مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 4. مهر 1396 - 12:54   |   کد مطلب: 22572
چرا در جامعه به ویژه جامعه دانشجویی تا این حد باید تفاوت وجود داشته باشد و عده‌ای یک شبه به واسطه روابط به راحتی جذب شرکت‌ها و ... و وارد بازار کار شوند، اما افراد تحصیل‌کرده مانند آن دانشجو بیکار باشند؟ محرومیت دانشجویان و افراد نخبه از بازار کار و امتیازات اجتماعی دیکتاتوری است. . .

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از خبرگزاری آنا- خودکشی! دانشجویی خود را آتش زد! دانشجویی خودکشی یا اقدام به خودکشی کرد. در سال‌های اخیر تیترهایی از این دست جزیی از اخبار حوادث روزنامه‌ها و رسانه‌ها شده است. افزایش خودکشی در بین دانشجویان زنگ خطر را برای سرمایه‌های علمی جامعه به صدا در‌آورده، اما مسئولان مربوطه، روسای دانشگاه‌ها به جای شفاف‌سازی درباره چرایی اقدامات این چنینی شانه خالی می‌کنند و خودکشی دانشجویان را گردن مشکلات خانوادگی یا روحی دانشجو می‌اندازند!
همین چند روز پیش بود که دانشجویی به دلیل عدم پاسخ‌گویی مسئولان سازمان امور دانشجویان قصد خودکشی از پشت‌بام این سازمان را داشت و بعد از فیصله پیدا کردن موضوع مسئول روابط عمومی سازمان امور دانشجویان اقدام به خودکشی دانشجو را مشکلات روحی توصیف کرده بود.
اردیبهشت سال 94؛ مهدی مزروعی سبدانی، دانشجوی ترم هشت دانشکده فنی دانشگاه تهران با پریدن از روی پل مدیریت دست به خودکشی زد و جان خودش را از دست داد که بازهم گفته‌های سریالی و تکراری از سوی مسئولان بیان شد و دلیل خودکشی او را مشکلات خانوادگی و روحی دانستند. همچنین در همان ماه و سال نیز یک دانشجوی دختر در پارکینگ مجاور دانشگاه شیراز اقدام به خودسوزی کرد، اما بازهم دلیلی قانع کننده‌ای از سوی مسئولان دانشگاه درباره چرایی خودسوزی دانشجو بیان نشد. اسفند سال 87؛ به گفته شاهدان عینی دانشجویی به دلیل عدم رسیدگی به شکایات او خود را در جلوی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران با ریختن الکل صنعتی به آتش کشید.
خودکشی یا ادامه زندگی؛ انتخاب کنید
دانشجویان که پس از یک سال ماندن در پشت سد کنکور با هزاران امید راهی دانشگاه می‌شوند و برخی از آن‌ها که تعدادشان هم کم نیست در ادامه روند تحصیلی خود در نهایت به صورت داوطلبانه مرگ و پایان زندگی (خودکشی) را انتخاب می‌کنند. از این‌رو، باید آسیب ‌شناسی شیوع بیماری به اسم "خودکشی" در میان دانشجویان را مورد بررسی قرار داد. برای بررسی ابتدا باید واقعیت و دلایل خودکشی دانشجویان بررسی شود، دکتر امان‌الله قرائی مقدم، درباره دلایل خودکشی دانشجویان با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا به گفت‌وگو نشسته است، این استاد دانشگاه تهران معتقد است خودکشی به طور کلی براساس تئوری کلاسیک خود، وقتی رخ می‌دهد که وابستگی و پیوستگی فرد با اطرافیان و مواردی که مورد توجه اوست قطع می‌شود. در نتیجه فرد به جایی می‌رسد که وجودش در این جهان معنا ندارد، بنابراین به سمت نیست و نابودی کشانده می‌شود.
او در این باره ادامه داد: «براساس تئوری؛ خودکشی به صورت خودخواهانه، آنومیک و ... انجام می‌شود. یعنی دانشجویان گرفتار فروریختگی ارزش‌ها، هنجارها، ناامیدی و آینده مبهم و نامعلوم شده‌اند. زیرا دانشجویی که اقدام به خودکشی می‌کند خودش را از نظر اقتصادی و آینده شغلی با افراد، جوامع و کشورهای دیگر مقایسه می‌کند.»
این جامعه‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی خودکشی‌ دانشجویان ایرانی را رو به افزایش ارزیابی کرد و افزود: «وقتی جوانی یا دانشجویی از آینده شغلی، شایسته سالاری و ازدواج ناامید شود، دست به خودکشی می‌زند.»
قرائی‌مقدم تاکید کرد زمانی که قشر دانشجویی کشور به سمت خودکشی حرکت کند، به این معناست که امتیازات درون جامعه براساس قانون تقسیم‌بندی نمی‌شود. چراکه شایسته‌سالاری در جامعه طبق روابط و وابستگی به افراد صورت می‌گیرد، یعنی فرد یا افرادی که سواد دانشگاهی ندارند، در مناصب بالا می‌نشینند و اشخاص تحصیل‌کرده و حتی نخبه از هیچ امتیازی برخوردار نیستند.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: «متاسفانه در جامعه جای دانشجویان، افراد تحصیلکرده و نخبگان با انسان‌های بی‎سواد و فاقد صلاحیت جابه‌جا شده است. همه جای دنیا دانشجویان از عزت و احترام خاصی برخوردارند، اما در ایران همه چیز برعکس است. به عبارتی رفاه، شغل، امتیازات اجتماعی براساس روابط و وابستگی صورت می‌گیرد نه شایسته سالاری و لیاقت. در نتیجه دانشجویان به ویژه‌ افرادی که در دانشگاه‌های دولتی یا تراز بالا تحصیل می‌کنند، دچار سرخوردگی می‌شوند. بنابراین تعادل جامعه میان دانشجویان، تحصیل‌کرده‌ها با بی‌سوادان و روابط بازی به هم خورده است.»
این آسیب شناس اجتماعی افزود: «خودکشی از لحاظ جنسی متفاوت است، زیرا خودکشی معمولا در میان زنان و دختران بیشتر است، اما در ایران بیشتر دانشجویان پسر و آقا خودکشی می‌کنند.»
محرومیت دانشجویان از امتیازات اجتماعی دیکتاتوری است
قرائی‌مقدم در بخش دیگری از سخنان به اقدام خودکشی یکی از دانشجویان از پشت‌بام سازمان امور دانشجویان اشاره کرد و گفت: «می‌دانید چرا آن فرد نخواست خودش را در معابر عمومی مانند پل عابر پیاده یا مترو پرت کند و دست به خودکشی بزند؟ اصلا چرا آن دانشجو پشت‌بام سازمان امور دانشجویان را انتخاب کرد؟ زیرا او می‌خواست اعتراض خودش را به وضعیت موجود جامعه یعنی سازمان امور دانشجویان، وزارت علوم و ... اعلام کند.»
این جامعه‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی در این باره توضیح داد: «چرا در جامعه به ویژه جامعه دانشجویی تا این حد باید تفاوت وجود داشته باشد و عده‌ای یک شبه به واسطه روابط به راحتی جذب شرکت‌ها و ... و وارد بازار کار شوند، اما افراد تحصیل‌کرده مانند آن دانشجو بیکار باشند؟ محرومیت دانشجویان و افراد نخبه از بازار کار و امتیازات اجتماعی دیکتاتوری است.»
او ادامه داد: «اگر هرجایی مشاهده کردید که دانشجویی خودش را مقابل دفتر ریاست دانشگاه یا سازمان‌های وابسته و مشابه دانشجویی آتش زد یا خودکشی و اقدام به خودکشی می‌کند؛ بدانید یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم اعتراض به وضعیت بد جامعه همچون روابط بازی، جابه‌جایی قشرهای تحصیل‌کرده با بی‌سوادان و بی‌لیاقت‌ها با افراد شایسته است.»

