به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، علی اصغر بشیری مدرس ادبیات در دانشگاه سیدجمال الدین اسدآبادی در گفت و گو با خبرنگار صدای دانشجو گفت: سهراب سپهری شاعر و نقاش مشهور معاصر در 15 مهر سال 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد. سهراب سپهری در تاریخ معاصر ما به پاس اشعار نیمایی و نقاشی هایش ماندگار شده است ؛ برخی از تابلوهای نقاشی سهراب سپهری در حراجیهای چند سال اخیر با قیمت میلیونها تومان خرید و فروش شده است.
وی گفت: سهراب سپهری پس از تحصیلات خود در شهر کاشان، در تهران، در دانشگاه در رشتۀ نقاشی شرکت کرد و لیسانس این رشته را با رتبۀ اول کسب کرد. در واقع بیشتر وقت سهراب سپهری به نقاشی سپری شد.
بشیری افزود: اولین کتاب شعری که از او منتشر شد بی ارتباط با دنیای نقاشی نبود و مرگ رنگها نام داشت که در سال 1330 منتشر شد. کتابهای بعدی او به ترتیب عبارتند از: زندگی خوابها، شرق اندوه، آوار افتاب، صدای پای آب، مسافر، حجم سبز و ما هیچ ما نگاه. این هشت کتاب شعری او در اواخر دهۀ پنجاه در یک مجموعه با نام هشت کتاب به کوشش انتشارات طهوری چاپ شد و تاکنون بارها منتشر شده است. از سپهری نثرهایی شعرگونه نیز بر جای مانده است که یکی از آنها اتاق آبی است که به کوشش خواهرش منتشر شده است.
وی در ادامه گفت: چندین کتاب و تعداد بسیاری مقاله و پایان نامه در نقد اشعار سهراب سپهری نوشته شده است که مهمترین کتابها بدین قرار است: از مصاحبت آفتاب از کامیار عابدی، نگاهی به سپهری از دکتر سیروس شمیسا و نیلوفر خاموش از استاد صالح حسینی. اشعار دفاتر اولیۀ سپهری بیشتر در قالب چهارپاره و نیمایی سروده شده اند؛ اما چهار دفتر شعر پایانی او بیشتر در قالب نیمایی است. دکتر شمیسا معتقد است که شاهکار آثار سپهری چهار دفتر پایانی اوست. مسافر و حجم سبز، دو منظومۀ بسیار طولانی است که در ادب معاصر شهرتی ویژه کسب کرده است.
علی اصغر بشیری گفت: سپهری به کشورهای بسیاری سفر کرده بود. بیشتر در کشورهای شرق آسیا و به خصوص هند و ژاپن، که در برخی از اشعارش هم به آنها اشاره کرده است. او تعداد زیادی شعر هم از شاعران مختلف جهان ترجمه کرده که برخی از آنان را کامیار عابدی در کتاب از مصاحبت آفتاب آورده است.
این مدرس ادبیات گفت: دربارۀ اندیشه های حاکم بر اشعار سهراب سپهری لازم است که نخست نگاهی به زندگی او داشته باشیم. سهراب سپهری در زندگی خود به نقاشی عشق می ورزید؛ طبیعی است که حضور عناصر نقاشی در اشعار او برجسته است. حتی در نوشته های نثر او نیز مانند اتاق آبی حضور عنصر نقاشی بسیار پررنگ است. عنصر دیگری که در شعر او نقش اساسی دارد، عرفان است؛ البته لازم به ذکر است که نوع نگاه عرفانی در آثار سهراب سپهری با آنچه در آثار شاعرانی همچون عطار و مولوی وجوددارد، تا حدودی متفاوت است. سهراب سپهری در زندگی روزمرۀ خود نیز انسانی گوشه گیر بود. همین گوشه گیری و دوری او از مردم در اشعارش نیز رنگ انداخته است و گویا نگاه عرفانی حاکم بر اشعار او تا حدودی ناشی از این موضوع است. گفته شده که نگاه عرفانی او بیشتر تأثیر گرفته از عرفان هند و ژاپن و چین است.
وی گفت: لازم به ذکر است که دکتر سیروس شمیسا و برخی دیگر از منتقدان، اعتقاد دارند که در واقع، سنت عرفان در شعر سهراب سپهری، ادامۀ سنت شعر عرفانی ایرانی است که در اشعار شاعرانی چون مولوی و حافظ و سنایی و عطار وجود داشته و در زبان سهراب سپهری با زبانی جدید خود را نشان داده است.
سفر ، یکی دیگر از مضمون هایی است که در اشعار او مکرر است. اشارات گوناگون به شهرهای مختلف و سفرهای مختلفی که دارد، در واقع نشان از زندگی واقعی او نیز دارد که او بسیار اهل سفر بود.
بشیری ادامه داد: در روزگار سهراب، جریان های سیاسی و اجتماعی در زندگی و آثار بسیاری از شاعران وجود داشت و شاعران و نویسندگان سعی میکردند که مسایل سیاسی روز را در آثار خود بگنجانند. سهراب سپهری به این دسته های سیاسی وارد نشد و چنان مینمود که به سیاست و مسایل حزبی علاقهای ندارد.
وی افزود: این نگاه سهراب به مسایل اجتماعی، خشم بسیاری از شاعران دیگر را برانگیخته بود و مدام او را سرزنش میکردند. واقعیت این است که سهراب نه تنها به مسایل اجتماعی و سیاسی بی توجه نبود؛ بلکه مدام نیز اتفاقات مهم اجتماعی در روزگار خود را پیگیری میکرد؛ اما شیوۀ برخورد او با این مسایل با دیگران متفاوت بود. سهراب اهل جنجال و شرکت در میتینگها و بیانیه دادن نبود؛ اما این به معنای بی توجهی به روزگار خود نیست. شاهرخ مسکوب، از دوستان سهراب سپهری میگوید: در روزهای پایانی عمرش به دیدارش رفتم. او را افسرده دیدم. سهراب از مسایل جامعه می پرسید و می خواست بداند که بیرون از بیمارستان چه خبر است و مردم چه میکنند .
بشیری گفت: زبان شعری سهراب سپهری، ساده و قایل فهم برای همگان است؛ اما مضامین و معانی شعر او برای فهمیدن، نیاز به مطالعات فراوانی دارد. بسیاری از مصرعها و پارههای شعر سهراب سپهری به صورت ضرب المثل در زبان مردم درآمده که این حکایت از گسترش شعر او بین همۀ اقشار جامعه است .
او در اول اردیبهشت سال 1359 به دنبال بیماری سرطان چشم از جهان میبندد.
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما