به گزارش صدای دانشجو، تحلیل «ارگان رسمی اتحادیهٔ انجمنهای اسلامی دانشجویی و فارغالتحصیلان» منوط به درک فضایی است که نشریهٔ «پیام دانشجوی بسیجی» در آن منتشر میشد. برخورد حذفی و بستهٔ دولت سازندگی با دانشجویان سیاسی، برخورد حذفی با انجمنهای اسلامی که بخشیاش به سیطرهٔ یک جناح بر مدیریت دولت و دعوای بزرگان دو جناح باهم و بخشی هم به بعضی تندوکندرویها برمیگشت، تلاش دولت برای ایجاد تشکلهای موازی تشکل اصلی دانشجویی مثل انجمنهای اسلامی دانشجویی و… در این مطالعه تلاش میشود عناصر اصلی و محوری گفتمان این نشریه بررسی گردد.
در طول شمارگان نشریهٔ پیام دانشجوی بسیجی یک خط سیر مواجه هستیم، خط سیر حمایت دولت از این مجموعه که به مجموعهٔ طبرزدی معرف است تا نقد نسبت به بعضی ارکان دولت و برخوردهای صورت گرفته با آنها و تندتر شدن این نقدها تا نفی بعضی مسئولین، شکایت نیروی مقاومت بسیج و تغییر نام نشریه از پیام دانشجوی بسیجی به «پیام دانشجو» یکی از این موارد است.
این نشریه که اعلام کرده بود مخاطبش دانشجویی است، جوری مطالبش را منتشر میکرد که همهٔ اقشار استفاده کنند، شروع به شکستن تابوهای رسانهای و ورود به بعضی حریمهای بهغلط ممنوع اعلامشده تا رد شدن از بعضی خط قرمزها یکی از ویژگیهای این نشریه است.
شناخت صحیح از سقیم و بررسی رویکردهای درست و غلط این نشریه و مجموعه که همواره به برچسب و چماقی برای حذف نیروهای آرمانخواه و غیر وابسته از دههٔ ۷۰ تاکنون درآمده است، ضروری است. بهویژه زمانی که با این گزاره مواجه میشویم که ادارهکنندگان این مجموعه همگی سابقهٔ جنگ دارند. بهصورت کلی مواضع نشریه را میتوان در چند دستهٔ کلی دستهبندی کرد:
مسائل مربوط به وحدت اسلامی و جهان اسلام: بازتاب مسائل اخوانالمسلمین مصر، جبههٔ نجات اسلامی الجزایر، بوسنی، فلسطین، مصر، فرانسه، عربستان، چچن، منع حجاب، رویکرد جهان اسلامی حتی به مسائل ورزشی نظیر بازتاب مسابقات همبستگی دانشجویان کشورهای اسلامی، اعتراض به توزیع کوکاکولا در ایران بهعنوان دنبالهروی امپریالیسم، بازتاب اعتراض به کوکا و پپسی و نستله، طرح کنگرهٔ جهانی جوانان مسلمان، حمایت از جبههٔ جهانی مستضعفین مثل هائیتی و آمریکای لاتین.
مطالبهٔ فرهنگی: اعتراض به عدم رعایت شئونات اسلامی، انتقاد از میرسلیم وزیر ارشاد وقت با چاپ عکس او با لباس خارجی آرمدار، انتقاد از وضعیت مطبوعات، حمله به هنر برای هنر، انتقاد از وضعیت فرهنگی، انتقاد از ریاست جمهوری به خاطر صداوسیما، انتقاد از تمسخر لهجهها در صداوسیما، چاپ سخنرانی حسن روحانی در انتقاد از وضعیت فرهنگی، چاپ مصاحبهٔ آقای جناتی با کیهان هوایی با نظرات در مورد رقص مرد برای مرد و … که آقای حمیدی نمایندهٔ ولیفقیه در علم و صنعت دعوت به مناظره کرد.
انتقاد از وضعیت دانشگاه: انتقاد از دانشگاه غیرسیاسی و عمل مسئولان و دانشگاه آزاد در این زمینه.
عدالتخواهی: چاپ کاخ یکی از مرفهین بیدرد، گزارش از داروخانهها و بازار بد دارو، مسکن، مدارس غیرانتفاعی، دفاع از پیام رهبر و رییسجمهور برای صرفهجویی، پرداختن به فساد اداری، گرانفروشی، خصوصیسازی دانشگاهها و بند د تبصرهٔ ۱۷ قانون بودجهٔ ۱۳۷۳، انتقاد از نمایشگاه بینالمللی کالاهای وارداتی غیرضروری، پیگیری مسائل صنفی دانشگاهها مثل خوابگاهها، انتقاد از فروشگاههای زنجیرهای، تحلیل موافقتنامههای کلان اقتصادی، انتقاد از نمایشگاه بینالمللی تهران، انتقاد از دولت و مسئولان برای سرمایهگذاری و استقراض خارجی و سیاستهای پولی و ارزی و سیاست تعدیل نیز دامن زدن به فقر و غنا و اسراف و تجمل و ارتشاء، اعتراض به خصوصیسازی، نامه به رهبری در مورد خصوصیسازی، انتقاد آستان قدس ذیل نقد تبدیل به قطب سرمایهداری، انتقاد از رییس وقت قوه قضائیه و حمله به اشرافیت مسئولین: (چاپ و انتقاد ازجملهٔ رییس وقت قوه قضائیه در نماز جمعه: «مگر من کی هستم که توقع دارم مسکنم در ردیف مسکن رجال و ثروتمندان جامعه باشد.»)، حمله به سیاسیکاری و تملق بعضی احزاب به مسئولین (مثل تمسخر نامهٔ کمیته امداد به رییس وقت قوهٔ قضائیه)، انتقاد از دولت ذیل کنار گذاشتن انقلابیگری و آرمانگرایی، محدودسازی آرمان به ایران آباد و توسعه، عدم نظارت همهجانبه.
جلوههای ایثار و دفاع مقدس و پرداختن به شهدا و ایثارگران، بازتاب اعتراض جانبازان به واگذاری حوالهٔ قند و شکر ارزانتر به آنان، دفاع از آمدن رزمندگان به دانشگاه و سهمیهٔ رزمندگان.
استکبارستیزی: اعتراض به مذاکرهٔ رییس فدراسیون کشتی آمریکا با هیئت ایرانی در مسابقات جهانی استانبول، حمله به رابطهٔ سیاسی و اقتصادی با آمریکا.
حمایت از اقدامات خوب مسئولین و جبههٔ فرهنگی انقلاب: حمایت از اقدامات مهدی نصیری در کیهان، تشکر از بعضی انتصابات انقلابی قوهٔ مجریه.
دفاع از اصل امر به معرف و نهی از منکر در قانون اساسی.
همکاری با بسیج دانشجویی سر دفاع از حذف اساتید نامسلمان.
مداحی دولت و دفاع شدید از رییسجمهور وقت: مانور دادن شدید روی یک شخصیت سیاسی (هاشمی رییسجمهور محبوب) دیدارهای هاشمی با دفاتر مختلف مجموعه و اعلام حمایت از آنها در ابتدای کار بهوفور در نشریه در مورد دفتر مرکزی و واحدهای تابعه دیده میشود، این حمایت و فردمحوری بهگونهای بود که حتی در ابتدای راه ضمن حمایتها به دولت مثلاً به انتقاد از دستگاه رهبری (بیت) بهصورت علنی در نشریه پرداخته میشد. (نمونه شمارهٔ دو اعتراض به نحوهٔ نشاندن افراد پیش رهبری در افطاری)، ورود در دعوای درونی تشکلها با محوریت حمایت از دولت مثل چاپ نامهٔ انجمن اسلامی شهید چمران اهواز خطاب به تحکیم حاوی اعتراض به انتقاد از دولت و مجری لیبرالیسم مدرن دولتی دانستن آن.
دفاع از کارهای خوب دولت مثل بازتاب مصاحبهٔ هاشمی با فیگارو در سال ۷۳: «با دولت مصر به خاطر خیانت به فلسطین رابطه نداریم.».
آغاز انتقاد به بعضی از بدنههای درون دولت: حمایت از دولت باوجود بعضی انتقادهای بیشتر فرهنگی.
آغاز انتقاد از هاشمی در شمارهٔ چهار ضمن ادامهٔ روند حمایت رییس دولت در نشریه.
مورد برخورد واقعشدن و تند شدن اعتراضات: تلاش کرباسچی شهردار تهران برای بستن آنها در بهمن ۷۳ به خاطر انتقاد از هاشمی رفسنجانی، بستن دفتر در بعضی جاها و دستگیری طبرزدی بهوسیلهٔ دستگاههای امنیتی، توبیخ طبرزدی بهوسیلهٔ معاونت فرهنگی ادارهٔ کلاً مطبوعات داخلی ارشاد، جلوگیری از توزیع نشریه در کیوسکها، تذکر تلفنی گرفتن به خاطر چاپ خبر درخواست آمدن به ایران شیخ علی تهرانی، شکایت و تغییر نام نشریه به پیام دانشجو، تهدید به بسته شدن به خاطر چاپ کاخ یکی از مرفهین بیدرد.
رد شدن از حاکمیت: نمود آن در نشریه کم است چون این اتفاقات بیشتر در مجموعهشان بعد از بسته شن نشریه و یک سری برخوردها روی داد.
تأکید بر لفظگرایی در مورد رهبری (لفظ امام خامنهای).
تأکید بر ضرورت مرجعیت از برگزاری راهپیمایی حمایت از مرجعیت رهبری.
انتقاد از همهٔ مسئولین و طرح اینکه ما فقط یک پناه داریم و آن امام خامنهای است.
طرح تلاش مرجع سازی غرب در مورد منتظری، حسن طباطبایی قمی، محمد شیرازی.
کاندیدا داشتن در انتخابات مجلس.
انتقاد از روحانیت: چرا در رأس همه تشکیلات هستند، عدم موفقیت در بعض موارد، نقد جناحهای روحانی، ضرورت مردمی بودن نه دولتی شدن روحانیت، امکان نقش داشتن غیر روحانیون در حاکمیت، انتقاد از تحجر برخی روحانیون در برخورد با غرب، تکهپاره بودن و اینکه یک عده مخالف و یک عده موافق فلسفه هستند.
دفاع از بعضی روسای دانشگاهها و حمله به بعضی دیگر.
ورود و یکطرف پروندههای قضایی شدن مثل ورود به پروندهای که طرف مدعی بود به خاطر امربهمعروف آدم کشته و بعد اعدام شد (شکلآبادی).
گردش مالی و امکانات: تأسیس موسسهٔ فرهنگی، هنری، آموزشی دانشگاه و برگزاری کلاس ارشد، کارهای هنری و فنی و چاپ و نشر، افزایش آگهی احتمالاً نشانهٔ افزایش خواننده یا مشکل شدید مالی.
فرد محوری و خودبزرگبینی مسئولین مجموعه: ورود طبرزدی بهعنوان مدیرمسئول و مسئول مجموعه به موارد کلامی و تخصصی نظیر مقالهٔ معرفتی دفاع از ثبوت دین، و سخنران مجموعه شدن اعضای شورای مرکزی مثل طبرزدی با موضع معرفتشناسی و امامی با موضوع تهاجم فرهنگی در نشستها.
حرکتهای سیاسی نوستالژیک بدون رعایت همهٔ جنبهها: تلاش برای تسخیر سفارت سازمان ملل و اشغال سفارت فلسطین و تلاش برای شبیهسازی تسخیر نامه و نامیدن خود بهعنوان دانشجویان مسلمان پیرو خط امامت.
غیر دانشجویی اداره شدن کار دانشجویی: اتحادیهٔ دانشجویان جدا فارغالتحصیلان جدا یک اتحادیهٔ مرکزی.
با یک بررسی کلی نسبت به مواضع منتشرشدهٔ نشریهٔ پیام دانشجو به این نتیجه میرسیم که در بخش عمدهای حرکتهای این مجموعه، انقلابی و عدالتخواهانه بوده و مواضعی را منتشر میکند که حاوی اصول انقلابی است که هر مجموعهٔ دانشجویی اسلامگرای دیگری در شرایط زمانی و مکانی مشابه باید دنبال کند و اساساً باید آنها را بهعنوان کارهای خوب این مجموعه ستود.
اما مواردی دیگر نظیر نوع تعامل با دولت از مداحی و بتسازی و فرد محوری و تبدیل به پیادهنظام دولت شدن و حمله به منتقدین دولت تا تغییر رویکرد و تند شدن به آن در این نشریه مشاهده میشود. برخوردهای تند دولت با این تشکل دستساخته که از تاریخی به بعد گوش فرمان نبود (مجموعه از دههٔ ۶۰ تشکیلشده بود اما همگام با تشکیل دولت جدید در کنار بعضی تشکلهای دانشجویی دیگر تقویت شد)، و موضعگیریهای تند این مجموعه در قبال حامی پیشین خود، شاید جزو محوریترین ریشههای این چرخش باشد. معطوف به قدرت شدن، انتقاد از روحانیت، یکطرف پروندههای قضایی شدن، درگیر مسائل اقتصادی کردن مجموعه، خودبزرگبینی و محور بینی مسئولین نشریه و مجموعه، حرکتهای سیاسی نوستالژیک بدون رعایت همهٔ جنبهها و از همه مهمتر غیر دانشجویی اداره شدن و دخالت فارغالتحصیلانی که بعضاً از قبل از انقلاب دانشجو بودند مثل خود مسئول مجموعه را شاید بتوان جزو این رویکردهای غلط موجود در نشریه ردیابی کرد. که در تغییر رویکردهای آن نیز بیتأثیر نیست. بر این مبنا انحراف طبرزدی و مجموعه او نه به رویکردهای انقلابی که به حاشیههای ذکر شده برمیگردد.
دیدگاه شما