مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 1. ارديبهشت 1396 - 14:39   |   کد مطلب: 20356
تاملی در زندگی شاعرِ نقاش پارسی گوی
عرفان و اجتماع در اشعار سپهری تلفیق شده است
سهراب سپهری شاعر و نقاش مشهور معاصر در 15 مهر سال 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد. سهراب سپهری در تاریخ معاصر ما به پاس اشعار نیمایی و نقاشی‏ هایش ماندگار شده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، علی اصغر بشیری مدرس ادبیات در دانشگاه سیدجمال الدین اسدآبادی در گفت و گو با خبرنگار صدای دانشجو گفت: سهراب سپهری شاعر و نقاش مشهور معاصر در 15 مهر سال 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد.  سهراب سپهری در تاریخ معاصر ما به پاس اشعار نیمایی و نقاشی‏ هایش ماندگار شده است ؛ برخی از تابلوهای نقاشی سهراب سپهری در حراجی‏های چند سال اخیر با قیمت میلیون‏ها تومان خرید و فروش شده است.

وی گفت: سهراب سپهری پس از تحصیلات خود در شهر کاشان، در تهران، در دانشگاه در رشتۀ نقاشی شرکت کرد و لیسانس این رشته را با رتبۀ اول کسب کرد. در واقع بیشتر وقت سهراب سپهری به نقاشی سپری ‏شد.

 

بشیری افزود: اولین کتاب شعری که از او منتشر شد بی ارتباط با دنیای نقاشی نبود و مرگ رنگ‏ها نام داشت که در سال 1330 منتشر شد. کتاب‏های بعدی او به ترتیب عبارتند از: زندگی خواب‏ها، شرق اندوه، آوار افتاب، صدای پای آب، مسافر، حجم سبز و ما هیچ ما نگاه. این هشت کتاب شعری او در اواخر دهۀ پنجاه در یک مجموعه با نام هشت کتاب به کوشش انتشارات طهوری چاپ شد و تاکنون بارها منتشر شده است. از سپهری نثرهایی شعرگونه نیز بر جای مانده است که یکی از آن‏ها اتاق آبی است که به کوشش خواهرش منتشر شده است.

وی در ادامه گفت: چندین کتاب و تعداد بسیاری مقاله و پایان نامه در نقد اشعار سهراب سپهری نوشته شده است که مهم‏ترین کتاب‏ها بدین قرار است: از مصاحبت آفتاب از کامیار عابدی، نگاهی به سپهری از دکتر سیروس شمیسا و نیلوفر خاموش از استاد صالح حسینی. اشعار دفاتر اولیۀ سپهری بیشتر در قالب چهارپاره و نیمایی سروده شده ‏اند؛ اما چهار دفتر شعر پایانی او بیشتر در قالب نیمایی است. دکتر شمیسا معتقد است که شاهکار آثار سپهری چهار دفتر پایانی اوست. مسافر و حجم سبز، دو منظومۀ بسیار طولانی است که در ادب معاصر شهرتی ویژه کسب کرده است.

علی اصغر بشیری گفت: سپهری به کشورهای بسیاری سفر کرده بود. بیشتر در کشورهای شرق آسیا و به خصوص هند و ژاپن، که در برخی از اشعارش هم به آن‏ها اشاره کرده است. او تعداد زیادی شعر هم از شاعران مختلف جهان ترجمه کرده که برخی از آنان را کامیار عابدی در کتاب از مصاحبت آفتاب آورده است.

این مدرس ادبیات گفت: دربارۀ اندیشه‏ های حاکم بر اشعار سهراب سپهری لازم است که نخست نگاهی به زندگی او داشته باشیم. سهراب سپهری در زندگی خود به نقاشی عشق می‏ ورزید؛ طبیعی است که حضور عناصر نقاشی در اشعار او برجسته است. حتی در نوشته ‏های نثر او نیز مانند اتاق آبی حضور عنصر نقاشی بسیار پررنگ است. عنصر دیگری که در شعر او نقش اساسی دارد، عرفان است؛ البته لازم به ذکر است که نوع نگاه عرفانی در آثار سهراب سپهری با آنچه در آثار شاعرانی هم‏چون عطار و مولوی وجوددارد، تا حدودی متفاوت است. سهراب سپهری در زندگی روزمرۀ خود نیز انسانی گوشه‏ گیر بود. همین گوشه‏ گیری و دوری او از مردم در اشعارش نیز رنگ انداخته است و گویا نگاه عرفانی حاکم بر اشعار او تا حدودی ناشی از این موضوع است. گفته شده که نگاه عرفانی او بیشتر تأثیر گرفته از عرفان هند و ژاپن و چین است.

 

وی گفت: لازم به ذکر است که دکتر سیروس شمیسا و برخی دیگر از منتقدان، اعتقاد دارند که در واقع، سنت عرفان در شعر سهراب سپهری، ادامۀ سنت شعر عرفانی ایرانی است که در اشعار شاعرانی چون مولوی و حافظ و سنایی و عطار وجود داشته و در زبان سهراب سپهری با زبانی جدید خود را نشان داده است.

سفر ، یکی دیگر از مضمون‏ هایی است که در اشعار او مکرر است. اشارات گوناگون به شهرهای مختلف و سفرهای مختلفی که دارد، در واقع نشان از زندگی واقعی او نیز دارد که او بسیار اهل سفر بود.

بشیری ادامه داد: در روزگار سهراب، جریان‏ های سیاسی و اجتماعی در زندگی و آثار بسیاری از شاعران وجود داشت و شاعران و نویسندگان سعی می‏کردند که مسایل سیاسی روز را در آثار خود بگنجانند. سهراب سپهری به این دسته‏‏ های سیاسی وارد نشد و چنان می‏نمود که به سیاست و مسایل حزبی علاقه‏ای ندارد.

 

وی افزود: این نگاه سهراب به مسایل اجتماعی، خشم بسیاری از شاعران دیگر را برانگیخته بود و مدام او را سرزنش می‏کردند. واقعیت این است که سهراب نه تنها به مسایل اجتماعی و سیاسی بی‏ توجه نبود؛ بلکه مدام نیز اتفاقات مهم اجتماعی در روزگار خود را پیگیری می‏کرد؛ اما شیوۀ برخورد او با این مسایل با دیگران متفاوت بود. سهراب اهل جنجال و شرکت در میتینگ‏ها و بیانیه دادن نبود؛ اما این به معنای بی ‏توجهی به روزگار خود نیست. شاهرخ مسکوب، از دوستان سهراب سپهری می‏گوید: در روزهای پایانی عمرش به دیدارش رفتم. او را افسرده دیدم. سهراب از مسایل جامعه می‏ پرسید و می‏ خواست بداند که بیرون از بیمارستان چه خبر است و مردم چه می‏کنند .

بشیری گفت: زبان شعری سهراب سپهری، ساده و قایل فهم برای همگان است؛ اما مضامین و معانی شعر او برای فهمیدن، نیاز به مطالعات فراوانی دارد. بسیاری از مصرع‏ها و پاره‏های شعر سهراب سپهری به صورت ضرب‏ المثل در زبان مردم درآمده که این حکایت از گسترش شعر او بین همۀ اقشار جامعه است .

او در اول اردیبهشت سال 1359 به دنبال بیماری سرطان چشم از جهان می‏بندد.

انتهای پیام/چ

دیدگاه شما

آخرین اخبار