن به الگویی از مردم با هنجارها و ارزشهای اسلامی ضروری مینماید.
5-تمدن سازی نوین اسلامی: در پایان این مراحل کشوری که موارد سابق را به انجام رسانده و در خود نهادینه کردهاست قادر خواهد بود به عنوانی الگویی نزد سایر کشورها به حساب آید و نوع فرهنگ و انواع نظامهای سیاسی و اجتماعی خود را به عنوان هژمونی! (الگویی متعالی) از منظرهای گوناگون در اختیار دیگران قرار دهد. هر چند در هر زمانی عملکرد یک کشور_ اعم از مردم و دولت_ در معرض نمایش نزد افکار عمومی جهان است و بسته به پایان مراحل فوق نمیباشد.(1)
اکنون که یادآوری کوتاهی از اهداف و مسیر متعالی انقلاب اسلامی به دست دادیم، به فراخور موضوع سعی میکنیم نقش و جایگاه اردوهای جهادی را در پیشبرد این اهداف به عنوان یکی از ثمرات بسیار پویای انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار دهیم.
یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، احیای فرهنگ جهادی بود. توسعهی این فرهنگ انقلابی در همهی زوایای زندگی میتواند یک روش و یک راهبرد اصلی باشد. تشکیل «جهاد سازندگی» در ابتدای انقلاب فرصتی را از نظر ساختاری و از نظر روش مدیریتی ایجاد کرد تا صدها سال عقبماندگی قبل از انقلاب را با روشهای میانبر و ابتکاری جبران کند. جهاد سازندگی تشکیل شد و از همان ابتدای تأسیس، تجربهی بسیار موفقی در بازسازی روستاها و در دفاع مقدس به یادگار گذاشت. این امر -با نگاه خوشبینانه- به دلیل کارشناسی غلط و -با نگاه بدبینانه- به دلیل تعمدی که دشمنان داخلی یا نفوذیهای دشمن در بدنهی انقلاب داشتند، ابتدا از طریق تبدیل به وزارت جهاد سازندگی، از قالب جهاد خارج شد. در ادامه هم با ادغام آن بنا داشتند این دستاورد به دست فراموشی سپرده شود. اما خوشبختانه با دستور مقام معظم رهبری(مد ظله) و به وجود آمدن گروههایی تحت عنوان جهادی این ثمره به نوعی پاسداری شد.(2)
جایگاه گروههای جهادی در پیشبرد اهداف درجهبندی شدهی انقلاب اسلامی
در هر یک از نقاط مطروحهی بالا بر روی نقشهی انقلاب اسلامی هرجا که موفقیتی را شاهد بودهایم، پای یک مدیر جهادی نیز در میان بوده است. اسلام بنا به ماهیتش انسان را یک بار برای خود انسان تعریف میکند و تکالیفی را برایش در نظر میگیرد و یک بار هم به صورت درهم تنیده با خود، تکالیفی را در عرصهی اجتماعی برای او تعریف میکند. مدیران جهادی انقلاب اسلامی، از جمله شخص امام خمینی(رض) و بسیاری از سرداران دفاع مقدس با الگوگیری از پیشوایان دینی سعی کردند با پیادهکردن آنچه در چنته داشتهاند بیشترین منفعت و خدمت را به مردم برسانند. و به اصطلاح در این راه مجاهده کنند. شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه، در مقابل دشمن صورت گیرد. فعالیتهای جهادی کنونی با ریشه داشتن در فرهنگ ایثار و شهادت هشت سال دفاع مقدس میتواند ادامه دهندهی چرخهی پرورش انسانهایی آزاده و مدیرانی جهادگر باشد.
انقلاب اسلامی و حضور جهادی آحاد جامعه: با تشدید اعتراضات در شهرهای ایران و فرمان امام خمینی مبنی بر حضور مردم در عرصههای میدانی، رژیم شاه به عقب نشست و در نهایت مجبور به فرار از کشور شدند. بنابراین حضور جهادگونهی مردمی که آمادهی شهادت در راه خدا و در جهت استیلای اسلام در سرزمین اسلامی بودند، اصلیترین علت پیروزی انقلاب به عنوان مرحلهی اول بود. پاسداری از انقلاب در شرایط حساس سالهای 78 و 88 نیز محصول این نوع حضور بود.
