به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از خبرگزاری فارس، مسعود دهقانی عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در یادداشتی بیان داشت: امروز با ادامه حصر و کنترل سران فتنه، میتوان از طریق قانون، شرع و بدون تکیه بر مصلحت، فتنه را تا خاموشی تمام شعلههای آن کنترل کرد ولی با رفع آن لزوما نمیتوان امید به رفع فتنه داشته و تضمینی برای عدم رشد آن بدست آورد.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
اتفاقات سال 88 و تجمعات و تخریبهای دنباله آن, از همان قبل از آغاز این تنش ها,نظرات را به سمت و سوهای مختلفی میکشاند که سردرگمی و بلاتکلیفی را درپی داشت.برای همین بهترین لفظ برای این وقایع"فتنه" و برای تخریب گران وجهه نظام اسلامی "فتنه گر"بوده و هست.
امروز علت حصر و علت ادامه حصر به قدری روشن است که حتی کسانی که با شعار و وعده رفع آن رای گرفته اند چه برای مجلس و چه ریاست جمهوری,نمیتوانند و نمیخواهند این موضوع را حتی در اولویت های خود قرار دهند.
از حدود سال نود تا همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری که بنا به شرایط ایجادی رسانه ها و غلظت غبار ناشی از فتنه و همچنین خفقان بوجودآمده توسط بروکراسی طولانی و ساخت هزینه های جانبی توسط دولت در دانشگاهها,فیلمها,برنامه ها و هر رسانه و قدرت دیگری,کمتر کسی یارای دادخواهی در این رابطه را داشت و شاید بسیاری از خبرگزاری ها نیز پرداختن به چنین موضوعی را از موارد کم توجهی به خود تلقی میکردند و تنها کسی که علم مقابله با فتنه و فتنه گران را به طور قدرتمند در دست گرفته بود و مباحث آن را در جلساتی مطرح میکرد,رهبری مهظم انقلاب(حفظه الله)بودند.
با گسترش مباحث در انتخابات اخیر و دوقطبی سازی محض توسط دکتر روحانی,شرایط به گونه ای پیش رفت که مخالفان فتنه و مخالفان تخریب و چالش توانستد فضا را در این رابطه باز کنند و نظرات را بدون سانسور و تحریف با مردم درمیان بگذارند.تا جایی که رییس صداوسیمایی که در زمان خود,توان افشاگری از پافشاری فتنه گران برای تریبون گیری کاملا تسخیرگونه در تلوزیون را نداشت,در این شرایط باز توانست این سخنان را به صورت کاملا آزاد بیان کند.
شاید بتوان گفت یکی از دلایل ظاهری موضوع, اقدامات کودکانه شیخ مهدی کروبی در ماه اخیر بوده باشد -که به زعم نویسنده هیچگاه شعور و دیدگاهش از داستان فتنه وخیانت به کشور و نظام, از حد رقابت با آرا باطله بالاتر نرفت-اما اصلی ترین دلیل آن آشکار شدن واقعی طرف های رای دهنده به حصر و ثابت شدن این موضوع به عنوان یک مسیله ی امنیتی و نه سیاسی(که طی چند سال,اسباب فریب مردم را فراهم کرده بود)است.
تا اردیبهشت ماه 96 که افراد زیادی از جمله دکتر روحانی سخن از رفع حصر و لزوم قدرت رای بالاتر برای شروع این روند میراندند.منبع قدرت اینگونه سخن گفتن و سیاهنمایی را مدیون القای تفکری بودند که با شرایط ایحادی توانسته بود طی این چندسال به طرفداران خود تحمیل کنند.
تفکری که خود فتنه گون به عنوان"تقابل رهبری با فتنه گران"به صورت پیشفرض در زمینه فکری طرفداران فتنه و چه بسا مدعیان ولایتمداری ایجاد شده بود و در تمام نظرات آنها تاثیری ناخودآگاه داشت.که با رفتار و مدیریت تفکر و شرایط توسط وزارت خانه های دولت یازدهم روز به روز عمیق تر میشد.
امروز با جریانات پیش آمده و رای به ادامه حصر توسط شورای عالی امنیتی که ریاست آن را شخص دکتر روحانی برعهده دارد,تلاش برای ادامه روند القای این موضوع که حصر تنها یک "اختلاف نظر بین رهبری و سران فتنه" است کاملا مردود شده که سکوت طرفدارن فتنه نیز ناشی از همین است
با در نظرگرفتن تمامی وقایع و اتهامات فتنه گران,با توجه به شرایط نظام اسلامی در جهان و همچنین با توجه به تجربه تاریخی اسلام و حتی جمهوری اسلامی,برخلاف تصور بسیاری از افراد اعم از موافقان ومخالفان فتنه,"رفع حصر" پایانی بر فتنه و فتنه گران نیست بلکه این "ادامه حصر"است که مسیری منتهی به کورکردن چشمه فتنه دارد.
اشتباه استراتژیک رفع حصر
موضوع رفع حصر را شاید بتوان در مقابل جبهه ی "ادامه حصر" پایانی تلقی کرد اما با بررسی دوحالت موجود پس از این جریان,عملا این موضوع را نه به عنوان اتمام که به عنوان آغازی بر یک فتنه خاموش باید تلقی کرد.
1-رفع حصر و عفو فتنه گران(منوط به عذرخواهی از ملت و نظام)
2-رفع حصر و آغاز محاکمه علنی
برای حالت اول اساسا نمیتوان شانس بالایی قایل بود.افرادی که طی خیانت ها و لجاجت های علنی با نظام اسلامی,تمام معاندین و مخالفین ذاتی نظام را از آمریکانشین گرفته تا سرزمینهای اشغالی را علیه نظام متحد کردند و برای-به زعم خود- براندازی قدم برداشتند و نه تنها در طول این سالها هیچگاه حاضر به عذرخواهی از ملت,عذرخواهی از حکومت و عذرخواهی از مراجع به دلایل تخریب بیت المال,هتک حرمت به مقدسات و همچنین زیرواگذاشتن قوانین کشور و شکستن تبوی قانون گریزی نشدند بلکه هیچگاه حتی دشمنی و خطاکاری خود را نیز قبول نکردند,پس از رفع حصر ساکت نخواهند بود و طلبکارانه تر از گذشته روال را طی خواهند کرد. صد البته این موضوع را حجتی بر حقانیت خود دانسته و پا به مرحله ی جدیدی از حرمت شکنی خواهند گذاشت.
موضوع گستاخ تر شدن دشمنان و باج خواهی های اینچنینی در طول آینده نظام اسلامی مسیله ای است که در نتیجه ی این تصمیم نباید از آن غافل شد.
اما راهکار دوم که مشخصا امروز از جمله شعله های روشن باقیمانده از فتنه به شمار می آیدو موجب سردرگمی بسیاری از افراد شده نیز را باید مردود دانست.اول بخاطر اینکه نمیتوان از همه یا فردی به نمایندگی از همه تصمین گرفت دوم به این دلیل که این امر موجب بازگشت به عقب و سیاسی کردن جریان حصر شده و دوباره "رهبری معظم انقلاب"را در خط مقدم قرار خواهد داد.
باید به این نکته توجه داشت که فتنه گران و سران فتنه تنها در بزنگاه «تقابل با نظام اسلامی» باهم به اشتراک رسیدهاند و نه هیچ موضوع دیگری! با نگاهی ساده به تاریخ جمهوری اسلامی میتوان درک کرد که قبل از فتنه و جریانات آن نه میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی باهم اینچنین تطابق نظر داشتند و نه خاتمی و امثالهم.(حتی امروز نیز هرکدام به راحتی میتوانند با اعلام برائتی ساده، مسیر خود را در افکار سیاسی جدا کنند و قومیتی برای هم ندارند).
به جرات میتوان گفت اکثر کسانی که در زمان فتنه و حتی اکنون طرفدار سران فتنه بودهاند، این اشتراک نظر فکری را بسیار مهمتر از اشخاص موسوی، کروبی و حتی خاتمی میبینند و همواره بدنبال فرصتی برای ابراز وجود هستند؛ از زمان تشییع مرحوم هاشمی گرفته تا هر تجمع دیگری.
رفع حصر و محاکمه را باید با بدنه آن در داخل و البته در خارج از کشور دید که قسمتی از آن براحتی حاضر به عبور از اشخاص هستند. تمام این تفاسیر با در نظر نگرفتن سران پشت پرده، خاموش فتنه و مسئولین حامی فتنه است که در بسیاری از موارد خود بالاتر و با برنامهتر از سران آشکار فتنه هستند.
در واقع امروز با ادامه حصر و کنترل سران فتنه، میتوان از طریق قانون، شرع و بدون تکیه بر مصلحت، فتنه را تا خاموشی تمام شعلههای آن کنترل کرد ولی با رفع آن لزوما نمیتوان امید به رفع فتنه داشته و تضمینی برای عدم رشد آن بدست آورد.
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما