خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حجة الوداع در غدیر خم از مهمترین ادله ولایت و امامت بلا فصل امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است که متأسفانه محتوای آن، آن چنانکه شایسته است، مورد توجه قرار نگرفته و خیلی از مؤمنین اطلاعی از مضامین بلند آن ندارند و تنها چیزی که معمولا از این خطبه شنیده شده و همچنان هم یاد میشود، عبارت معروف "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" است؛ در حالیکه نبی اکرم صلی الله علیه و آله قبل و بعد از این عبارت، مطالب مهمی را فرمودهاند که در بر دارنده نکات کلیدی و مباحث مهم اعتقادی است.
از طرفی این خطبه شریف، گویای این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله حجت را کاملاً بر مردم تمام کرده و جای هیچگونه تردید و شبههای را بر ولایت و امامت بلافصل امیرالمؤمنین و همچنین سایر ائمه علیهمالسلام باقی نگذاشته است.
این نکته نیز معلوم میشود که امت اسلامی چه ظلمی در حق اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام روا داشتند و چگونه بیشرمانه حق ایشان را غصب کردند و به راحتی نقض پیمان نمودند و بیعتی را که در غدیر بسته بودند، شکستند و مسیر اسلام را منحرف ساختند. اثر آن عهدشکنی همچنان نمودار است و نتیجهاش در دنیای امروز، ظالمان و جنایتکارانی همچون داعش، آل سعود و... است.
از این رو جا دارد که حداقل شیعیان، بیشتر به محتوای این خطبه شریف واقف باشند تا عقایدشان در بحث امامت مستحکمتر گردد.
مهمترین منبع شیعی که این خطبه شریف در آن نقل شده، کتاب ارزشمند احتجاج، تألیف مرحوم طبرسی است. علامه مجلسی نیز در بحار الانوار(جلد37)، خطبه غدیر را از احتجاج نقل کرده است و راوی این خطبه نیز امام باقر علیهالسلام است.
چکیدهای از خطبه
ابتدای خطبه، با حمد و ثنا و ویژگیهایی از صفات خداوند متعال آغاز میشود که به نوعی خداشناسی و عبارات پر مغز توحیدیاند.
حضرت در ادامه متذکر آیه ابلاغ(یا ایها الرسول بلّغ...) و مأموریتی که به او محوّل شده، میشود. سپس فضائلی از امیرالمؤمنین علیهالسلام و آیه ولایت که در شأن ایشان است را بیان میدارد.
حضرت همچنین برای جمعیت بیان میکند که به دلیل کم بودن متقین و کثرت منافقین و مسخره کنندگان اسلام، از جبرئیل خواسته تا وی را از این ابلاغ معاف سازد!
نبی اکرم صلی الله علیه و آله در فرازهای مختلفی وصایت و خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام را متذکر میشود که یکی از آنها عبارت «من کنت مولاه...» است.
یکی از نکات مهم در این رابطه، این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله تصریح میکند که خداوند، حضرت علی علیهالسلام را به عنوان جانشین نصب کرده است.
از نکات مهم دیگر اینکه، امامت سایر ائمه علیهمالسلام نیز در این خطبه بیان شده و به طور خاص نام امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به عنوان جانشین حضرت علی علیهالسلام ذکر شده است.
بحث مهدویت و برخی از اقدامات امام زمان(عج) بعد از ظهور، از دیگر مسائل مطرح شده در این خطبه شریف است. خلاصه در یک کلام، این خطبه پر است از مناقب و فضائل امیرالمؤمنین علیهالسلام و سفارشات متعدد رسول خدا صلی الله علیه و آله به پیروی و اطاعت کردن از ایشان.
در ادامه بخشی از فرازهای این خطبه، ذکر میشود.
مباحث توحیدی
.. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
حمد و ستایش شایسته پروردگارى است که شریک و نظیرى نداشته و بىهمتا و یگانه است؛ حکومت او سراسر هستى را فرا گرفته، علم و توجّه به او همه موجودات را احاطه نموده است و همه در پیشگاه قدرت و توانایى او خاضع و خاشعند. پیوسته محبوب و محمود عالمیان است، خالق آسمانها و زمین، پروردگار روح و ملائکه و جهان هستى است.
همه غرق احسان و نیکویى و رحمت و فضل بىمنتهاى او هستند. او چشمها را در مییابد و چشمها او را نمیبینند. کریم و حلیم و صبور است؛ براى انتقام و عذاب گنهکاران شتاب نمىکند. سرائر و ضمائر بندگان بر او پوشیده نیست... .
