مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 14. آبان 1393 - 7:43   |   کد مطلب: 14398
مصاحبه‌ با استاد محمد رحیم مسکین
نصیحت بازبان خوش رمز سعادت است
استاد فرزانه محمد رحیم مسکین مداح و استاد قرآن که از حدود ۴۰۰۰هزارنفر شاگرد ، ۲۰۰ نفر مداح و ۱۵۰ نفر شهید تربیت و تقدیم اسلام کرد.
محمد رحیم مسکین

به گزارش صدای دانشجو به نقل از خبرگزاری تسنیم از همدان، استاد فرزانه  محمد رحیم مسکین، متدینی که درسال 1309 درهمدان دیده به جهان کشود پدرش مرحوم کریم مسکین ازقاریان و اردتمندان اهل بیت عصمت وطهارت بود باوجود چنین پدری شوق قرائت قرآن ومداحی در وجودشان مشتعل گردید. پس از آن بدنبال فراگیر نمودن فرهنگ قرآنی برای نونهالان و نوجوانان بود تا اینکه نخستین جلسه قرآنی را در مسجد پای گنبد همدان پایه گذاری کرد.

استاد در اندیشه گسترش فضای قرآنی و تشکیل شعباتی دیگر از مکتب امام زمان(عج) بود، تا اینکه جلسات چهارده گانه به طور سیار در منازل و مناطق شهر برگزار گردید، اسناد رسمی باقیمانده و منتشر شده ساواک نشان می دهد، رژیم ستم شاهی نگران شکل گیری آنها بوده است و حتی نام بعضی از نوجوانان 12 تا13 ساله مکتب در اسناد ساواک مندرج است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی جلسه عصر جمعه و دعای سمات استاد مسکین طبق روال قبل با مسئولیت شخصی وی ادامه یافت تا اینکه در روز دوم محرم امسال وی به ملکوت اعلی پیوست و مصاحبه ذیل در تابستان 93 در مغاره استاد انجام شده است.

استاد چند سال دارید؟
استاد: 84 سال.

استاد از کی معلم قرآن شدید ؟
استاد: ماجرایش مفصل است.من بچه بودم بالای پشت بام مسجد حاج کربعلی اذان می گفتم ، 3 تا قبه بود. الان هم هست که قدیمی است! الله اکبر اول را من می‌گفتم, سرمای زمستان بود, سیدمهدی سیدی نژاد قبه دوم, هادی ساعتی قبه سوم, یک کربلایی محمدعلی بود که خدا رحمتش کند. بالای 100 سال سنش بود و 7 مرتبه رفته بود کربلا! او پایین ، داخل مسجد اذان می‌داد. یکروز من آمدم پایین داخل مسجد, آنروز او نیامده بود.من ایستادم اذان پایین را هم گفتم که آمد و رسید و عصبانی شد, من را از مسجد پرت کرد بیرون, ولی من از در دیگر آمدم داخ و این برای من شد یک عقده مذهبی...!!!

روزگار گذشت ، رفته بودم مشهد, شنیده بودم در مشهد یک آقای حاج علی عابد زاده  هست که ایشان در آنجا 14 جلسه قرآن دارد, فکر میکردم باید یکی از رجال مهم مشهد باشد. ولی دیدم نه ،  یک دکان کوچکی داره که آیینه می فروشد و یک پالتویی تنش هست که وصله دارد! از هر جای مشهد از هر پاسبانی می پرسیدی حاج علی را می خواهم می گفت بفرما مهدیه که آنجا خدمتشان برسید. رفتم آنجا و برای نخستین  بار این رحل‌ها و رویه رحل‌ها به شکلی که داریم را آنجا دیدم.

به حاج علی گفتم اینجا شما 14 جلسه دارید ولی بچه ها در همدان راهی به این مجالس ندارند و آنها را از مسجد بیرون می‌کنند. گفتم شما دعا کنید که من این 14 جلسه را بتوانم در همدان پیاده کنم. گفت من دعا می‌کنم ولی برو خدمت امام رضا(ع), نشستم و با آقا راز و نیاز کردم که احساس کردم آقا به من عنایت دارد .

آمدم همدان جلسه معصومیه داشتیم و جلسه اتفاقیون. معصومیه را به محمدیه تغییر نام دادیم که مصطفی امینی پیش نماز مسجد شیروانی سرپرستش شد و اتفاقیون را به علویه که پسر آقای ملیحی سرپرستش شد و همینطور پشت سر هم فاطمیه با آقای مزجات و حسنیه آقای بابازاده  وحسینیه آقای محمدی و بعدش آقای مجتهدی  و سجادیه و همینطور تا مهدیه درست شد.

راهنمایی شما به معلمان قرآن چیست؟
استاد: خونسرد باشند, صبر داشته باشند.

شما چند تا شاگرد داشته اید؟
استاد:  تا اول انقلاب 3800 شاگرد داشته ام طبق دفتر, از اینها حدود 200 نفر مداح شده‌اند و 150 نفر شهید،که اسم‌هایشان هست.

جلسه قرآن چه تاثیراتی در زندگی نونهالان و نوجوانان دارد؟
استاد: اولا که خود قرآن برای آدم یک مدرسه است. آدمی که دستش به قرآن رسید, اصلا, حیا میکنه که دستش به چیز دیگری برسد! هر چیزی یک اثر ذاتی داره یک اثر وضعی. این اثر ذاتی قرآنه . اگر انسان قرآن شناس باشه ، خود قرآن انسان را به خودش جذب میکنه.البته کسانی هم هستند که قرآن می خوانند ولی قرآن آنها را لعنت می‌کند مثل ابن ملجم ملعون!

