مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 16. ارديبهشت 1394 - 8:49   |   کد مطلب: 15206
سیدصادق حجازی، را با 72 سال خدمت در نظام آموزش و پرورش، به حق باید «آقای مدیر شهرم» بخوانم؛ فرهیخته‌ای خستگی‌ناپذیر که در طول این سال‌ها تکیه کلامش این بوده «کار برای خدا خستگی ندارد».
سیدصادق حجازی

به گزارش صدای دانشجو به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، هفته معلم که شد، یاد «سیدصادق حجازی» کردیم، فرزند سیدباقر! سیدصادق در سال 1300 شمسی در دیار تاریخ و تمدن ایران‌زمین در خانواده‌ای اهل علم و تقوا چشم به جهان گشود و پس از گذراندن دوران تحصیل در سن 20 سالگی مدرک فوق دیپلم خود را گرفت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد.

از سال 1322 به عنوان معلم ریاضی و پس از آن در کسوت معاونت مدرسه علمی همدان خدمت کرد.

او پس از عزیمت حاج شیخ شمس علی حائری زنجانی به تهران، در سال 1332 رسماً به عنوان مدیر دبستان علمی انتخاب شد و کارش را شروع کرد.

این معلم که حال به جایگاه مدیری نائل آمده به همان اندازه که در امر «تعلیم» کوشا بود، در کار «تربیت» نیز سخت‌گیر بود.

او در زمینه تربیت به همان اندازه که «دقت» را پیشه خود ساخته بود، در موضوع «تعلیم» نیز حساسیت و توجه بسیاری داشت.

سیدصادق؛ با این که خود را وقف تعلیم و تربیت کودکان و جوانان این دیار کرده بود اما هیچ گاه از مسائل سیاسی ـ اجتماعی جامعه خود غافل نبود و پیوسته چه در آموزشگاه و چه در جامعه با نظام طاغوت مبارزه‌ای جهت‌دار و مکتبی داشت تا این که طولی نکشید رژیم طاغوت او را به ایرانشهر تبعید کرد تا شاید بتواند مانع از فعالیت‌ها و مبارزاتش شود.

آموزشگاهی که در ابتدا حاج سیدصادق حجازی در آن مشغول به کار بود در انتهای محله «راسته پیغمبر» همدان با مالکیت جامعه تعلیمات اسلامی بود تا این که در سال 1351 خورشیدی به کوچه «ذوالریاستین» منتقل شد و در نهایت پس از چند سال فعالیت آموزشی به محل فعلی واقع در «چهارراه ابن سینا» انتقال یافت.

حال حاج سیدصادق، دانش‌آموزانی در مدرسه خود دارد که از حضور پدر و پدربزرگانشان در «مدرسه علمی» یاد می‌کنند چراکه این بزرگ‌مرد افتخار 74 سال خدمت در سازمان آموزش و پرورش را دارد و همچنان به کار خود در مدرسه غیر انتفاعی علمی همدان ادامه می‌دهد.

با بهره‌مندی از هدایت‌ها و رهنمودهای این بزرگ‌معلم استان و به پشتوانه سابقه 70 سال فعالیت آموزشی و فرهنگی؛ هم‎اکنون «دبستان علمی» با 6 مجتمع آموزشی و فرهنگی در دو گروه مدارس دخترانه و پسرانه در مقاطع تحصیلی مشغول ارائه خدمات آموزشی، فرهنگی به یک‌هزار و 500 دانش‌آموز است.

داشتن چنین سابقه درخشانی از «آقای مدیر شهرم»؛ سبب شد از او بپرسم «اگر معلم نمی‌شد دوست داشت چه کاره شود؟» که پاسخی شنیدم شیرین؛ گفت: «هرگز به غیر از معلمی فکر نکردم معلمی را از دوران ابتدایی دوست داشتم و در کنار تحصیل با بچه‌های ضعیف تمرین درس می‌کردم».

