به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو،فضای ولنگاری فرهنگی که در شبکه اجتماعی اینستاگرام دیده می شود دیگر از سطح عادی گذشته است و گاه شاهد برخی از خشونتهای خاص و ترویج بی بندباری جنسی در حد بسیار بالا و افسارگسیختهای هستیم. اخیرا متاسفانه فیلمی از شکنجه و ضرب و شتم یک دختر جوان در سیرجان توسط دو پسر به بهانه واهی منتشر شده است که افکارعمومی را به شدت جریحه دار کرده است.
هرچند دو فرد خاطی بلافاصله توسط پلیس بازداشت شده اند اما این تنها مورد کیفری و جنایی نیست که در این شبکه اجتماعی تصویر محور تا به امروز منتشر شده است. متاسفانه فقر فرهنگی و عدم آگاهی از استفاده درست از این شبکه اجتماعی باعث هراس خانوادهها از حضور مجازی فرزندانش در این شبکه های اجتماعی شده است.
در ادامه به برخی از تخلفات و جرمهایی که در بستر شبکه اجتماعی اینستاگرام حادث شده است، می پردازیم.
عربده کشی اراذل و اوباش اینستاگرامی
کری خوانی و شاخه و شانه کشی برخی از اراذل و اوباش برای هم در این فضای مجازی که با الفاظ بسیار سخیف و ناپسند همراه بود در زمانی تبدیل به یک رویه شد. این رویه تا جایی بود که برخی از اراذل و اوباش در این شبکه اجتماعی معروف شدند که البته آخر و عاقبت آنها زندان و حتی مرگ بود.
«محمود طالبی» یکی از این افراد بود که در زمستان 94 با پخش کلیپهای عربدهکشیاش در اینستاگرام حسابی سروصدا به راه انداخته بود.
او که خودش را «شاه مازندران» معرفی میکرد، با ربودن یکی دیگر از اشرار معروف منطقه «گتاب» مازندران و انتشار تصاویر شکنجه او در شبکههای اجتماعی، معروف شد. انتشار فیلمهایی از عربده کشی و رجز خوانیهای او برای اشرار دیگر، موجی از ضبط کلیپهای عربده کشی و رجزخوانی اشرار را به راه انداخت و این موج تا آنجا پیش رفت که این اشرار، با عبارتهایی سخیف خطاب به همدیگر، از قدرت خود و محدوده حکمرانیشان سخن میگفتند و در عرض چند هفته موجی از کلیپهای رجزخوانی اشرار در استانهای شمالی کشور به راه افتاد.
این فرد چندی بعد دستگیر شد، جالب اینجاست که وی با همه عربدهکشیها و تهدیدهایش در زندان دچار حمله قلبی شد و آخرین نفسهایش را در زندان «متی کلاً» کشید.
«وحید مرادی» یکی دیگر از همین افرادی بود که در اینستاگرام معروف شد. فضای اینستاگرام به گونه ای شد که گروههای اراذل و اوباش علیه هم تشکیل شدند و این فضا کم کم در حال گسترش بود تا اینکه مرادی دستگیر و روانه زندان رجایی شهر شد. پرونده شرارت های وی با قتل همراه شده بود. او در یک میهمانی شبانه و در حالی که هنوز 24 ساعت از آزاد شدنش از زندان نمیگذشت دوستش را به قتل رسانده و فرار کرده بود. وحید پس از این جنایت راهی مرزهای غربی ایران شد تا به کمک یک قاچاقچی انسان از مرز خارج شود اما کارآگاهان اداره دهم هنگامی که متهم قصد عبور از مرز را داشت او را دستگیر کردند.
ساعت ٢ بعد از ظهر دوشنبه ١١ تیر زندانیان رجایی شهر در حال هواخوری بودند که ناگهان بین دو گروه از زندانیان درگیری رخ داد. سردسته یکی از طرفین درگیری وحید، شرور سابقهداری بود که ٢٦ اردیبهشت ماه به اتهام قتل دستگیر شده بود.
درگیری مرگبار بین زندانیان دوشنبه در محوطه آغاز شد اما دقایقی بعد وحید به داخل سلول بازگشت. این بار سه زندانی شرور وارد سلول وحید شدند و او رابا 5 ضربه چاقو به قتل رساندند.
بی بندوباری جنسی در اینستاگرام
آبانماه سال 94 کانال ها و گروه های تلگرامی و اینستاگرام عکس هایی از یک پسر با چندین دختر بی حجاب با پوشش خارج از عرف را مشاهده کردند، دقیقه به دقیقه بر تعداد این عکس ها افزوده میشد. کمتر از چند ساعت تمام اینترنت مملو از این عکسهای ناهنجار شد. تا اینجای ماجرا بیشتر فکر مردم مبنی بر لو رفتن این عکسها بصورت ناخواسته بود.
ساعاتی نمی گذرد که کلیپی از پسر معروف تلگرامی پخش میشود که او در آن دختران در عکس را خواهر و زن داداش و دختر خاله های خود معرفی میکند که در اثر دزدیده شدن گوشی اش لو رفته و در آخر می گوید: «سخت پیگیر ماجراست و پلیس فتا پلیسی است که حواسش به همه چیز است.»
این حرف ها باعث بروز موج شدید طنزها و جوک های مختلف درباره این فرد شد. در نهایت پلیس فتا وارد عمل شده و او بازداشت می شود. سیل شکایتها نسبت به این فرد از طرف زنان و دخترانی که عکسهایشان در فضای شبکه اجتماعی منتشر شده به راه می افتد.
انواع و اقسام بی بندباری جنسی را از همان زمان تا به امروز در شبکه اجتماعی اینستاگرام شاهد هستیم. دختران و پسران با سر و شکلهای مبتذل و عجیب در این شبکه اجتماعی برای خودنمایی حضور می یابند و حتی برای گرفتن یک لایک و دیده شدن دست به کارهای سخیف و جنسی دست میزنند.
۴ پسر جوان مهابادی پس از قتل دوستشان عکس سلفی گرفتند
سوم مهر سال 96، یکی از چوپانهای مهاباد با جسدی سوخته کنار جاده روبهرو شد و به پلیس خبر داد با حضور ماموران در محل، جسد به پزشکی قانونی منتقل و شناسایی هویت او آغاز شد.
همزمان خانوادهای نیز با مراجعه به کلانتری از مفقود شدن پسر ۱۹ سالهشان به نام صادق خبر دادند و گفتند: «صادق دیشب همراه چهار نفر از دوستانش سوار خودروی پراید شد و از خانه بیرون رفت. آنها هم دانشگاهی و از دوستان چندین ساله هم هستند.»
در همین رابطه فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که سه پسر به آتش زدن یک جسد می پردازند. انتشار تصاویر و سلفیها با جنازه این پسر مهابادی توسط عاملان قتل در شبکههای اجتماعی بازخورد گستردهای داشت.
«فیلم خیلی فجیع است و نمیتوان براحتی به آن نگاه کرد. ثانیههای آخرش، مقتول را در حالیکه در آتش است، نشان میدهد. افراد خاطی بنزین می ریزند و او را آتش میزدنند. در بخشی از فیلم دو نفر از متهمان را مشاهده می شوند که دوربین را بالا میآورند و ـ به حالت سلفی ـ ژست میگیرند.» افراد خاطی این پرونده دستگیر و در اختیار مقامات قضایی قرار گرفته اند اما خشونت تمامی که در فضای مجازی منتشر شد باعث جریحه دار شدن افکارعمومی شد.
بروز ابتذالهای عجیب و غریب برای خودنمایی
هر روز شاهد بروز یک شیرین کاری مبتذل از سوی کاربران اینستاگرامی برای خودنمایی هستیم. یک نو آنومی و بی هنجاری گسترده که مخلوطی از روابط نامشروع میان دختران و پسر و استفاده از مشروبات الکی و تن نمایی و نمایش عریانی است.
به طور مثال یکی از به اصطلاح شاخهای مجازی روی سرش تخم مرغ می شکند و نوشابه می ریزد و اصلا نمی توان متوجه شد که با چه ذهنیتی این کار را انجام می دهد. شاید این فرد و افرادی همچون وی سریعترین راه ممکن برای جلب توجه و مشهور شدن را انتخاب کرده اند؛ یعنی لوده بازی و شیرینکاری های مبتذل.
از سوی دیگر اینستاگرام تبدیل به مکانی برای خودنمایی با عمل های جراحی عجیب و غریب شده است. در این میان برخی از شاخ های مجازی خصوصا دختران به طور بیمارگونه به عمل های جراحی که بیشتر از اینکه آنها را عمل جراحی زیبایی نامید عمل جراحی سخیف و زشت هستند روی آورده اند. جالب اینجاست که تصاویری که از این افراد در اینستاگرام منتشر شده با تمسخر و توهین کاربران این شبکه اجتماعی روبرو می شود اما بازهم شاهد آن هستیم که نه تنها از تعداد این افراد در فضای مجازی کم نمی شود بلکه بیشتر هم شده اند و حتی بیان می کنند که دیگران باید به انتخاب جاهلانه آنان احترام بگذارند.
با این حال در اینستاگرام انواع و اقسام بزهکاری های فرهنگی و اجتماعی را شاهد هستیم. رقابتی مبتذل برای دیده شدن در این شبکه اجتماعی بوجود آمده است که سبب شده انواع و اقسام این ناهنجاری و بی هنجاری را در این شبکه تصویری شاهد باشیم. رقابتی که هر روز در حال افزایش است و به سبب آدرس غلطی که به جوانان می دهد در حال از بین بردن سرمایه های اجتماعی است.
دیدگاه شما