حاج آقا چه توصیه‌ای برای خانواده هایی دارید که نوجوان در خانه دارند.

استاد : راهنمایی شان کنید. اولاد شیرین است  آن کسی که در حق بچه اش خوبی میکند باید بفهمد که چکار میکند، باید بفهمد اولاد ارزش دارد ، اولاد امانت خداست، این نیست که ما بیاییم و هر جور که دلمان خواست با او رفتار کنیم.

برای عاقبت به خیری آنها چکار کنند؟
استاد: نصیحت، زبان خوش ، زبان خوش ، زبان خوش...تا می توانید به مردم نصیحت کنید.

حاج آقا برای اینکه شیطان در ما اثر نکنه چکار کنیم؟
استاد: در هر کاری به خدا پناه ببرید .امورات را به خدا واگذار کنید.
و افوض امری الی الله ...  خدا همه کارها را درست می‌کند.

حاج آقا ، اگر برگردید به 50 سال پیش باز همین راه را طی می کنید؟
استاد: بله من این را از مرحوم پدرم به ارث بردم.پدرم هم همینکاره بود ، مداح افتخاری و معلم افتخاری قرآن بود. بزرگترین ارثی که مرحوم پدرم برای من گذاشت این بود.

حاج آقا شما در این سالها شاگردانتان را در جلسات ، بیشتر به سمت قرآن هدایت کردید یا به سمت امام زمان ؟ کدام برایتان اولویت داشت؟
استاد: پیغمبر اکرم قبل از رحلت فرمودند : انی تارک فیکم الثقلین, کتاب الله و عترتی, یکی کتاب خدا یکی عترت, اینها از هم جدا نمی شوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند, این جواب شماست, باید هردو کنار هم باشند, امام زمان یعنی قرآن ، قرآن یعنی امام زمان, علی (ع) یعنی قرآن ، قرآن یعنی علی (ع) .

حاج آقا شما چقدر امام زمان(عج) را دوست دارید؟
استاد:(کمی بعد استاد با حالت گریه گفت): این سوال را از من نپرسید... امیدوارم به دل سوخته امام زمان (عج) که توفیق درک امام زمان را داشته باشیم.

چه خواسته ای از امام زمان(عج) دارید؟
استاد: یکی توفیق در عزاداری امام حسین(ع) را میخواهم و یکی هم فرج خودش را . افضل الاعمال انتظارالفرج.

حاج آقا علت علاقه ویژه شما به جوانان چیست ؟
استاد: من خودم در نوجوانی بخاطر راه نداشتن به این جاها ، عقده مذهبی برام درست شد. این عقده را این جور درآوردم که کاری کنم نوجوانان به این جور جاها راه داشته باشند. فقط صبر و حوصله می خواهد که اول عرض کردم.

شما یک سبک در خواندن دعای سمات دارید, در مورد این سبک منحصربه فرد صحبت کنید.

استاد : 2 تا سبک است, یکی شور است  و یکی هم همایون. ( شروع به خواندن در هر دو سبک کرد )مداح  تا به دستگاه‌ها آشنا نباشید نمی توانید این دو تا را از هم جدا کنند، دستگاهها 12  تاست و 72 تیکه و موارد دیگر،  مداح باید دستگاهها را بلد باشد. خود دستگاهها یک علمی است. اما آن را آموزش نداده‌ام که مبادا سر از سیم و مضراب در آورد و توصیه می‌کنم مداحی که برایش مادیات مهم است اگر سراغ مداحی نرود بهتر است.

استاد چه توصیه ای برای ما جوان ها به ویژه مربیان قرآن دارید؟
استاد: خلق خوش باشند و خلق محمدی داشته باشند، انک لعلی خلق عظیم. از خلق خوش انسان همه چیز گیرش می‌آید, خلق خوش و صبر.

استاد بهترین خاطره عمرتان چی بوده‌است ؟

استاد : نپرسید!!

استاد شما از مداحی بیشتر لذت می برید یا از قرائت قرآن؟

از هر دو. اینها از هم جدا نیست. ((مَن بَکی اَو اَبکی اَو تَباکی وَجَبت لَه الجَنه)) . هر کس گریه کند یا بگریاند یا به حالت گریه درآید، بهشت بر او واجب می‌شود.

استاد اگر نکاتی پایانی دارید بفرمایید

استاد: ان شاءالله عاقبت به خیر شوید. خدا امواتتان را رحمت کند .یکی از چیزهایی که عزت و آبرو را زیاد می کند ، طلب مغفرت زیاد است برای اموات. یک کربلایی صادق مدیر بود, من بچه بودم, نماز آقای دامغانی را تکبیر می گفتم, گفتم بحول الله و قوته اقوم و اقوعد, ایشان قاری قرآن بود و خیلی هم خوش لحن بود, به من گفت که اقوعد نگو, بگو اقعد, حدود 60 سال است که برایش طلب مغفرت می کنم ! چرا که علی (ع) فرمود: ((مَن عَلَمنی حَرفَا فَقَد صَیَرنی عَبدا))

دیدگاه شما

آخرین اخبار