حاج سیدصادق حجازی برایمان از تعابیر فرهنگ قبل و بعد انقلاب گفت و آن تعابیر خود را این گونه بیان کرد: فرهنگ در زمان گذشته در دست اجنبی بود، دشمن بر امور فرهنگی مسلط بود و هدفی جز فساد جوانان نداشت ولی پس از انقلاب شاهد فرهنگ دینی هستیم و خوشبختانه مسئولان فعالیت‌های خود را در راستای هدایت به مسیر الهی و کمک در قدم برداشتن در این راه انجام می‌دهند.

او در سخنانش به موضوع دانش‌آموزان اشاره کرد و ادامه داد: اگر فکر دانش‌آموزان بارور و قوی شود خیلی از مشکلات آنان حل می‌شود البته مشروط بر اینکه یادگیری، کلیشه‌ای نباشد.

سیدصادق از زمان انقلاب و هشت سال دفاع مقدس و حضور خود در جبهه‌های حق علیه باطل سخن به میان آورد و افزود: شهادت را اوج افتخار خود، و خود را فرزند مکتب عاشورا می‌دانم و بارها و بارها تهدیداتی از ناحیه منافقین دریافت کردم ولی بدون اعتنا به فعالیت خود ادامه دادم و در مقابل آن‌ها ایستادم.

گذر زمان، شور و علاقه او را برای تعلیم و آموزش دادن کم نکرده و امروز نیز با وجود اینکه 94 دارد، همچون شمع می‌سوزد و معتقد است «معلمی پیر و جوان ندارد».

و رهبر عزیزمان در خصوص این پیر دانا چه زیبا فرمودند: «نکوداشت از شخصیت فرهنگی، مؤمن و مبارز و سختکوشی چون جناب آقای سید صادق حجازی بسیار بجا و شایسته است. اینجانب ایشان را از ده‌ها سال پیش همواره به این وی‍‍ژگی‌های ممتاز شناخته و قدردان وجود با برکت ایشان بوده‌ام و می‌باشم. خداوند این مرد مومن با اخلاص را محفوظ دارد و جوانان آموزش و پرورش را توفیق ثبات قدم و اخلاص عنایت فرماید.» 

(سید علی خامنه‌ای 87/8/18)

به خاطر کهولت سن بیش از این مزاحمش نشدم و او در پایان صحبتش خاطرنشان کرد: از مسئولان خواهشمندم تا جایی که ممکن است به امر تحصیل نسل جوان اهتمام بورزند و آنها را نسلی باسواد و بافرهنگ، فهیم و متدین بار بیاورند؛ البته به حمد خدا چنین بوده ولی باید بهتر باشد، دشمن بی‌سوادی و بی‌دینی بچه‌های ما را می‌خواهد، باید همه به فکر باشیم جلوی تهاجمات دشمن را بگیریم.

آری او را فرهیخته‌ای خستگی‌ناپذیر یافتم که در طول این سال‌ها تکیه کلامش این بود «کار برای خدا خستگی ندارد».

آقای مدیر شهرم؛ شخصیتی به معنای حقیقی فرهنگی است که اگر نگویم در کشور بی‌نظیر است، بدون هیچ‌ مبالغه‌ای کم‌نظیر است.

دیدگاه‌ها

یکی از بدترین مدیرایی بود که توی 8 سالی که مدرسه ش بودم دیدم هر وقت میوماد سر کلاس دلهره و ترس میاورد یا با شلاق میامد یا با سیلی دست هر سری هم حتما باید به یکی سیلی یا شلاق و میزد بعدها شنیدم ازش که داشت به پدر یکی از همکلاسی ها میگفت که چوب معلم گله شما روش اموزشی نمیدانید دانش اموز اگه کتک نخوره پیشرفت نمیکنه من که حلال ش نمیکنم امیدوارم حداقل اون دنیا بتونم ازش تقاص بگیرم

دیدگاه شما

آخرین اخبار