اين اتفاقات در حالي در پنجهفته ابتدايي ليگ دوازدهم رخ داده كه سرخابيها قبل از آغاز فصل با خرجهاي ميلياردي رقابتي تنگاتنگ با هم داشتند. رويانيان و فتحاللهزاده با بودجه بيتالمال چنان رقابتي را با هم آغاز كردند كه ثمره آن ميلياردها تومان پول مردم بود كه سرازير شد به جيب ستارههاي پوشالي دو تيم تا طي پنج هفته گذشته تنها اعصاب و روان هواداران خود را به بازي بگيرند و هر هفته بدتر از هفته قبل ميدان مسابقه را ترك كنند.
اين اما پايان كار نبوده، نيست و گويا نخواهد بود چرا كه قرار است اين دو مدير پولخرجكن حالا حالاها از بيتالمال براي بيشتر جلوه كردن خود خرج كنند. در اوج ناكاميهاي پرسپوليس و در شرايطي كه سرخها رده شانزدهم جدول ردهبندي را به خود اختصاص دادهاند، رويانيان هوس تشكيل تيمهاي ديگر ورزشي نظير دووميداني و وزنهبرداري را كرده و خيلي زود با مدالآوران المپيكي چون احسان حدادي و بهداد سليمي قرارداد امضا ميكند تا به نوعي فرار رو به جلوي فوتباليها را كه پس از انتقادهاي زياد از آنها شروع شده بود كامل كند.
جالبتر اينكه رقابت خرج كردن پول بيزبان مردم و بيتالمال به اين مسئله هم سرايت ميكند و فتحاللهزاده كه نميخواهد از رقيب تازهوارد خود عقب بماند، صراحتاً اعلام ميكند:«چهار سال ديگر استقلال در المپيك يك طلايي دارد و اين يعني اينكه از اين به بعد بايد منتظر رقابت سخت دو مديرعامل ولخرج در اين عرصه باشيم، هر چند به نوعي ميتوان ابراز خوشحالي كرد كه از اين بابت المپيكيها و مدالآوران و قهرمانان واقعي به بخشي از حقوق حقه خود دست پيدا ميكنند اما بر كسي پوشيده نيست كه اين دو مديرعامل ولخرج حتي از اين مسئله هم براي سرپوش گذاشتن روي شكستها و ناكاميهاي تيمهاي فوتبال ميليارديشان سوءاستفاده ميكنند.
پرسپوليس براي امثال حسيني، بنگر، انصاريفرد و دست آخر مانول خوزه از كار افتاده چند ميليارد تومان هزينه كرده است؟ رويانيان چقدر خرج كرده تا تيمش حتي از تيم حميد استيلي و حبيب كاشاني عقبتر باشد؟ فتحاللهزاده براي اينكه از رويانيان عقب نيفتد، چقدر براي جواد نكونام كند، بيرمق و بيخلاقيت خرج كرد تا او با نحوه بازياش اعصاب و روان هواداران استقلال را به بازي بگيرد و تنها دل ژنرال ميلياردي نيمكت استقلال را خوش كند؟ اينها واقعياتي است كه امروز مديران استقلال و پرسپوليس بايد پاسخگوي آنها باشند اما با وقاهت تمام ميدان رقابت تازهاي را براي ولخرجي خود دست و پا كردهاند تا اينگونه از نتايج افتضاح تيمهاي فوتبالشان فرار كنند.
با ديدن اين همه ولخرجي و اين همه بازي با افكار عمومي دوباره به ياد حرف دوستي ميافتم كه روزي خطاب به من ميگفت: من اگر نخواهم از سهم بيت المالم پولي عايد پرسپوليس و استقلال شود بايد چه كسي را ببينم؟
اين روزها بيشتر از قبل به حرف و پرسش او فكر ميكنم، وقتي پرسپوليس با يك پيرمرد از رده خارج مقابل داماش ۱۰ نفره ميبازد و وقتي استقلال در ورزشگاه آزادي افتضاح بازي ميكند و به زحمت مساوي ميكند، آن وقت امير قلعهنويي به خيال خام خود مردم را فريب ميدهد و ميگويد اين بهترين نمايش تيم ماست!
بازي تازه استقلال و پرسپوليس آن هم با ستارههاي المپيكي بازي كثيفي است كه مسئولان ورزش كشور بايد هر چه زودتر جلوي آن را بگيرند. قهرمانان المپيك و افتخارآفرينان واقعي ورزش ايران نيازي به رويانيان و فتحاللهزاده ندارند، نه به خود آنها و نه به حمايتهاي ظاهريشان، آنها همان بهتر كه گمنام بمانند و غريبانه تمرين كنند و همانطور كه طي اين سالها افتخارآفرين شدند، دوباره نام ايران را سرافراز كنند اما زير پرچم استقلال يا پرسپوليس قرار نگيرند كه حداقل امروز هواداران دو باشگاه خوب ميدانند رويانيان و فتحاللهزاده براي كجا دندان تيز كردهاند، آنها از هماكنون خود را كنار سكوهاي افتخار اين قهرمانان در حال انداختن عكس يادگاري ميبينند، بيآنكه به افتضاح امروز تيمهاي ميليارديشان فكر كنند. كسب نتيجه تاريخي در المپيك لندن و همزماني آن با بالا گرفتن انتقادها از فوتبال باعث شده كه دو باشگاه ولخرج فوتبال ايران به جاي اينكه به فكر درست كردن شرايط خود باشند و اشتباهات گذشته را اصلاح كنند حالا باز هم با سوءاستفاده از بيتالمال اينبار با نام المپيكيها بازي كنند و در اين ميان فتحاللهزاده و رويانيان هم كه حالا ثابت كردهاند براي خودنمايي از هيچ تلاشي فروگذار نيستند، جلودار اين حركت هستند.
جمعه دربي تهران برگزار ميشود؛ مسابقهاي بين تيمهاي نهم و شانزدهم جدول ردهبندي رقابتهاي ليگ برتر؛ مسابقهاي كه شايد يك برنده داشته باشد؛ برندهاي كه بيترديد ديگر نميتوان جلودار آن بود؛ برندهاي كه پشت نتيجه اين بازي تا هفتهها پنهان ميشود.
ميتوان از همين حالا تصور كرد كه رويانيان يا فتحاللهزاده در صورت برد اين بازي چگونه حماسهسرايي خواهند كرد، ميتوان تصور كرد كه چگونه همه اين ناكاميها و اين ولخرجيها فراموش ميشود و ميتوان ديد كه با بردن يك بازي چگونه المپيكيها از سكه ميافتند. آيا بايد باز هم آرزو داشت كه دربي پايتخت برنده داشته باشد، استقلال مستحق تشويق است يا پرسپوليس؟
براي رويانيان بايد سوت و كف زد يا فتحاللهزاده را بر سر دست بلند كرد؟ امير قلعهنويي سزاوار پرداخت ميلياردي است يا مانوئل خوزه پير پرتغالي؟ اين هم سؤالاتي است كه اين روزها بيپاسخ مانده؛ بيپاسخ مانده چون هيچ كجاي دنيا نميتوان اينگونه از بيتالمال خرج كرد و به هيچ احدالناسي هم پاسخگو نبود، چون هيچ كجاي دنيا نميتوان اينقدر راحت با افكار عمومي جامعه ورزش بازي و حتي از قهرمانان و افتخارآفرينان واقعي يك كشور استفاده ابزاري كرد. به راستي آيا ميتوان براي امثال بهداد سليميها، احسان حداديها و محمدرضا رودكيها در پرسپوليس يا استقلال آينده درخشاني متصور بود؟
دیدگاه شما