آیه ابلاغ
...خدا مرا آگاه فرموده که در صورت عدم ابلاغ دستورات او، مأموریتم ناتمام و ابتر میماند و نیز خداوند متعال متعهّد شده مرا در این تبلیغ محافظت فرماید؛ زیرا خداوند کفایتکنندهاى کریم است.
از جانب خداوند به من وحى رسیده که: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ -فِی عَلِیٍّ یَعْنِی فِی الْخِلَافَةِ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ- وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ؛ اى پیامبر! آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده درباره خلافت على بن أبى طالب علیهالسلام برسان و اگر این کار را انجام ندهی، پیام او(خدا) را نرساندهای و خدا تو را از [شر] مردم نگاه مىدارد.
معاشر الناس! شاهد باشید که من در رساندن فرمان خداوند هیچ کوتاهى نکردم، بدانید که جبرئیل در این سفر سه مرتبه از جانب خداوند بر من نازل شده و پس از ابلاغ سلام الهى، مرا مأمور کرده است که در مقابل همگان سفارش او را ابلاغ نموده و بگویم: على بن أبى طالب، برادر، وصى و خلیفه و امام بعد از من است و او در نزد من همان جایگاه هارون در نزد موسى را دارد، جز اینکه پس از من پیامبرى نخواهد بود و او پس از خدا و رسول، ولى و سرپرست شماست.
اشاره به آیه ولایت
خداوند متعال در این خصوص آیهاى بر من نازل فرموده که: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ؛ همانا دوست و سرپرست شما خدا و پیامبرش و کسانى که ایمان آوردهاند میباشند، آنان که نماز را برپا مىدارند و در حالى که در رکوعند زکات مىدهند.» و آن همان على بن أبى طالب است که نماز بپا داشته و در حالت رکوع زکات پرداخته و اوست که پیوسته و در همه حال متوجّه خداوند بوده و در تمام امور او را در نظر مىگیرد.
کثرت منافقین و دغل بازان
و نیز بدانید که من در ابتداى امر از جبرئیل خواستم مرا از ابلاغ این مطلب به شما معذور بدارد؛ زیرا به این نکته واقف بودم که تعداد اهل نفاق و دغل و دورویى بر پرهیزگاران امّتم غالبند! و مسخرهکنندگان اسلام را مىشناختم؛ همانها که در کتاب خدا این گونه وصف شدهاند که: «چیزى با دهانهایشان مىگویند که در دلهایشان نیست؛ در حالی که آن را سخنى کوچک و آسان مىپنداشتند و حال آنکه در نزد خداوند، بزرگ و عظیم است.»
و شدّت آزارم را بدان جا رساندند که مرا اُذُن(سراپا گوش) نامیدند و دلیل این نامگذارى این بود که مىپنداشتند من شنواى هر سخنى مىباشم، تا اینکه خداوند این آیه را نازل فرمود که: «وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ -عَلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ أُذُنٌ- خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ؛ و از آنان کسانى هستند که پیامبر را مىآزارند و مىگویند: او [سراپا] گوش است- براى کسانى که مىپنداشتند او اذن است -بگو: گوش نیکوست براى شما، به خدا ایمان دارد و مؤمنان را باور دارد.»
و اگر بخواهم مىتوانم نام یکایک آنان را بشمارم و خصوصیات کامل و تفصیل امورشان را ذکر کنم، ولى به خدا قسم که این کار نه شایسته حال من و نه مورد پسند خداست که جز آنچه وحى شدهام را نگویم؛ سپس این آیه را خواند: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ -فِی عَلِیٍّ- وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ؛ اى پیامبر آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده- در باره علىّ بن أبى طالب- برسان و اگر اینکار را انجام ندهی،
پیام او(خدا) را نرساندهای و خدا تو را از [شر] مردم نگاه مىدارد.»
امر به تکریم و تفضیل امیر مؤمنان
پس اى مردم بدانید که خداوند متعال على بن أبى طالب عیهالسلام را بر شما ولىّ و امام قرار داده و اطاعت او را به نیکویى بر تمام گروههاى مهاجر، انصار و تابعین آنان و بر حاضر، غائب، عرب، عجم، کوچک و بزرگ و عبد و آزاد و بر هر خداپرست واجب فرموده است؛ او فرمانش قابل اجرا و سخنش مقبول و امرش نافذ است. مخالف او ملعون و پیرو او مشمول رحمت خداوند است و هر کس او را تصدیق کند و به او گوش بسپارد و از او اطاعت کند مشمول غفران خداوند گردد.
اى مردم! اینجا آخرین محلّ گردهمایى و گفتگوى من با شما است، پس امر پروردگارتان را خوب بشنوید و اطاعت کنید و امتثال نمایید؛ زیرا خداوند مولى و معبود شما است و پس از او فرستادهاش محمّد، در برابرتان ایستاده و شما را خطاب مىکند و پس از من به امر پروردگار متعال، «على» ولىّ خدا و سرپرست شماست و پس از او تا پایان عمرتان اولاد و ذرّیّه او مولى و امامند. حلال همان است که خدا فرموده و حرام همان که ممنوع داشته؛ حلال و حرام را به من آموخت و من تمام علوم افاضه شده از خداوند از قرآن و حلال و حرام- را به على دادم.
اى مردم! خداوند متعال تمام علوم را به من عطاء فرمود و من هم تمام آنها را به على بن أبى طالب، پیشواى پرهیزگاران و امام مبین تعلیم نمودم.
اى مردم! از على غافل نشوید و او را ترک نکنید و از ولایتش خوددارى نکنید؛ او راهنماى به حقّ و راستى و عامل به آن است؛ باطل را نابود و از آن منع مىکند و در راه خدا از ملامت دیگران متزلزل نمىشود؛ او اوّلین مؤمن به خدا و رسول و فدایى پیامبر است؛ او در حالى با رسول خدا به عبادت خداوند پرداخت که همه شما بتپرست بودید.
اى مردم! على را بزرگ و محترم شمارید که خداوند او را تفضیل و تکریم فرموده است و به او روى آورید که خداوند او را به این مقام منصوب فرموده است.
اى گروه مردم! او از جانب خداوند امام و رهبر است و منکر ولایت او از پذیرش و غفران الهى به دور است و بطور قطع و یقین مشمول عذاب الهى و آتش سوزان است!
از مخالفت با او برحذر باشید و گرنه به آتشى میروید که سوختش آدمیان و سنگهایند و براى کافران مهیّا شده است!
اى مردم! همه انبیاء و مرسلین گذشته به نبوّت من بشارت داده شدهاند و من خاتم انبیاء و مرسلین و حجّت خدا بر همه اهل آسمان و زمین هستم، پس هر کس در این مورد تردید کند همچون کفر دوران جاهلیّت کافر است و هر کس درباره قسمتى از گفتار من شک نماید به همه گفتارم تردید نموده است و مستحقّ آتش خواهد بود!...
اى مردم! على را تفضیل دهید که او پس از من افضل همه مردم است؛ به وسیله ما است که مردم مشمول نعمت و رحمت خداوند قرار مىگیرند و جبرئیل مرا خبر داده است که خداوند متعال مىفرماید: هر که با على مخالفت و دشمنى کند، ملعون و مغضوب بوده و از رحمت من دور مىشود. هر کسى باید بنگرد که براى فرداى قیامت چه پیش فرستاده است و بترسید از اینکه دوباره دچار لغزش شوید که خداوند بدان چه مىکنید آگاه است... .
اعلام «من کنت مولاه...»
اى مردم! در باره قرآن بیندیشید و آیاتش را بفهمید و ناظر محکمات آن باشید و از متشابهات پیروى نکنید. به خدا قسم کسى نمىتواند حقائق و دقائق قرآن را تفسیر و بیان کند، مگر على بن أبى طالب که برادر و وصىّ من است -و همزمان دست على را گرفته و بالا برد؛ به حدّى که زیر بازوى آن حضرت هویدا شد- و من به شما اعلام مىکنم: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ وَ هُوَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیهالسلام أَخِی وَ وَصِیِّی وَ مُوَالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَهَا عَلَیّ؛ کسى که من مولاى اویم، على مولاى او است و موالات او از جانب خداوند عزّ و جلّ بر من نازل شده است... .
اى مردم! آگاه باشید، همگی آگاه باشید که من تمام این مطالبی را که ادا نمودم و ابلاغ کردم و به گوش همه رساندم، تمامش کلام خدا بود و من از جانب او گفتم. آگاه باشید که به جز برادرم على بن أبى طالب کسى امیرالمؤمنین نیست و پس از من، امیرِ مؤمنین بودن، برای غیر او حلال نیست... .
اى مردم! بىشکّ خداوند دین خود را با امامت او به کمال رساند، پس کسانی که از او پیروى نکنند و به خلفاى پس از او که فرزندان من هستند اقتدا ننمایند، کارها و اعمالشان تباه و نابود میشود و براى همیشه در آتش بمانند و عذابشان سبک نشود و مهلت نیابند.
اى مردم! این على است که در همه موارد از شما بالاتر است؛ در یارى رساندن و شایستگى، نزدیکى و قرب و عزّت در نزد من برترى دارد و خدا و رسولش از او راضى و خشنودند و تمام آیات رضایت و خشنودى درباره او نازل شده است و خداوند تمام خطابهاىیا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا در قرآن را به او آغاز نموده است.[ یعنى در رأس أهل ایمان؛ وجود مبارک حضرت أمیر علیه السّلام مىباشد]... .
اى مردم! او کمککار دین خدا و مدافع رسول است. او تقى، نقى، هادى و مهدىّ است. پیامبر شما بهترین پیامبران، و وصىّ او بهترین اوصیا و فرزندانش بهترین جانشینانند.
اى مردم! نسل هر پیامبرى از صلب اوست، و نسل من از صلب على است.»
نهی از حسادت
اى مردم! به راستى، ابلیس به واسطه حسادت بود که آدم را از بهشت بیرون فرستاد؛ پس حسد نورزید که اعمالتان تباه شده و در نهایت منحرف شوید؛ زیرا تنها یک خطا موجب شد که آدم از بهشت به زمین هبوط نماید، در حالى که او برگزیده خداوند بود، تا چه رسد به شما که گروهى عباد اللَّه و گروهى اعداء اللَّه هستید. بدانید که مبغض على تیرهبخت و دوستدار او تقىّ و خدا ترس است... .
اى مردم! من امامت را در ذرّیّه خودم تا روز قیامت باقى گذاشتم و هر آنچه گفتنى بود گفتم و مأموریتم را کاملا به انجام رساندم تا آنجا که براى هیچ کس، چه حاضر و چه غایب، چه آنان که متولّد شدهاند و چه آیندگان جاى عذر و بهانهاى باقى نماند، پس سفارشات مرا به دیگران ابلاغ کنید؛ حاضر به غایب و پدر به فرزند خود تا روز قیامت برسانند.
به زودی امامت را ظالمانه غصب میکنند و به صورت سلطنت در خواهند آورد! لعنت خدا بر دو گروهی که آن را غصب میکنند... .
اشاراتی به حضرت مهدی علیهالسلام
اى مردم! من همان صراط مستقیم و راه راستى هستم که خداوند به شما امر فرموده، از آن پیروى کنید و بعد از من على بن أبى طالب، سپس فرزندان من از صلب او صراط مستقیماند... .
اى مردم! من، نبىّ و علىّ، وصى است. بدانید که خاتم امامان، مهدى قائم، از ما است. بدانید که او مسلّط و قاهر در دین است. بدانید او از ستمکاران انتقام خواهد گرفت. بدانید او فاتح قلعهها و شهرها است. بدانید او مشرکان و دشمنان دین را نابود مىکند. بدانید او خونبهاى اولیاى خدا را مىگیرد.
بدانید او یارى رسان دین خدا است. بدانید او از دریاى وسیع حقیقت و معرفت مىنوشد. بدانید که او هر کس را به فراخور حال و استعداد و کردارش مقام و رتبه مىدهد. بدانید او برگزیده و منتخب خداوند است. بدانید او وارث علوم [انبیاء] و محیط بر [حقائق] آن است. بدانید او مخبِر پروردگار و معرّف ایمان به او است.
بدانید او صاحب عقل سلیم و ثبات در رأى و عمل است. بدانید امور دین الهى به او واگذار مىشود. بدانید که پیامبران گذشته به وجود او بشارت دادهاند. بدانید او حجّت باقى خدا است و پس از او حجّتى نیست و حقّ تنها با اوست و نور تنها نزد او مىباشد. بدانید او همیشه پیروز است و شکست در او راهى ندارد. بدانید او ولىّ خدا در زمین و حاکم او در میان بندگان و امین به اسرار و ظواهر خدا است.
اقرار گرفتن پیامبر صلی الله علیه و آله از مردم
اى مردم! قرآن معیّن نموده که امام پس از على، فرزندان او هستند و من نیز به شما خبر دادم که آنان از صلب من و او هستند آنجا که فرموده: «وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فِی عَقِبِه؛ و(ابراهیم) کلمه توحید را در فرزندان خود قرار داد.» و من نیز گفتم تا زمانى که دست به دامن قرآن و عترت باشید، گمراه نخواهید شد... .
اى مردم! تعداد شما بیش از آن است که با من دست بیعت دهید و خداوند مرا مأمور فرموده تا از شما درباره امارت على بن أبى طالب و امامان پس از او که همه از صلب من و او هستند اقرار زبانى بگیرم؛ پس همگى بگویید:
«گفتههایت را شنیدیم و به نصب على بن أبى طالب و فرزندان صلبى او به امارت مسلمین راضى و فرمانبرداریم و با تو در این باره با قلبها و جان و زبان و دستهایمان بیعت مىکنیم؛ بر این عهد زندگى مىکنیم و مىمیریم و برانگیخته خواهیم شد و نه تغییر و تبدیلى در آن میدهیم و نه هیچ شکّ و تردیدى در آن کنیم و از عهد خود باز نگردیم و زیر پیمان خود نزنیم و تا آخر، مطیع خداوند بوده و گوش به فرمان شما و على، امیرالمؤمنین و امامان از نسل تو و صلب على پس از حسن و حسین خواهیم بود؛ همان دو شخصیتى که شما را از جایگاهشان در نزد خود با خبر نمودم و از منزلتى که در نزد خدا دارند آگاه ساختم؛ پس همه آنها را به شما رساندم و آن دو، آقا و سرور جوانان بهشتى مىباشند و آن دو پس از پدرشان على، امام و پیشوایند و پیش از على من پدر آن دو هستم.
و نیز بگویید: در تمام مواردى که گفتى، خدا را اطاعت مىکنیم و گوش به فرمان تو و على و حسن و حسین و ائمّه هستیم؛ این عهد و پیمانى است که براى امارت مسلمین با قلب و جان و زبانمان نمودیم و با دست بیعت کردیم، هر که آن دو را درک نمود، با دست و زبان به مقامشان اعتراف نماید و جویاى هیچ تبدیلى در آن نبوده و از جانب خود تا قیامت به جاى آن، قائل به نیرو و قدرتى نخواهیم بود؛ خدا را به گواهى میگیریم و خدا گواهى بسنده و کافى است و تو در این موضوع بر ما گواه باشى و نیز همه مطیعان و فرشتگان و لشکرها و بندگان خداوند، همه گواهى مىدهند و گواهى خداوند از همه بزرگتر است... .»
اى مردم! تقوا داشته باشید و با على، امیرالمؤمنین و حسن و حسین و امامان که کلمه طیبه هستند، بیعت کنید و بدانید خداوند پیمانشکنان را هلاک مىکند و وفاداران را مشمول رحمتش قرار مىدهد... .
اى مردم! همان که به شما گفتم بگویید و به على به عنوان أمیرالمؤمنین سلام کنید و ... .
اى مردم! به راستى فضائل على بن أبى طالب نزد خداوند است و آنها را در قرآن نازل فرموده و قابل شمارش نیست، پس هر که شما را به آنها خبر داد و آگاه ساخت آن را باور نموده و تصدیق کنید.
اى مردم! هر کس خداوند را اطاعت نموده و پیامبر و على و امامانى که ذکر نمودم فرمان برد، به راستى به کامیابى و پیروزى بزرگى دست یافته است... .
بیعت مردم
پس از پایان خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله مردم گفتند که سخنان ایشان را شنیدند و ادعای اطاعت پذیری کردند و برای بیعت کردن به سوی ایشان و علی علیهالسلام هجوم آوردند و این کار تا اقامه نماز مغرب و عشاء ادامه یافت.
از امام صادق علیه السّلام روایت است که فرمود: وقتى پیامبر صلی الله علیه و آله این خطبه را به پایان رسانید، در میان جماعت مردى خوش سیما و معطّر ظاهر شده و گفت: به خدا سوگند هیچ وقت محمّد صلی الله علیه و آله را مانند امروز ندیده بودم که تا این اندازه در معرّفى پسر عمویش على بن أبى طالب علیهالسلام و براى تثبیت وصایت و ولایت او اصرار و تأکید و پافشارى نماید و به راستى جز کافر به خداى عظیم و پیامبرش، هیچ کس قادر به مخالفت با آن قرارداد نیست، غم و اندوه طولانى و دراز بر کسى که پیمانش را نقض کند!
امام صادق علیه السّلام فرمود: عمر بن الخطّاب از هیئت و طرز سخن آن شخص شگفتزده شد و رو به رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله کرده عرض نمود: آیا شنیدى آن مرد چه گفت؟چنین وچنان گفت.
پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: اى عمر آیا فهمیدى او که بود؟ گفت: خیر.
فرمود: او روح الأمین جبرئیل بود؛ پس مبادا ولایت على را نقض کنى که در این صورت خداوند و پیامبر و فرشتگان خدا و همه مؤمنان از تو بیزار شوند!!! احتجاج/ج1/ص66
والسلام علی من اتبع الهدی
والحمدلله رب العالمین
منبع:رسا
دیدگاه شما