دولتسازی در انقلاب اسلامی: هم اینک جمهوری اسلامی ایران در این مرحله قرار دارد و گامهایی را به نحو کوتاهتری در مرحلهی جامعهسازی برداشتهاست. برای داشتن مجموعهای از مدیران و کارگزاران ارزشی که منشاء ارزشهای اسلامی در جامعه باشند نیازمند به محیطی اسلامی میباشیم. و از آنجایی که محیط شکل دهنده به شخصیت دینی و هویت معنوی افراد در درجهی اول خانواده و بعد از آن جامعه کنونی است، ما نیازمند عرصههایی هستیم که فرد با قرار گرفتن درآن، مسلمان شدن را اول در خود و بعد در تعامل با جامعه به عنوان خدمترسانی، تمرین نماید. فرآیندی که به طور خواسته و یا ناخواسته در دوران دفاع مقدس انجام گرفت و محصول آن فرماندهان و مسئولانی شدند که برکات حضورشان را هم اکنون نیز شاهد هستیم. حضور جوانان جهادی در مناطق مختلف از دو بعد بر مدیریت جهادی حال و آینده تاثیر دارد که در قالب شکل زیر نشان داده میشود. (3)
جامعهسازی، تربیت نیروی انسانی و ترویج سبک زندگی اسلامی: به طور همزمان مرحلهی دولتسازی و جامعهسازی به عنوان یکی از اهداف حاکمیتی پیگیری میشود. سخنان گذشتهی مقام معظم رهبری و تاکید مجدد ایشان به موضوع سبک زندگی دینی در سفر به خراسان شمالی، گویای این مطلب است که مردم بایستی با سرعت بیشتری به اصلاح الگوی زندگی خویش بپردازند. در این میان نامگذاریهای سالها در چند سال اخیر نیز میتواند روشنگر باشد. اصلاح الگوی مصرف، حمایت از تولید ملی و ... . حال ما به یک موتور محرکی برای رسیدن به این مقصد نیاز داریم. موتوری که همانند جهاد دفاع مقدس، نقش همافزایی ملی، جوشش و ابتکار ، اخلاص و تدین، ولایتمداری و خودسازی را دربین مردم نهادینه کند. گروههای جهادی که میتوانند مصداق آیهی «الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَاللَّهِ وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ»(4) باشند در این هدف به چند جهت موثر میباشند.
نتیجهگیری
"نعمت خدمتگزارى را و توان خدمتگزارى را که خداى متعال به شما هدیه کرده است، قدر بدانید؛ خدا را شکر کنید؛ افزایش این گنجینهى معنوى را از خدا بخواهید. و این را بدانید که هر جامعهاى و هر کشورى از یک چنین سرمایهى عظیمى و ذىقیمتى برخوردار باشد، بدون هیچ تردیدى خواهد توانست به برترین قلههاى عزت و عظمت دست پیدا کند. و این سرنوشت قطعىِ جامعهى شما و ملت شماست. عامل آن هم، موتور محرکِ آن هم، همین روحیهاى است که شما دارید."(5) با توجه به تجربهی انقلاب اسلامی در سی و اندی سال گذشتهی عملی، اعتماد به بیرون از مرزها و واگذاشتن سرمایههای انسانی درون، کاری به دور از تدبیر و حکمت است. دیدبان معتقد است انقلاب سلامی که اکنون در تکاپوی شکلدهی به دولتی اسلامی با تمام ویژگیهای آن است باید بیش از پیش به نیروسازی و تربیت انسانهای متعهد و مخلص و متخصص روی آورد و با الگو قرار دادن عناصر جهادگر و همراهی عملی با ایشان و معرفی آنها به جامعه موجی از مجاهدت و عشق به پیشرفت را در آحاد جامعه به وجود آورد و این نکتهاست که تمام قوای کشور بایستی در بخشهای خود به آن به حیث یکی از ثمرات انقلاب اسلامی توجه ویژهای داشته باشند.
برخی منابع:
1-http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=22373#168146
2-مصاحبهی سردار پاسدار مجید خراسانیhttp://goftemaan.ir/post/13
3-طراحی فرآیند مدیریت فعالیتهای جهادی، پایاننامه آقای محسن لبخندق
4- سورهی توبه / آیهی شریفهی 20
5-فرازهای برگزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار جهادگران بسیج سازندگى در سال ۱۳۸۹ را به مناسبت انتشار پروندهی «اردوی جهادی» از سری مجموعههای سبک زندگی را مرور میکنیم.
دیدگاه شما