عده‌ای با ژن خوبشان به همه چیز می‌رسند!
قرائی‌مقدم ادعا کرد متاسفانه تفکر خودکشی در ذهن دانشجویان و افراد تحصیل‌کرده شیوع پیدا کرده و در حال تبدیل شدن به سونامی است. البته خودکشی در ذهن دانشجویانی که در کلان‌شهرها مانند تهران تحصیل یا زندگی می‌کنند، بیشتر از دیگر شهرهاست. اما واقعیت این است که تفکر و اقدام به خودکشی در ذهن دانشجویان آن هم به دلیل عدم برابری و تقسیم ناعادلانه امتیازات اجتماعی وجود دارد.
او در بخش دیگری از سخنان خود به منشور حقوق شهروندی که در دولت یازدهم تدوین و تهیه شده است، اشاره کرد و گفت: «ما باید به سمت جامعه پرنشاط و قانونمداری پیش رویم و از همه مهم‌تر در مسیر عدالت اجتماعی و تقسیم عادلانه امتیازات حرکت کنیم. حقوق شهروندی که آقای رئیس‎جمهور مطرح کرده فقط بر روی کاغذ است و به آن هم عمل نخواهد شد. زیرا عده‌ای مانند پسر آقای عارف از راه ژن خوب و ژن برتر وارد بازار کار و شرکت‌های خارجی و بین‌المللی می‌شوند.»
این جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی ادامه داد: «وقتی عده‌ای از طریق ژن خوبشان به همه چیز می‌رسند، دیگر انگیزه و امیدی برای دانشجویان و افراد تحصیل‌کرده باقی نمی‌ماند.»
تنها خواست یک دانش‌آموخته دانشگاه که تمام عمر و هزینه خود را صرف تحصیل کرده و تمام مشکلات مانند دوری از خانواده و مسافرت و سختی‌های دیگر را به جان خریده است، استفاده از این دانش خود برای رفع مشکلی از جامعه است و اینکه بتواند وارد بازار کار شده و به جامعه خود خدمت کند. احساسی مثبت؛ در این میان اما به دلیل سیاست‌های نادرست مسئولان برنامه‌ریز برای دانشجو این شرایط فراهم نمی‌شود و دانشجویی که خود توانایی ایجاد شغل را ندارد، از درجازدن خسته شده و خیالات اقداماتی چون خودکشی را در سر می‌پروراند.
بارها از مسئولان نقل شده که بعد از این اتفاقات مسائلی غیرمرتبط و باورنکردنی درباره اقداماتی این چنینی را به عنوان دلیل تحویل خانواده و جامعه می‌دهند. اما چه باید کرد؟ آیا بهتر نیست مسئولان برای جلوگیری از تکرار مجدد اصطلاحات نخبه‌کشی، قتل دانشجو و مسئول قاتل در رسانه‌ها و اذهان و افکار مردم، هر چه زودتر با سیاست مناسب جلوی توزیع ناعادلانه امتیازات را بگیرند؟

انتهای پیام/چ

دیدگاه شما

آخرین اخبار