به گزارش صدای دانشجو به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، برای روشن تر شدن این بحث، پای صحبت های دکتر اسماعیلی نشسته ایم. دکتر مریم اسماعیلی، استاد دانشگاه و حوزه تدریس خود را از سال ۷۶ آغاز کرده است، حالا هم در دانشگاه و هم در جامعة الزهرا تدریس میکند.
شیوه دانشجومحور و استادمحور، دو شیوه رایج جامعه دانشگاهی است. اولویت با کدام است؟
هر کدام از شیوههای آموزشی خوبیها و اشکالاتی دارند (با این مدلی که هست، نه مدلی که باید باشد). در سیستم استادمحور گاهی حق دانشجو ضایع میشود. حرف استاد وحی منزل به حساب میآید و اشتباه استاد اصلاح نمیشود. که در این صورت دانشجو له خواهد شد. جمع هردو و رفع اشکالات خیلی مفید میباشد، بایست قانونی تدوین بشود که در آن شرح وظایف استاد و دانشجو مطرح شود و البته ضمانت اجرایی برای کار هردو هم وجود داشته باشد. هر دو وظایفی در قبال هم و در قبال درس و علم و رشته داشته باشند. در این حوزه، باید رساله حقوق امام سجاد(ع) کمی جدی گرفته شود و خوب است کمی کاربردی و به روز نیز بشود.
تعریف رابطه استاد- دانشجو و آسیبشناسی آن از نگاه شما؟
این حرف در مورد استاد و دانشجوی همجنس است. گاهی استاد و دانشجو، یک رابطه خیلی خشک و رسمی دارند که طی آن، دانشجو نمیتواند از تجربههای استاد استفاده کند. مشکلاتش را مطرح نماید و مشاوره تحصیلی زندگی و... بگیرد. یکی از نکاتی که در اندلس (اسپانیای قدیم) مورد توجه دشمنان اسلام قرار گرفت و باعث فروپاشی حکومت اسلامی در این منطقه شد، توجه به رابطه استاد شاگردی و توجه مسلمانان به حرف استاد بود که برای فروپاشی حکومت اسلامی با مهندسی معکوس از این مساله به نفع خودشان استفاده کردند. الان به این مساله کم لطفی میشود. گاهی هم رابطه بیش از حد خودمانی شده و حق استاد نادیده گرفته میشود. گاهی دانشجوی دختر به استاد مرد وابسته و دلبسته میشود و مشکلات روحی به وجود خواهد آمد. گاهی استاد خانم توسط دانشجوی پسر آزار میبیند. سعی در استفاده از استاد خانم برای دخترها و استاد آقا برای پسرها بسیار مفید خواهد بود. رساله حقوق امام سجاد انسان را یاد این مساله میاندازد که آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم...
چاره کار برای ایجاد رابطه کاربردی در فضاهای آکادمیک ما چیست؟
یک تحقیق میدانی باید انجام شود از کارهایی که میتواند کمک کند. پرسشنامه تخصصی (در قالب وجیه و انگیزه ایجاد کن البته!) درست شود. از استاد و دانشجو سئوال بشود در دانشگاههای مختلف و با فرهنگهای مختلف و بعد هم جمعبندی. تا درد درست شناخته نشود، درمان کردن در کتابخانه و بخشنامه و... زیاد اثربخش نخواهد بود یا اثر ماندگار نخواهد داشت. کرسیهای آزاداندیشی با این موضوعات گذاشته بشود. البته اساتیدی که این موضوعات را در کرسیها رهبری میکنند، باید هم تربیت شده باشند و خودشان دورههایی گذرانده باشند و هم قوی. وگرنه کار خرابتر میشود. مقام معظم رهبری تاکید داشتند که در این تضارب آرا و کرسیهاست که حق، خودش را نشان میدهد. استفاده کاربردی از رساله حقوق امام سجاد (ع)، انس بیشتر با بیانات مقام معظم رهبری، ایشان هم درد را خوب شناختند هم نسخههای خوبی نوشتند. یعنی منظومه فکری مطلوب و به روزی در این زمینه دارند که عدم انس ما با بیانات ایشان به صورت ریشهای و عمیق خیلی از این مشکلات را به وجود اورده است. اگر هم قرار است کار پژوهشی انجام بشود، نه در ISI بلکه در جایی دیگر و در سیستمی دیگر. به هر حال ISI چاره کار نیست. و البته اینکه استاد، کتابی را تقسیم میکند و به عنوان نمره امتحانی دست دانشجو میدهد، دو حالت دارد. یا دانشجو خودش ترجمه خواهد کرد که این باعث رشد دانشجو میشود اما در مقابل، علم استاد، ارزش علمی چندانی ندارد. یا دانشجو میدهد ترجمه میکنند که برای رشد دانشجو مفید نیست اما برای استاد مفید خواهد بود. برای رهایی از این مشکل، پروسهای با تشکیل گروههای علمی چند دانشجو با نظارت استاد (یا اگر نشد یک نفر و استاد). خوب است که در هر مرحله از کار جمعی که عقل جمعی امده وسط و انجام شده، به استاد نشان داده بشود و بعد ازاینکه استاد نظراتش را داد، نظراتش اعمال شده و کار قوی ادامه پیدا بکند.
رابطه استاد - دانشجو رابطهای صرفا علمی است یا رابطه ای در همه جهات؟
با مراجعه به بیانات مقام معظم رهبری، بحث پیچ تاریخی و تمدنسازی به چشم میخورد که: در این پیچ تاریخی اگر برای تمدنسازی بشر، کاری نشود، به جای تمدن اسلامی، نسخه تمدن غربی نوشته خواهد شد، آن هم با رویکرد و رنگ و لعاب دیگر! استاد و دانشجو از جمله مهمترین عناصر و مولفههای این تمدنسازی اسلامی هستند و یقینا باید به این مساله توجه خاص شود و علاوه بر ساحت علمی باید به ساحت فرهنگی و تمدنی هم توجه شده و برنامهریزی بشود.
به نظر میرسد یکی از مهمترین قدمها در علوم انسانی، تحول علوم را که مقام معظم رهبری تاکید دارند، بیشتر توجه بشود و سرعت بخشیده شده و در علوم تجربی و فنی اختراعات و پژوهشها جدیتر گرفته شود.
رأس همه اینها که ریشه بیانگیزگی یا غربزدگی به آن بر میگردد، تهذیب نفس است:
الف) از جهت اخلاقی (تکبر و غرور علمی نداشتن)
ب) از جهت برای خدا کار کردن
ج) از جهت آشنایی با تاریخ اسلام و غرب برای همه رشتهها، حتی به صورت کارگاهی و کرسی آزاد اندیشی
د) از جهت اشنایی با علوم سیاسی و تاریخ معاصرکه برای آن هم باید کاری بشود.
* گفتگو از عذرا رهنمایی
دیدگاه شما