به گزارش صدای دانشجو، دارا بودن نیروی انسانی متخصص در هر کشوری می تواند بزرگترین مزیت نسبی آن کشور نسبت به دیگر کشورها باشد؛ این امر نیازمند دارا بودن یک نظام آموزش عالی توسعه یافته و هماهنگ با صنعت و اقتصاد و «با سواد» بودن دانش آموختگان آن سیستم است.
متاسفانه طی سال های اخیر با افزایش ظرفیت دانشگاه ها این سوال مطرح شده است که آیا دانشگاه و دانش آموختگانش توانستهاند، در صنعت و اقتصاد کشور اثر گذار باشند؟؛ در این بین دیدگاه های متفاوتی مطرح شده است،که همه آنها دال بر «اثربخش» نبودن آن می دهد.
مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی اواخر هفته گذشته در گزارشی با عنوان " تحلیلی بر چالش های اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی"، ضمن بررسی مشکلات امروز آموزش عالی و اقتصاد کشور، پیشنهاداتی هم درباره اثربخشتر شدن دانشگاه ها و اقتصاد کشور شده است.
مرکز پژوهش های مجلس درابتدای این تحلیل آورده است:
دانلود PDF تحلیلی بر چالش های اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی |
امروزه هدف نهایی هر کشوری دستیابی به توسعه انسانی پایدار است و این هدف بدون توسعه یادگیری مادامالعمر و آموزش عالی فراگیر تحقق نخواهد یافت. البته یادگیری مادامالعمر و آموزش عالی فراگیر نیز به تنهایی به توسعه انسانی پایدار منجر نمیشود. شرط لازم برای اثربخشی آموزش عالی در این رابطه، اشتغال پایدار و کارآفرینی موثر دانشآموختگان آموزش عالی در نظام اقتصادی است. در همین رابطه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در پژوهشی به بررسی راستیآزمایی وجود شرایط فوق در اقتصاد ایران پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد دانشآموختگان دانشگاهی در ایران، اشتغال و کارآفرینی اثربخشی در اقتصاد کشور ندارند که عوامل متنوعی در ایجاد این مساله دخالت دارند. ضعف ساختاری نظام اقتصادی، دانشبری پایین فعالیتهای اقتصادی، سطح پایین فناوری و نوآوری، ضعف کارآفرینی مبتنی بر دانش، کیفیت پایین آموزش عالی، ضعف مهارتهای اشتغالپذیری و کارآفرینی در دانشآموختگان، عدم تطبیق عرضه و تقاضای سرمایه انسانی و سیاستهای نامناسب در اقتصاد و آموزش عالی از این جملهاند.
بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس درباره چالشهای اشتغال دانشآموختگان دانشگاهی نشان میدهد به واسطه تاثیرگذاری اندک آموزش عالی در اقتصاد ایران، نرخ بهرهوری نیروی کار در کشور کاهش یافته است؛ بهطوری که بررسی نماگرهای بینالمللی نشان میدهد ایران از نظر بهرهوری نیروی کار در میان 148 کشور در رتبه 130 قرار دارد؛ اما کاهش نرخ بهرهوری نیروی کار در ایران را میتوان در عقبماندگی در شاخصهای جذب دانش، اشاعه دانش و خلاقیت و نوآوری که از جمله شاخصهای کلیدی در زمینه ارتقای وضعیت اشتغال در کشورهای مختلف است، جستوجو کرد؛ بهطوری که ایران از نظر جذب دانش در میان 145 کشور رتبه 125 را به خود اختصاص داده است. همچنین ایران از نظر اشاعه دانش در رتبه 138، از نظر خلاقیت در رتبه 127 و از نظر نوآوری در رتبه 120 قرار دارد.
حدود 53 درصد در شغلهای دولتی مشغول فعالیت بوده و 26 درصد نیز در بخشهای خصوصی شغل پیدا کردهاند
پنج شرط افزایش تاثیر آموزش عالی در اقتصاد
در این شرایط مرکز پژوهشها پنج شرط را برای تغییر وضعیت و افزایش اثربخشی آموزش عالی در اقتصاد کشور و کمک به توسعه انسانی مطرح کرده است.
نخستین موضوع آن است که تمام افرادی که به منظور دستیابی به شغل بهتر و درآمد بالاتر تحصیل کردهاند، بتوانند شغل مناسب خود را پیدا کنند و تا زمانی که دوست دارند شغل مناسب خود را داشته باشند.
دومین موضوع، این است که دانشآموختگان از طریق شغل خود بتوانند برای خود، سازمان و کشور مفید باشند.
همچنین تطبیق لازم بین «دانش، مهارت و گرایشهای مورد نیاز برای تصدی شغل موجود» و «دانش، مهارت و گرایشهای دانشآموخته آموزش عالی» شرط سومی است که مرکز پژوهشها مطرح کرده است.
علاوه بر این دارا بودن دانشآموختگان از بهرهوری مناسب در فعالیت مربوطه و داشتن خلاقیت و نوآوری در شغلها شرطهای بعدی هستند که در پژوهش مذکور به آن اشاره شده است.
این در شرایطی است که آمار رسمی سرشماری نفوس و مسکن در سال 1390 نشان میدهد که در ایران حداقل 3/ 15 درصد از نیروی کار دارای مدرک دانشگاهی نتوانسته بودند شغل مناسب خود را پیدا کنند و بیکار مانده بودند. علاوه بر این حدود 53 درصد در شغلهای دولتی مشغول فعالیت بوده و 26 درصد نیز در بخشهای خصوصی شغل پیدا کردهاند. حدود 7/ 10 درصد از نیروی کار دارای مدرک دانشگاهی نیز بهطور مستقل(خوداشتغالی) کار میکردند و تنها 2/ 3 درصد بهعنوان کارفرما مشغول به فعالیت اقتصادی بودند. اما نکتهای که وجود دارد این است که در بعضی رشتهها از جمله رشتههای کشاورزی تنها 6/ 10 درصد دانشآموختگان در شغلهای مرتبط شاغل بودند. البته از میان شاغلان مرتبط نیز سهم کمی سطح دانش، مهارت و گرایششان با دانش، مهارت و گرایش مورد نیاز برای انجام شغل تطبیق داشته است.
ایران چندان توسعه یافته نیست و پویایی و رقابتپذیری لازم را ندارد
چرا آموزش عالی در اقتصاد ایران اثربخش نیست؟
در حالی که قرار گرفتن کشور در رتبه 130 از نظر بهرهوری نیروی کار حکایت از آن دارد که آموزش عالی در ایران از اثر بخشی لازم در اقتصاد برخوردار نیست، این سوال مطرح میشود که چرا آموزش عالی ایران نتوانسته در اقتصاد کشور آنچنان که باید تاثیرگذار باشد. مرکز پژوهشهای مجلس برای پاسخ به این سوال دو رویکرد «بخشی و جزئینگر» و «یکپارچه و جامع نگر» را مورد بررسی قرار داده است. در رویکرد بخشی و جزئینگر، بعضی از سیاستگذاران عدم اثربخشی آموزش عالی را ناشی از ضعف نظام آموزشی عالی و عملکرد دانشگاهها و موسسههای آموزش عالی میدانند. در مقابل بعضی دیگر از سیاستگذاران و مدیران اجرایی مشکل را در نظام اقتصادی کشور جستجو میکنند.
مشکلات چهارگانه آموزش عالی و اقتصاد
بررسیهای پژوهش های مجلس نشان میدهد رویکرد جامعنگر مشکل را چندجانبه و پیچیده در نظر میگیرد و چهار خاستگاه اصلی «تقاضای پایین اقتصاد ایران»، «اشتغالپذیری پایین دانشآموختگان»، «ناهماهنگی بازار کار دانشآموختگان» و «بازار خدمات آموزش عالی و فضای نامطلوب فرهنگی و آموزشی» بهعنوان مشکلات اصلی در این زمینه مطرح میشود.
مرکز پژوهشهای مجلس برای بررسی چهار خاستگاه مذکور به مقایسه شرایط اقتصادی کشورهای ایران، ترکیه و آلمان پرداخته است. مقایسه اقتصاد این 3 کشور در زمینه تقاضای اقتصاد با استناد به گزارشهای مجمع جهانی اقتصاد نشان میدهد اقتصاد ایران چندان توسعه یافته نیست و پویایی و رقابتپذیری لازم را ندارد. بر همین اساس اقتصاد ایران مبتنی بر منابع مادی، اقتصاد ترکیه مبتنی بر کارآیی و اقتصاد آلمان مبتنی بر نوآوری است. بهطوری که اقتصاد ایران کمتر از امکانات تولیدی خود فعالیت میکند و نمیتواند از منابع فیزیکی و انسانی موجود بهطور بهینه برای تولید کالا و خدمات استفاده کند. اما اقتصاد ترکیه به اندازه امکانات تولید خود فعالیت میکند و توانایی این را دارد که از منابع خود بهطور بهینه استفاده کند. این در حالی است که آلمان نه تنها میتواند از منابع موجود خود بهطور بهینه استفاده کند بلکه با نوآوری در ابزارها و محصولات، پیوسته امکانات تولید خود را افزایش میدهد.
اقتصاد ایران کمتر از امکانات تولیدی خود فعالیت میکند و نمیتواند از منابع فیزیکی و انسانی موجود بهطور بهینه برای تولید کالا و خدمات استفاده کند
با توجه به مسائل ذکر شده میزان رقابتپذیری اقتصاد ایران در عرصه جهانی قابل توجه نیست و گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال 2013 از رقابتپذیری کشورها نیز نشان میدهد اقتصاد ایران در میان 148 کشور در رتبه 82 قرار دارد؛ از جمله کشورهای مبتنی بر منابع درحال گذار از مرحله اقتصاد مبتنی بر منابع به مرحله مبتنی بر کارآیی است. این در حالی است که رتبه رقابتپذیری جهانی آلمان 4 و رتبه ترکیه نیز 44 است. بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس بیانگر آن که ترکیه و آلمان به ترتیب دو کشور مبتنی بر کارآیی و نوآوری هستند و تقریبا جمعیتی برابر جمعیت ایران دارند. اما در سال 2013 تولید ناخالص داخلی آلمان تقریبا 6 برابر ایران است. در حالی که سهم ایران از اقتصاد جهانی 2/ 1 درصد است، آلمانها 85/ 3 درصد و ترکیه نیز 35/ 1 درصد اقتصاد دنیا را در اختیار دارند.
مقایسه شرایط کشورهای ایران، ترکیه و آلمان در زمینه اشتغالپذیری پایین دانشآموختگان نشان میدهد شرط لازم برای اشتغال اثربخش دانشآموختگان آموزش عالی در یک نظام اقتصادی کارآفرینی مبتنی بر دانش است. این در حالی است که کارآفرینی مبتنی بر دانش وضعیت مناسبی در ایران ندارد و ایران یکی از کشورهایی است که کسبوکار به سهولت در آن انجام نمیشود. در همین رابطه رتبهبندی بانک جهانی در سال 2014 در زمینه سهولت انجام کسبوکار نشان میدهد که ایران در میان 189 کشور در رتبه 152 قرار دارد که علت اصلی این موضوع نیز کارآیی بازارهای مالی و محیط کلان کسبوکار است.
گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال 2013 از رقابتپذیری کشورها نیز نشان میدهد اقتصاد ایران در میان 148 کشور در رتبه 82 قرار دارد
ایران از نظر در دسترس بودن منابع مالی از میان 148 کشور در رتبه 137 قرار دارد و این در حالی که ترکیه در رتبه 28 و آلمان در رتبه 17 قرار دارد. اما یکی دیگر از بخشهایی که در اشتغالپذیری پایین دانشآموختگان تاثیرگذار بوده مهاجرت تحصیلکردهها است و ایران در میان 148 کشور از نظر مدیریت منابع انسانی در رتبه 127 قرار دارد. در حالی که ترکیه در این زمینه در رتبه 66 و آلمان نیز در رتبه 19 قرار دارد. بررسی پژوهش مذکور بیانگر آن است که در خاستگاه ناهماهنگی بازار کار دانشآموختگان و بازار خدمات آموزش عالی، عواملی «همچون کیفیت نظام آموزشی»، «ضعف برنامههای آموزشی و درسی»، «ضعف تعامل و عدم هماهنگی بازار کار و آموزش عالی» و «ضعف رژیم نهادی و نظام انگیزشی» تاثیرگذاری قابل توجهی دارند. همچنین در خاستگاه فضای فرهنگی و اجتماعی نیز «تاثیر فضای اجتماعی و فرهنگی» کلیدیترین معیار در راستای تاثیرگذاری آموزش عالی بر اقتصاد به شمار میرود.
دانش بری پایین فعالیت های اقتصادی
اما یکی از بخش های مهم این تحلیل نقش دانش بری پایین دانش آموختگان در فعالیت های اقتصادی است. دانش آموختگان آموزش عالی تنها در فعالیت های دانش و دانش بر می توانند اشتغال موثر داشته باشند، حال آنکه میزان فعالیت های دانش و مبتنی بر دانش در اقتصاد ایران پایین است. جدول زیر نشان می دهد که ایران در سال 2013 در میان 142 کشور جهان از نظر اشتغال دانش بر در رتبه 83 قرار داشته است. در حالی که در کشورهای آلمان و ترکیه به ترتیب در رتبه های 36 و 76 قرار داشته اند.
دیدگاه شما